یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

بی رویه کاری ها زیان آورند نه سدسازی


بی رویه کاری ها زیان آورند نه سدسازی

نگاهی به سد لار

ایران در سدسازی پس از چین و ترکیه دارای مقام سوم جهان است. نزدیک به ۲۰۰ سد بزرگ ساخته شده و نزدیک به ۱۰۰ سد در حال ساخت است و چندین برابر نیز در دست بررسی است. دستاورد این سدها در چندین مقاله کارشناسی روزنامه اعتماد پی جویی شده است.

در پی جویی این فرآیند گفته می شود ارزیابی ها باید توجیه فنی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی داشته باشد و در طرح های آب به راستی آزمایشی انجام نمی شود تا روشن شود دستاوردها با پیش بینی های اولیه چه تفاوت هایی دارد. نگارنده پاسخنامه وزارت نیرو «ضمن پذیرش برخی کاستی ها» هشدار می دهد با بزرگ نمایی کاستی های موجود در صنعت آب که بر کسی هم پوشیده نیست، اساس و بنیاد سدسازی کشور به باد انتقاد گرفته شده است؛ با این نوید که «مطالعات سدسازی روند کاملاً روشن و شفافی دارد و در حال حاضر با استانداردهای داخلی و خارجی مطابقت می کند و در این مسیر گلوگاه های موثری برای کنترل وجود دارد.» در بهره وری امروز سدسازی کاستی هایی دیده می شود که بهره برداری از سد را نارسا و ناپایدار و سدسازی را زیانبار می کند. این کاستی های بزرگ یا کوچک، برآمده از خطا و اشتباه در روند راستی آزمایی مطالعات، برنامه ریزی و اجرای ساخت سد، در گلوگاه ها روش موثری برای کنترل نبوده، بلکه با خطاپوشی و پنهان کاری و چه بسا خوش نمایی به بی رویه کاری انجامیده اند؛ این بر «اساس و بنیاد سدسازی» سایه بدگمانی می افکند.

● آفتاب آمد دلیل آفتاب

سد لار از پرآوازه ترین نمونه سدهایی است که با لغزش و خطا در ساخت دچار هرزروی شده است. نزدیک به ۳۰ سال است با بی رویه کاری های پرهزینه هدف های ارزشمند آن دست نیافتنی مانده و تباهی سرمایه، منابع و توانمندی های ملی را به بار آورده است. من به عنوان یک زمین شناس که روی سد لار مطالعه و تحقیق کرده ام، گستره و سازه های وابسته به آن را بررسی کرده ام و به گزارش ها و مدارک فنی آن دست یافته ام. گزارش ها و مدارک فنی نشان می دهند که پس از بررسی های زمین شناختی ژئوتکنیک و آب شناسی و اقتصادی سد کنونی لار از نوع خاکی با هسته رسی به بلندای ۱۰۰ متر برنامه ریزی و اجرا و آب اندازی شد (۶۰-۱۳۵۳)؛ برای ذخیره سازی فراسالی چندساله با هدف های ساماندهی حق آب کشاورزی مازندران (به میزان ۲۴۰ میلیون مترمکعب در سه تا چهارماه مصرف سالانه) و رساندن ۱۸۰ میلیون مترمکعب آب در سال به تهران در ماه ها و سال های کم آبی با هدف تولید ۲۰۰-۱۵۰ مگاوات برق برای کمک به شبکه برق رسانی در هنگام بالا بودن مصرف.هرزروی که پس از آب اندازی پدید آمد بهره برداری را نارسا کرد.

۱) به این دلیل که به جای دریچه زیر آب که در قرارداد پیمانکاری پیش بینی شده بود تونلی ساخته و آماده نصب شده بود که دهانه تونل آن با بتن کور شده بود.

دریچه زیر آب از سازه های لازم در سدسازی است و نیاز به نگهداری، بهسازی و پیشگیری از رویدادهای ویرانگر دارد. برابر «استانداردهای خارجی» سدسازی پس از آب اندازی باید با کشیدن زیر آب، دریاچه از آب خالی شود تا اثر آب روی سد و گستره دریاچه به دقت بازبینی و عیب یابی و در صورت نیاز چاره جویی و بهسازی شود.

۲) کوتاهی در آزمایش و آب بندی سطح بیرون زدگی سنگ آهک بدنه راست دریاچه که در برنامه ریزی ساخت سد توصیه شده بود، باعث هدررفت آب از همین سطح شد.

مساحت این سطح ۱۰۰-۵۰ هزار متر مربع است و هزینه آب بندی آن ۲۰-۱۵ میلیون دلار برآورد شد، چنانچه بررسی های زمین شناسی نشان می دهد این لایه ها و درز و شکاف هایشان تا ژرفا ادامه دارند. در طرح ساخت سد هشدار داده شده بود از دررفت آب تنها با پوشش سطح بیرون زدگی می توان پیشگیری کرد و تزریق سیمان در زیر، کارساز نمی شود. در حفاری های زیر پی و تونل ها، سنگ های بدنه با تزریق پذیری و سیمان خوری بسیار بالا دیده شدند که جدی بودن هشدار را تایید کردند.

خطا و کاستی های ساخت سد، نبود دریچه زیر آب و دررفت آب از سطح سنگی کناره راست دریاچه، نشان داد باید بهسازی هایی انجام شود. یعنی دریچه زیر آب ساخته شود و آب دریاچه کشیده شده، بیرون زدگی ها بازبینی وآب بندی و نیز اثر آب بر سد و گستره ارزیابی، عیب یابی و درست سازی شود تا سد آماده بهره برداری پایدار و رسیدن به هدف های پیش بینی شده بشود. ولیکن در روند خطاپوشی تصمیم بر آن شد که برخلاف رهیافت های فنی و کارشناسی، با تزریق در ژرفا و زیر سد از هرزروی جلوگیری شود، آن هم(برای نخستین بار در جهان) با بودن آب در پشت سد و گذر پرفشار آب از محل تزریق. چنین کاری که به مدت چهار سال تا پایان ۱۳۶۶با صرف هزینه ۲۰۰ میلیون دلار به درازا کشید، بی نتیجه پایان یافت.

گفته شد اگر شکاف های زیر سد با تزریق پر نمی شدند لایه های آهکی زیر سد به درون شکاف ها فرومی ریختند. این پنداری بی دلیل و نادرست بود. غارهای زیر سد و گستره پیرامون بس بزرگند و شکاف های پرشده بخش کوچکی از آنها هستند. لایه های سخت سنگ آهک کارستی نیز پایدارتر از آنند که در آنها فروریزند. کارگزاران سد چنین گفته اند؛ «مشکل اصلی سد محل استقرار آن است. سد در منطقه بسیار خرد شده گسل های متقاطع و کارستی شدن سنگ آهک در اثر نفوذ آب های سرد و گازدار دریاچه پدید آمده فعالیت های آتشفشانی مکرر قله دماوند است.» پندارهایی از این دست به سستی و نااستواری سنگ پی دامن زده و خطر فروریزی و شکست سد را هر چه بیشتر نمایان کردند. در حالی که استواری سنگ پی و کف با کاوش های زمین شناختی مهندسی ارزیابی و سپس پی سازی و ساخته شده است، بررسی هایی که در پی کنی و حفاری تونل های گوناگون شده تایید شده است؛ همچنین در زمان تزریق زیر سد، تونل و گمانه های بسیاری حفر شدند و در آنها نشانی از ناپایداری سنگ و خود سد دیده نشد. حال روشن نیست چنان پنداری درباره مشکل محل استقرار سد و سستی و ناپایداری منطقه از کجا سرچشمه گرفته است.

پرسش اینجاست اگر این سخنان درست است و احتمال خطر فروریزی و شکست سد را می دهند، آیا نباید سد و منطقه بازنگری شوند؟ و همچنین ابزارها و رفتارسنج های دستگاه پایش سد را آماده کنند تا پدیده های ناهنجار در گستره را هشدار دهند؟ دست کم نباید دریچه زیر آب آماده باشد تا با کاربرد آن از خطر آبگرفتگی سد پیشگیری یا از دامنه آن کاسته شود؟ دستگاه پایش سد در زمان آب اندازی دریاچه آماده بود ولیکن به درستی نگهداری نشده است. لرزه نگارها، نشت یاب ها و زه کش ها و ترازیاب ها از کار افتاده اند، اتاق پایش نگهبانی نمی شود و روی هم رفته در نگهداری سد بسی کوتاهی شده است. با این همه سد تاکنون استوار و پابرجا مانده و نشانی از سستی و ناپایداری ندارد. بهره برداری سد تنها در گرو آزمایش های درست و اصولی و برطرف کردن لغزش ها و کوتاهی های اجرایی است. در سال ۱۳۷۱ وزارت نیرو تصمیم گرفت «در مورد سد اقدام دیگری نشود» و آب لار مانند چاه با تلمبه بالا آورده شده و از تونل لارکلان به دریاچه سد لتیان و از آنجا به تهران رسانده شود.

این بهره برداری آب لار به روش غیرسازه یی جایگزین سد لار است. کارشناسان وزارت نیرو و سازمان آب منطقه یی تهران برآورد کردند «اضافه کردن توان پمپاژ آب بیش از سه متر مکعب در ثانیه تاثیر چندانی در آب رسانی به تهران نداشته ولی تلمبه خانه یی با توان شش متر مکعب در ثانیه با سازه یی بزرگ در کنار دریاچه سد در صورت بریدن حق آب مازندران و بستن آبگیر آن، قادر خواهد بود دو ماه در سال با توان صددرصد آب را بالا بیاورد. هنگام سیلاب ها یعنی حدود نیمی از سال نیازی به کارکرد آن نیست. از این رو متوسط کارکرد این تلمبه خانه در سال کمتر از ۲۵ درصد توان آن است. با این حال تصمیم گرفته می شود تلمبه خانه یی دیگر به ظرفیت ۵/۱۸ مترمکعب در ثانیه ساخته شود که جمع آبدهی آن با تلمبه خانه شش مترمکعب در ثانیه، ۵/۲۴ مترمکعب در ثانیه می شود و پیشینه توان آب بری تونل، ۵/۱۸ مترمکعب در ثانیه است.

هیچ مهندس مشاوری ساخت این تلمبه خانه را تایید نکرد ولی در سال ۱۳۷۷ این روش با پیش بینی مبلغ ۶۵ میلیارد ریال در طول ۱۸ ماه راه اندازی شد ولی با دو برابر این مبلغ در سال ۱۳۸۲ پایان یافت.

بهره وری این تلمبه خانه ها که با هزینه گزاف به جای سد لار و دور زدن آن ساخته شده اند، سازه های بیهوده یی هستند، ناساز با سدسازی بر ذخیره فراسانی آنها مانند سد لار که باید ۲۴۰ میلیون مترمکعب در سال حق آبه مازندران را بسامان درآورد و ۱۸۰ میلیون مترمکعب در سال به تهران در هنگام نیاز برساند. دریغا که جزیی از این هزینه گزاف بی رویه سازی صرف بهسازی سد لار نشد. حتی از آماده کردن دریچه زیر آب که می توانست ساخت تلمبه خانه را نیز آسان تر و کم هزینه تر کند، صرف نظر شد. ریزش آب دریاچه در چاهک در دست ساخت تلمبه خانه، زمان بسیاری کار را متوقف کرد و هزینه آن را چند برابر بهای دریچه زیر آب بالا برد. با یک بار خالی شدن آب دریاچه بازدید گریزگاه های آب دریاچه و شناسایی کاستی های احتمالی دیگر آسان تر و روشن تر انجام می شد و ارزیابی بهسازی سد و روبه راه کردن بهره برداری آن دقیق تر میسر می شد. وزارت نیرو از بزرگ نمایی کاستی های موجود در صنعت آب که بر کسی پوشیده نیست، گلایه می کند. پرسیدنی است چرا چنین کاستی ها بیش از بزرگ نمایی یا کوچک نمایی درست نمی شوند و با خرج تراشی در سازه های بی رویه از تلمبه خانه های کنار دریاچه لار دور زده می شوند تا دیده نشوند. آیا بهتر نیست این کاستی های دانسته و آن کاستی های نادانسته، راستی آزمایی روشن و پی جویی و درست شوند تا مثلاً از پیامدهای خشکسالی به گونه پایدار پیشگیری شده باشد ؟ در این برهه از زمان که همه نگرانی ها به بروز خشکسالی وسیع دیگری در کشور معطوف است و مشکلات عدیده یی برای تامین آب پیش رو خواهیم داشت باید عبرت آموخت و با روشن کردن روند پروژه های سدسازی و جز اینها با راستی آزمایی، کاستی های دانسته و نادانسته بی چون و چاره شوند و بی نگرانی از بزرگ نمایی آنها مشکلات عدیده دیگر را پیشگیری کرد.

محمد اسدی

کارشناس توسعه پایدار و آب