چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
لطیفه های رسیده در هفته سوم مرداد
۱) به یکی گفتن فعل زدن را صرف کن؟ گفت: زدم، زدی، دعوا شد.
□□□
۲) یه روز یه کرمه میره توی قطار شروع می کنه به گریه کردن. ازش می پرسن چرا گریه می کنی میگه آخه دست که ندارم بای بای کنم.
□□□
۳) یکی به آن دیگری گفت: شنیدم امسال تابستون نمیری کلاردشت. گفت: نخیر، اینطور نیست; پارسال بود که نرفتم کلاردشت، امسال برای رفع تنوع می خوام نرم رامسر.
□□□
۴) آقا رحیم بر اثر ناملایمات زندگی خانوادگی به بیماری عصبی دچار شد و قمرخانم(زنش) راضی شد او را در یک آسایشگاه بیماری های عصبی بستری کند. تازه ۱۵روز از بستری شدن آقا رحیم گذشته بود که قمرخانم رفت و از رئیس آسایشگاه خواست که او را بیرون بیاورد. رئیس آسایشگاه گفت: خانم، حالا خیلی زوده، از معالجه شوهرتون حداقل ۱۵روز مانده! قمرخانم گفت: می دونم آقای دکتر، اما اگه کاملا معالجه بشه، دیگه بر نمی گرده خونه!
□□□
۵) اولی: خبر داری، زنم زاییده. دومی: مبارک باشه، چی، پسر؟ اولی: نه. دومی: دختر؟ اولی: آره، از کجا فهمیدی؟!
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست