چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

نمونه ای از کرامت انسان در کلام امام علی (ع)


نمونه ای از کرامت انسان در کلام امام علی (ع)

انسانهای تحت امر و حکومت امام علی (ع)به مثابه بندگان خداوند ، آن قدر عزیز و دارای کرامت بودند که هیچ رفتار و یا سخنی که باعث تحقیر آنها گردد را برنمی تافتند ، حتی اگر در حضور حضرتشان …

انسانهای تحت امر و حکومت امام علی (ع)به مثابه بندگان خداوند ، آن قدر عزیز و دارای کرامت بودند که هیچ رفتار و یا سخنی که باعث تحقیر آنها گردد را برنمی تافتند ، حتی اگر در حضور حضرتشان و به اختیار خود آن مردمان بود .

ذیلا چند نمونه از نگاه کرامت بخشی امام به مردمان تحت حکومتش را بیان خواهیم کرد :

۱) امام صادق (ع) فرمود : حـضـرت امـیـرالمـؤمـنین علی(ع) سواره به راهی می رفت و جمعی از مردم کوفه برای پاس داشتن حرمت امام (ع) ، پیاده به دنبالش روان بودند .

امام رو به آنان کرد و پرسید : آیا کاری دارید؟

پاسخ دادند : نه، دوست داریم بدنبال شما بیائیم.

حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود : بـرگـردیـد، زیرا همراهی پیاده با سواره ، مایه ذلّت و خواری پیادگان و غرور و تباهی سواره خواهد شد.۱

۲) وقتی امام از جنگ صفّین باز می‏گشت به محلّه شبامیان رسید، .... حرب بن شرحبیل شبامی بزرگ قبیله شبامیان خدمت امام رسید ، در حالیکه پیاده بدنبال ایشان می رفت .

امام به او فرمود : باز گرد، که پیاده رفتن رییس قبیله‏ای چون تو پشت سر من ، موجب انحراف زمامدار و زبونی مؤمن است. ۲

۳) امام علی(ع) به تنهائی در بازار قدم می زد ، و مردم را ارشاد می فرمود .

هـرگـاه عـدّه ای در اطـراف آن حـضـرت یـا پشت سر او راه می رفتند یا جمع می شدند ، می ایستاد و می فرمود : کاری دارید؟

می گفتند : دوست داریم با شما باشیم و با شما راه برویم .

حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) می فرمود : اِنصَرِفُوا وَ ارجِعُوا؛ بروید و به راه خود بازگردید ، زیرا این گونه رفتارها "مَفسَدَهًٔ لِلقُلُوب" قلب ها را فاسد می کند . ۳

۴) وقـتی حضرت امیر المؤمنین علی(ع) برای رفتن به صفّین به شهر" انبار" رسید ، دیـد که مردم شهر ، تا امام علی(ع) را دیدند از اسب ها پیاده شده ، و در پیش روی آن حضرت شروع به دویدن کردند .

حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) علّت را پرسید .

گفتند : یک رسم محلّی است که پادشاهان خود را این گونه احترام می کردیم . ۴

امام علی(ع) ناراحت شد و فرمود : بـه خـدا سـوگـنـد! که امیران شما از این کار سودی نبردند ، و شما در دنیا با این کار خود را بـه زحـمـت مـی افکنید ، و در آخرت دچار رنج و زحمت می گردید ، و چه زیانبار است رنجی که عذاب در پی آن باشد ، و چه سودمند است آسایشی که با آن امان از آتش جهنّم باشد. ۵

زیر نویسها :

۱) عن اءبی عبداللّه علیه السّلام قال : خرج اءمیرالمؤ منین علیه السّلام - و هو راکب - فمشوا معه فقال : اءلکم الحاجهٔ ؟ فقالوا: لا، و لکنّا نحبُّ اءن نمشی معک . فقال لهم : إ نصرفوا فإ نّ مشی الماشی مع الرّاکب مفسدهٔ للرّاکب و مذَلّهٔ للماشی - وسائل الشیعه ، ج ۸، ص ۳۶۲.

۲) أَنَّهُ ع لَمَّا وَرَدَ الْکُوفَهَٔ- قَادِماً مِنْ صِفِّینَ مَرَّ بِالشِّبَامِیِّینَ- فَسَمِعَ بُکَاءَ النِّسَاءِ عَلَی قَتْلَی صِفِّینَ- وَ خَرَجَ إِلَیْهِ حَرْبُ بْنُ شُرَحْبِیلَ الشِّبَامِیِّ- وَ کَانَ مِنْ وُجُوهِ قَوْمِهِ فَقَالَ ع لَهُ- أَ تَغْلِبُکُمْ نِسَاؤُکُمْ عَلَی مَا أَسْمَعُ- أَ لَا تَنْهَوْنَهُنَّ عَنْ هَذَا الرَّنِینِ- وَ أَقْبَلَ حَرْبٌ یَمْشِی مَعَهُ وَ هُوَ ع رَاکِبٌ- فَقَالَ ع ارْجِعْ فَإِنَّ مَشْیَ مِثْلِکَ مَعَ مِثْلِی- فِتْنَهٌٔ لِلْوَالِی وَ مَذَلَّهٌٔ لِلْمُؤْمِنِ - حکمت ۳۲۲ نهج البلاغه.

۳) مناقب ابن شهر آشوب

۴) عمده ساکنان شهر انبار ، ایرانیان مسلمان شده و تحت استانداری حضرت سلمان فارسی بودند .

۵) وَ قَالَ علیه السلام وَ قَدْ لَقِیَهُ عِنْدَ مَسِیرِهِ إِلَی الشَّامِ دَهَاقِینُ الْأَنْبَارِ فَتَرَجَّلُوا لَهُ وَ اشْتَدُّوا بَیْنَ یَدَیْهِ مَا هَذَا الَّذِی صَنَعْتُمُوهُ فَقَالُوا خُلُقٌ مِنَّا نُعَظِّمُ بِهِ أُمَرَاءَنَا فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا یَنْتَفِعُ بِهَذَا أُمَرَاؤُکُمْ وَ إِنَّکُمْ لَتَشُقُّونَ (بِهِ) عَلَی أَنْفُسِکُمْ فِی دُنْیَاکُمْ وَ تَشْقَوْنَ بِهِ فِی آخِرَتِکُمْ وَ مَا أَخْسَرَ الْمَشَقَّهَٔ وَرَاءَهَا الْعِقَابُ وَ أَرْبَحَ الدَّعَهَٔ مَعَهَا الْأَمَانُ مِنَ النَّار - حکمت ۳۷ نهج البلاغه

تحقیق :

محمد صالحی ـ ۵/ ۱۱/ ۹۰ http://mahsan.parsiblog.com