دوشنبه, ۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 24 February, 2025
مجله ویستا

مدارا با مردم نصف ایمان است


مدارا با مردم نصف ایمان است

جایگاه مدارا و تولّی وتبرّی در اسلام

اسلام به همان اندازه که بر مدارا، حسن خلق، حلم و معاشرت شایسته تاکید کرده، به تولّی و تبرّی و مرزبندی مکتبی در دوستی‌ها و دشمنی‌ها و صف آرایی در برابر دشمن وبی تفاوت نبودن در مقابل بدی‌ها سفارش کرده است. تلاش برای داشتن یک زندگی دور از تنش و پرخاش و مشکلات رفتاری، موجب آسایش روح و سلامت خانواده است. همه افراد در خصلتهای اخلاقی و شیوه رفتار، یکسان نیستند. این تفاوت در برخی از موارد بروز می‌کند و مایه اختلاف می‌شود، اختلافی که البته قابل اجتناب است، بعضی چه در محیط خانه و محل کار، یا در محله و منطقه سکونت، با دیگران ناسازگارند.

ناسازگاری با دیگران، نشانه نوعی غرور و خودخواهی و خودبرتربینی نسبت به مردم است و نتیجه آن هم تنها ماندن و انزواست. از سوی دیگر، بی‌طاقتی در مقابل حالات و رفتار دشوار و ناهنجار دیگران نیز، ریشه در کم ظرفیتی دارد و به تشدید این تعارض و ناسازگاری می‌انجامد. در دستورهای دینی ما به حسن خلق تاکید شده است که یکی از مصداق‌های بارز آن مداراست. به قول حافظ آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است؛ با دوستان مروت،با دشمنان مدارا. مدارا یک تکلیف اخلاقی در اسلام است. از رسول خدا(ص) روایت شده که فرمود: همان گونه که پروردگارم مرا به انجام واجبات فرمان داده به مدارا با مردم دستور داده است. در حدیث دیگری چنین آمده است که جبرئیل به محضر رسول خدا(ص) آمد و از سوی خدا چنین پیام آورد که‌ای محمد!پروردگارت سلام می‌رساند و به تو می‌گوید؛ با بندگان من مدارا کن. نیز در حدیث است از پیامبر(ص) که فرمود: نیمی‌از ایمان مدارای با مردم است و نیمی‌از زندگی رفق و ملاطفت با آنان است.

حتی خارج از قلمرو دین و آیین هم، آنان که خواستار یک زندگی دلنشین و پسندیده باشند، در سایه همزیستی مسالمت‌آمیز و رفق و نرمش با دیگران و رفتار شایسته، بهتر به این خواسته می‌رسند تا در سایه خشونت و برخورد ناسازگارانه و بهانه جویانه و عیب گیرانه و خودپسندانه. سعه صدر و ظرفیت برای تحمل دیگران، لازمه دست‌یافتن به یک زندگی خوب است. در مواردی که اختلاف سلیقه و دیدگاه، یا تفاوت در مشی و رفتار و روش وجود دارد، باز هم با وسعت نظر و مدارا می‌توان مانع بروز مشکلات شد.تعیین مرزهای دقیق در مباحث اخلاقی و مسائل فرهنگی مهم است. ما به همان اندازه که به مدارا و حسن خلق و حلم و معاشرت شایسته ماموریم، به تولی و تبرّی و مرزبندی مکتبی در دوستی‌ها و دشمنی‌ها و صف آرایی در برابر دشمن و مقاومت بر سر مواضع و بی‌تفاوت نبودن در مقابل بدیها و بدان موظف هستیم و این دو مساله از هم جداست و هر کدام جای خاص خود را دارد.

درست است که در مسائل اعتقادی نباید کوتاه آمد و ارزشها را نباید فروخت و با دشمنان فکری و مرامی‌ و سیاسی نباید کنارآمد، اما معاشرت با مردم موضوع دیگری است. حتی در ارتباط با دشمن هم بحث مدارا تاکید شده است، چرا که گاهی سبب جذب آنان می‌شود، بی‌آنکه از مبانی و اصول خویش دست بر داریم.حضرت علی(ع) می‌فرماید: با مردم آن‌گونه معاشرت داشته باشید که اگر مردید با رفتاری که داشته‌اید بر شما گریه کنند و اگر زیستید، بر شما دلسوزی و شفقت کنند و این، نه به معنای بی‌تفاوتی در مقابل حق و باطل و صلاح و فساد یا زیر پا نهادن ارزش‌های مکتبی و نادیده گرفتن اصول و مبانی است، بلکه سلوک شایسته و حسن خلق و اخلاق نیک و جاذبه رفتاری است که حتی بیگانه را هم جذب می‌کند.از امام صادق(ع)در تفسیر آیه و قولو للناس حسنا؛ با مردم نیکو سخن بگویید نقل شده که فرمود؛ یعنی با همه مردم، چه مومن چه مخالف خودی و بیگانه اما رفتار با مومنان، همراه با چهره گشاده باشد و اما با مخالفان، گفتاری مداراگونه داشته باشد، تا آنان را هم به ایمان و خط فکری خویش جذب کنید، چراکه با کمترین از اینها می‌توان شر آنان را از خود و از برادران ایمانی باز داشت.

در نتیجه می‌توان گفت که سازگاری با محیط و دیگران را می‌توان نشانه هوش اجتماعی و استعداد فرد محسوب کرد و از سویی دیگر کم طاقتی در مقابل حالات و رفتار دشوار و ناهنجار دیگران نیز، ریشه در کم ظرفیتی دارد.

منابع: وسائل الشیعه، ج ۸ . میزان الحکمه، ج۳. نهج البلاغه، حکمت ۱۰ . بحار الانوار، ج ۷۲.