یکشنبه, ۲۳ دی, ۱۴۰۳ / 12 January, 2025
خالق مینی مالیستی ما
«شخصیت وجود ندارد. تنها گفتار روی صفحه، وجود دارد.» شخصیتها در تئاتر، ناپایدارند. آنها به صورت نمایی قابل تغییر که توسط بازیگر اجرا میشود، برای ساعات کوتاهی، روی صحنه ظاهر میشوند.«دیویت مامت» اعتقاد دارد، ماهیت آن چیزی که به نمایش میگذارد، فقط توهم دیالوگهاست. او این اعتقاد را در سراسر کارهایش با بخشیدن نشانههای ویژه به کلام شخصیتها نشان میدهد. مامت بیشتر از اینکه برای شخصیتهایش تاریخچهای بسازد که عمل لحظه آنها را توجیه کند، ماهیت شخصیتها را در لایههای صریح و روشن دیالوگ شکل میدهد. مامت میگوید: «در هالیوود همیشه میخواهند بدانند پیشداستان شخصیت چیست؟ و این احمقانهترین عقیده است! مثل این است که بپرسیم شخص بازی، چه نوع لباس زیری پوشیده است.» در کتاب «درست و نادرست: دگراندیشی و حس معمول برای بازیگر» و مامت حتی بازیگران را راهنمایی میکند که: «هنگام تلاش برای اجرای نقش، بدون داشتن«شخصیت» در ذهن نقششان را اجرا کنند. شخصیت، یعنی همین.» در«بوفالوی آمریکایی» تماشاچی هنگامی با شخصیت تیچ آشنا میشود که دوستش«روتی» را که یک تکه نان تست را از او مضایقه میکند، به باد لعن و نفرین میگیرد.
تیچ رفاقت روتی را ارزیابی میکند و با خشم لئیمانهای از او ابراز تنفر میکند. یاوهسرایی«تیچ»، پس از جمله«به خودت برس»، هنگامی که تیچ میخواسته یک قطعه تست از بشقابش بردارد و درباره بیمعرفتی روتی است: «چندین بار اتفاق افتاده که من چکها رو نقد میکنم، ولی هیچوقت، اینقدر بزرگش کردم؟ هیچ به چشمم اومده؟»
تیچ از مردم بیادب و بینزاکت بیزار است. اما با پیشرفت نمایش، از خود نزاکت چندانی نشان نمیدهد. تیچ یک خلافکار معمولی است که از داشتن احترامی همسطح دان ناامید است. دان دوست مغازهدار سارق تیچ است که تیچ تلاش میکند مساوی و همشأن او باشد. همیشه موافق میل دان نظر میدهد و اطلاعات خود از جهان را به رخ میکشد. مامت، نشان میدهد که دان تحت تاثیر قرار نمیگیرد و در عوض تیچ خودش را به شکل یک آدم متملق و چاپلوس ارائه میدهد. او پنج دقیقه را صرف تعریف و تمجید از دان میکند که عجب مشاور عالیای برای باب است (باب کارمند جوان دان و سومین شخصیت نمایش است). تیچ یاوهگویی میکند که: «این وفاداری.... مثل موجه، کارهایی که تو برای این بچه میکنی، قلب من رو زیر و رو میکند.»
«وقتی که تیچ این چیزها را میگوید، آشکار است که در پی جلب رضایت دان است و حتی آرزوی خودش را برای اینکه جایگزین باب و طرف رابطه بیچون و چرای دان باشد نشان میدهد».
بهای موافقت دان برای تیچ به همان اندازه دوستی روتی است. تیچ همچنین کاراکتری است که به انسانیت، اعتقادی ندارد اما ناامیدانه احتیاج دارد که دیگران خاطرش را تسلی دهند. مامت این واقعیت را با پیگیری کردن احساسات تیچ و ارتباطش با دیگر افراد، نمایش میدهد. با وجودی که تیچ به نظر میرسد که در زندگی احساس پوچی میکند، اما هیچ تشخیصی از اینکه چطور درگیر این پوچی شده، ندارد. حتی هنگامی که او میل به ایجاد رابطه دارد، اجبارا شرایطی را ایجاد میکند که مطمئن میشویم که زندگیاش هنوز انفرادی و در انزوا میگذرد. اما تیچ در مونولوگهایش درباره غیر عادلانه بودن زندگی و بیرحمی افراد، داد سخن میدهد. در نقطهای او کسب و کار دان را تحقیر میکند: «هیچ جای دنیا... قانونی وجود ندارد. چیز درست و غلطی وجود ندارد. دنیا یعنی دروغ و هر چیز لعنتی دیگه...»
زبان پرخاشگری برای پوشاندن ترس همه دشمن پنداری تیچ طراحی شده. او خودش را علیه خصومت عمومی اطراف و گمراهی و بیاعتمادی غریزی خودش نسبت به واکنشهای دیگران، مسلح میکند.
تیچ کاراکتری است که با بیانش تشریح شده و خودش را با این کلمات محافظت میکند. کلمات زیادی وجود دارند که او هر بار برای تعریف خودش و ایجاد سدی در میان خود و دنیای اطرافش، از آنها استفاده میکند. این احساس امنیت کاذب در روما هم آشکار است: یک فروشنده املاک نفس بریده در«گلن گریگلن راس» برای روما شغل، شغل خودش است. او با ارزشهای ظاهری اندکی زندگی میکند؛ ارزشهایی که احساس میکند عملش را توجیه میکنند.«اخلاقیات مطلق وجود ندارد؟ شاید... بعدش چی؟ اگه فکر میکنی وجود داره اون جوری باش. آدمهای بد به جهنم میرن؟ من این طوری فکر نمیکنم. اگه تو این طوری فکر میکنی طور دیگه عمل کن. جهنم توی همین دنیاس؟ بله... من توی اون زندگی نمیکنم.»
این تفسیر روما ست. وضعیت روما با استفاده کوتاه و موجز از کلماتی که ناامنیاش را آشکار میکنند، مشخص شده است. اگرچه روما برای خودش زندگی میکند؛ عقیدهاش درباره مشارکت انسانی، زمانی آشکار میشود که وجود نوعی رابطه کاری را با دیگر فروشندگان مطرح میکند.«ما اعضای یک ریشه خشکیدهایم به خاطر همین مجبوریم که به هم بچسبیم.»
او اظهارات عجولانهای را که عصبیت درونی و بدبینی ریشهدارش را نشان میدهد، جایگزین سکوت میکند. او اینطور نتیجهگیری میکند: «چیزی که من میگم اینه که... زندگی ما چیه؟ یا به گذشته نگاه میکنیم یا نگران آیندهایم. زندگی ما همینه و بس.»
این کلمات، تعمدا زندگی کنونی روما را به باد تحقیر میگیرد. چون او در مورد نقشش در زندگی مردد و ناامن است، بنابراین خودش را با توهماتی که کلمات ایجاد میکنند، محافظت میکند. او احساس میکند که هیچ چیز او را از فاجعه مصون نمیکند. مامت این ناامنیتیها را در ضمن اعلام استقلال و بینیازی روما از دیگران نشان میدهد: «پشتوانه واقعی من نیروی من برای عمل کردن هر روزه و بدون ترسه.»
روما همچنین حسی از تعهد در جمع فروشندهها دارد. او اعتبار دوست و همکارش«لوین» را محفوظ میدارد. و این هنگامی که لوین مشعوف از معاملهای که انجام داده به دفتر باز میگردد، روشن میشود.
لوین: تمومش کردم، مثل روزهای قدیم، همانطور که یادم داده بودن، تمومش کردم.
روما: همونطور که به من یاد دادی.
دنیس کارول منتقد میگوید: «روما به وضوح به سنتهای قدیم فروشندگی احترام میگذارد و لوین را که این قواعد را به او منتقل کرده، پاس میدارد.» کارول اظهار میکند: «اتهام لوین و سپس ثابت شدن جرم او مبنی بر مشارکت او در سرقت دفتر، روما را با بهت و سرگشتگی به جا میگذارد.»
وقتی که کارآگاه، لوین را به داخل دفتر هل میدهد، روما اعتراض میکند: «هی، هی، هی، یواش رفیق، این فروشنده بزرگ اینجاست. این«شلی لوین» فروشنده مشهوره.»
ژوش بوشینسکی
ترجمه: مرضیه برزوئیان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست