جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

پنج تهدید برای بهبود رشد اقتصادی


یك سوال محبوب در چرخه كسب و كار این است كه بپرسیم منشا رشد كجاست نسخه آمریكایی این پرسش این است كه وقتی كه محرك مالی رنگ باخته و نرخ های واقعی بهره به رقم عادی بازمی گردند, منشا تقاضای اضافی كجاست

‌یك سوال محبوب در چرخه كسب و كار این است كه بپرسیم: منشا رشد كجاست؟ نسخه آمریكایی این پرسش این است كه وقتی كه محرك مالی رنگ باخته و نرخ‌های واقعی بهره به رقم عادی بازمی‌گردند، منشا تقاضای اضافی كجاست؟این پرسش‌ها كه تحلیلگران را سرگرم نگه داشته، همان قدر بیهوده‌اند كه بی‌پاسخ هستند. در واقع قدمت این پرسش‌ها به قرن‌ها پیش بازمی‌گردد كه به اصطلاح عقلا می‌پرسیدند وقتی هر خانواده صاحب یك دستگاه اتومبیل شده و سپس وقتی اكثر خانواده‌ها حداقل دو دستگاه اتومبیل دارند، رشد صنعت خودروسازی از كجا سرچشمه خواهد گرفت. سپس پرسیدند حالا كه همه صاحب رایانه شده‌اند، چه اتفاقی خواهد افتاد. بی‌تردید قرن‌ها پیشتر، آنها پرسیده‌ بودند وقتی هر خانواده صاحب یك اسب و گاری می‌شود، چه اتفاقی خواهد افتاد.

پاسخ واقعی به این پرسش این است كه اگر تمام خواسته‌های بشر را می‌شد با چند ساعت كار و به كمك فناوری مدرن حل كرد، ما به جای زاغه، مدینه فاضله می‌داشتیم، زیرا مفهومش این بود كه معضل دیرینه كمبود مرتفع شده و ما می‌توانیم هر چقدر دلمان می‌خواهد مادیات داشته باشیم كه در آن صورت به یك معمای قدیمی دیگر می‌رسیم: مردم در عصر وفور رفاه اوقات فراغتشان را چگونه می‌گذرانند؟جان استوارت میل، فیلسوف و اقتصاددان انگلیسی، یكی از اولین كسانی بود كه عقیده داشت حالت ایستایی حالتی از سعادت است نه نعمتنه تنها نعمات مادی برای همه ما كافی خواهد بود، بلكه در زندگی دیگر ناگزیر نخواهیم شد كه مردم را برای به دست آوردن برتری از سر راه كنار بزنیم و می‌توانستیم توجه‌مان را به چیزهای درخور معطوف كنیم. همه اینها به روشنی در كتاب میلر با عنوان اصول اقتصاد سیاسی بحث شده است.دلیل فرا نرسیدن عصر وفور حتی در غرب توسعه یافته، سیری‌ناپذیری بودن انسان پرتوقع است. به محض ارضا شدن یك خواسته، آرزوی دیگری شكل می‌گیرد. مردم به دنبال خانه‌ای دیگر، استخر شنا، اتومبیلی قشنگ‌تر از ماشین همسایه‌شان هستند. برخی از خواسته‌های تازه نتیجه چشم و همچشمی است، ولی برخی نیز از اینها مثبت‌ترند.به عقیده من كاستن از تلاش برای توسعه رشد اقتصادی و درآمد یقینا امكان‌پذیر و مطلوب است. اگر درآمد سرانه كشور یا درآمد شخصی افراد به جای 2 تا 3 درصد، به میزان صفر تا یك درصد رشد كند، مصیبت بزرگی اتفاق نمی‌افتد. این امر زمانی تحقق می‌یابد كه در مورد رفاه تغییر ذائقه‌ای رخ دهد یا این كه زندگی كاریمان از فشردگی كمتری برخوردار شود.نشانه چنین تغییر بنیادینی می‌تواند كندی رشد تولید ناخالص داخلی ناشی از كاهش داوطلبانه ساعات كار و گذراندن تعطیلات بیشتر باشد. اما علایم ظریف‌تر بیشتری وجود دارد. با این وجود، هنوز تقاضا برای رشد بیشتر اقتصادی وجود دارد.با توجه به بحث فوق، مساله رشد، تقابل بنیادین كسب درآمد و تفریح نیست، بلكه این است كه چگونه تقاضا و رشد بالقوه را متعادل نگه داریم بدون آن كه دچار بیكاری ناخواسته یا فشارهای تورمی شویم.وقتی محرك مالی كه دولت جورج بوش از طریق كاهش مالیات و افزایش خرج خود ارائه داده، رنگ می‌بازد. چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ پاسخ كوتاه به این پرسش این است كه رشد اقتصادی حقیقتا كند خواهد شد اما باید چنین شود. اگر سازمان همكاری و توسعه اقتصادی درست بگوید، رشد برونداد اقتصادی سریع‌تر از پتانسیل تولید است. هر گونه اقدام برای توسعه رشد با این شتاب به فشار تورمی خواهد انجامید.چشم انداز اقتصادی اخیر سازمان همكاری و توسعه اقتصادی نسبت به آینده نزدیك دیدگاهی نسبتا خوش بینانه دارد. پیش‌بینی می‌شود رشد جهان بهبود یابد یا حتی از برآوردها سبقت بگیرد. البته این رشد نامتوازن خواهد بود زیرا در جهان، رشد اقتصاد آمریكا بیش از دو برابر سریع‌تر از اقتصاد ژاپن و منطقه یورو است.این گزارش كه به امضای ژان فیلیپ كوتی، اقتصاددان معتبر جهان، رسیده، پنج تهدید برای بهبود رشد اقتصادی جهان شناسایی شده است. این گزارش ظاهرا علاقه‌ای به پرداختن به بازار سهام ندارد.سازمان همكاری و توسعه اقتصادی با این حال هشدار می‌دهد كه اگر نرخ بهره یا ریسك سهام یك درصد افزایش یابد، قیمت‌های سهام آمریكا آسیب‌پذیر خواهد شد. البته بانك‌های مركزی نمی‌توانند تضمین بدهند كه سطح قیمت‌های سهام ثابت خواهد ماند. تنها اگر رونق یا كسادی بازار سهام كندی یا تندی رشد تقاضا را تهدید كند، آنها فقط می‌توانند غیر مستقیم واكنش نشان دهند. تهدید دوم ناشی از افزایش قیمت مسكن توام با افزایش بدهی مصرف كنندگان است. در ایالات متحده، این رونق نسبتا ملایم بوده و افزایش خالص قیمت مسكن از سال 1985 زیر 50 درصد بوده است.شدیدترین افزایش قیمت مسكن در اسپانیا بوده كه حالا نسبت به سطح 1985 بیش از 300 درصد رشد داشته است. ایرلند، بریتانیا و استرالیا كه قیمت مسكن‌شان 200 یا 250 درصد فزونی داشته، در مكان‌های دوم تا چهارم قرار دارند. سومین منبع آسیب‌پذیری كه سازمان همكاری و توسعه اقتصادی شناسایی كرده، شكاف‌های صندوق‌های بازنشستگی نامیده شده است. در آمریكا برخی تخمین‌ها حاكی از كسری 220 میلیارد دلاری صندوق‌های بازنشستگی در قبال تعهداتشان نسبت به 500 شركت تحت پوشش شاخص استاندارد و پور است. شكاف‌های مشابه در بریتانیا، كانادا و جاهای دیگر مشاهده شده است. برخی از این خطرات چه بسا همدیگر را تعدیل كنند. مثلا تهدید چهارم ذكر شده در گزارش سازمان همكاری و توسعه اقتصادی این است كه كشورهای زیادی به خصوص آمریكا در مورد هر چیزی كه در چرخه كسب و كار به چشم می‌خورد، كسری بودجه ساختاری دارند. اگر چه باید در نهایت به این مسائل پرداخت، ولی كسری‌های موجود می‌تواند هر گونه تهدید پس‌انداز مفرط بخش خصوصی ناشی از آشفتگی بازار سهام یا مسكن یا دغدغه‌های مستمری‌‌بگیران را تعدیل كند. تهدید پنجم، از بقیه جدی‌تر است و از كسری بودجه جاری فزاینده ایالات متحده منبعث می‌شود كه همین حالا پنج درصد تولید ناخالص داخلی‌اش را تشكیل می‌دهد و در مراحل آغازین بهبود اقتصادی غیر عادی است. اما به عقیده من، این خطر بیشتر نه به خاطر كسری بودجه، بلكه به دلیل واكنش احتمالی سیاستگذاران آمریكاست.