سه شنبه, ۲ مرداد, ۱۴۰۳ / 23 July, 2024
مجله ویستا

کتابفروشی کجاست


کتابفروشی کجاست

در این نوشتار ,نویسنده تلاش داشته است با نقدی مختصر و روان , مسئله بی توجهی به کتاب را مورد بررسی قرار دهد

چند روزی را صرف بررسی این مهم کردم ، که : چند کتابفروشی در شهر وجود دارد ؟!

بیش از ۸۰ درصد مناطق مختلف شهر را رفتم ، هم حاشیه بلوار ها و خیابان های اصلی را رفتم و هم به برخی از خیابان ها و کوچه های فرعی سرک کشیدم .

چه یافتم ؟

نتیجه چه شد ؟!

سوپر مارکت های زیادی را دیدم ! بوتیک ها و مغازه های اجناس لوکس بسیار زیبا ! بانک های مختلف و با ساختمان هایی مُعْظَم ، که تنه به کاخ های ریاست جمهوری می زند ! طلا فروشی ها و فروشگاه های صوتی و تصویری و لوازم خانگی و ... را دیدم .

البته ناگفته نماند ، که چندین کتابفروشی کوچک و بزرگ را هم دیدم . می پرسید چند تا ؟! بماند !

به اندازه ای هست که ... بگذریم .

البته لازم به ذکر است که من فروشگاه هایی را که کتابهای کمک آموزشی می فروشند را کتابفروشی نمی دانم . چرا که کتابفروشی ، مکانی است دارای کتاب های مختلف در زمینه ها و موضوعات و رشته های علمی مختلف ، که البته گاهی ، پیش می آید که برخی کتابفروشی ها در زمینه ی یک یا چند نوع از رشته های علمی ، تخصصی عمل می کنند .

پس فروشگاه هایی که با توجه به تب کنکور و رَوَند دانشجو سازی ! اقدام به فروش کتابهای کمک درسی و تست کنکور می کنند ، کتابفروشی نیستند ، بلکه به نظر من قمارخانه هایی هستند که ابزار بخت آزمایی را به داوطلبان کنکور می فروشند !

زیاده صحبت نباید گفت .

گفتم در گشت و گذارم در شهر چه ها دیدم . اما کمی فکر کردم ، و متوجه شدم که وجود سوپر مارکت ها و بانک ها و طلافروشی و آنچه بیان کردم ، بسیار ضروری است .

سوپر مارکت ها نباشد ، چه مکانی می خواهد شکم مردم را سیر کند ؟! از این رو وجود این مغازه ها را نمی توان نفی کرد ، پس هر چه بیشتر باشد ، مردم به سهولت می توانند به مایحتاج خود دست یابند .

در مورد بانک ها ، باید بگویم که ، چون انجام سیر پولی و مالی و خدمات اقتصادی و آنچه به جیب مردم بستگی دارد ، با این نهاد خدمتگزار است ، پس وجود هر چه بیشتر و چفت در چفتشان ، نتنها بد نیست ! بلکه ، موجب سهل الوصول بودن و کاهش زمان مصرفی مردم می شود . به ویژه زمانی که یک بانک ، عابر بانکش خراب باشد ، مردم می توانند از بانک بغلی اش استفاده کنند !

پس وقتی این نهاد ، کار خود را خوب انجام دهد ، و مردم هم فعالیت روزمره خود را خوب انجام دهند ، در آخر ، خانواده ها ، با پس انداز های خود به سراغ خرید البسه شیک و زیور آلات و لوازم ایجاد آسایش زندگی می روند .

پس وجود بوتیک ها ، طلافروشی ها و فروشگاه های لوازم خانگی ، ضروری می باشد !

اما آنچه مرا در این معادله پیچیده سر در گم می کند این است که : آیا آنچه دیده می شود ، باید تامین شود ؟

مثلا : اگر شکم مردم خالی باشد ، قار و قور می کند ، پس باید پر شود !اگر جیب مردم بی پول باشد ، موجب عدم بهره وری از مواهب الهی می شود ، پس باید پر شود !اگر طلا و زیور آلات و لوازم منزل لوکس ، خریداری نشود ، موجب به وجود آمدن این مطلب باطل می شود که : « طرف نادار » است . پس این وسایل مُهِمهِ باید خریداری شوند .

اما اگر مغز آدمی خالی باشد ، آیا چیزی به جایی بر می خورد ؟ آیا کسی متوجه می شود ؟!

پس شاید به این دلیل است که تعداد کتابفروشی های این شهر کلان ، کم است . چون رقبتی به خرید کتاب نیست . چون نیازی دیده نمی شود !

اما یک نیاز هست ، و آن « روشنفکر به نظر رسیدن» است!!

و البته این نیاز هم ، با رفتن گاه و بی گاه به همان کتابفروشی های معدود شهر ، و « تماشای کتاب ها» ، رفع و حل می شود و چون ما ایرانیان دارای هوش سرشار هستیم ، با نگاه کردن به عنوان کتاب و رنگ و جنس جلد آن و البته قطر صفحات و تعداد تجدید چاپ آن ؛ پی به محتوای آن می بریم . و نیازی به خرید و خواندن آنها نداریم . در آخر باید ، عذرخواهی کنم که وقت شریف شما را گرفتم ، چرا که مشکل حل شد :

عدم وجود کتابفروشی های زیاد در شهر ما ، به جهت عدم وجود نیاز به مطالعه در بین کلیه اقشار مردم است .

تشکر ... !

سید علیرضا واعظ موسوی

کارشناس جنگ نرم