دوشنبه, ۲۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 10 March, 2025
مسلمان دعوتگر, امر به معروف و نهی از منکر می کند

رسول خدا (ص) میفرماید: «خداوند متعال هیچ پیامبری در امتهای پیشین نفرستاد مگر اینکه او را دستهای افراد خاص و اصحاب بود که به سنت او عمل و دستور او را اجرا میکردند. سپس بعد از آنها گروهی جانشین آنان شد که گفتند آنچه نمیکردند و انجام دادند آنچه را که بدان فرمان داده نشده بودند. پس هر کسی با دست با آنها جهاد کند او مؤمن است و هر کس با زبان با آنها جهاد کند مؤمن است و هر کس با قلب با آنان جهاد کند مؤمن است و پایین تر از آن ذرهای از ایمان وجود ندارد.»
این حدیث صحیح یکی از مهمترین مباحث اسلامی را که در مورد آن بحثهای زیادی شده است دربر میگیرد. قضیهی واجب و تکلیف مسلمان و ضرورت کار دست جمعی و گروهی و فرض بودن امر به معروف و نهی از منکر و جهاد با دست و زبان و دست کم با قلب، همهی این امور قضایایی هستند که برای توضیح آنها مقداری درنگ میکنیم تا آنچه را فهم آن مشکل است توضیح دهیم و آنچه را برخی تلاش کردند ترسناک جلوه بدهند، ساده و کوچک کنیم.
۱) قضیهی امر به معروف و نهی از منکر
خداوند متعال میفرماید: «باید از میان شما گروهی باشند که (تربیت لازم را ببینند و قرآن و سنّت و احکام شریعت را بیاموزند و مردمان را) دعوت به نیکی کنند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند، و آنان خود رستگارند. »١
«موضوع با اهمیتی که خداوند متعال خواسته است انجام آن را به عهدهی امت مسلمان بگذارد، در این آیه با دو اصطلاح بیان شده است: یکی دعوت به خیر و دیگری: امر به معروف و نهی از منکر...»٢
اما دعوت به سوی خیر: ابوجعفر باقر روایت میکند که پیامبر خدا (ص) این آیه را تلاوت کرد: (وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ) و فرمود: خیر عبارت است از پیروی از قرآن و روش من.
پس معنای آیه چنین است: باید امتی (یعنی گروهی) باشند که برای نشر اسلام و اجرای ان کار کنند و از آموزههای قرآن کریم و سنت رسول امین در کارهای دنیا و دین پیروی کنند.
اما اصطلاح دیگر «امر به معروف و نهی از منکر» که موضوع بحث ماست:
امام غزالی در کتاب پرارزش خود احیاء علوم الدین در ذیل بحث امر به معروف و نهی از منکر میگوید: «امر به معروف و نهی از منکر بزرگ ترین محور دین است و این آن موضوع با اهمیتی است که خداوند برای انجام آن تمام پیامبران را برانگیخته است و اگر بساط آن جمع شود و علم و آگاهی و عمل به آن مورد سهل انگاری قرار گیرد، تمام پیام پیامبران تعطیل میشود، دیانت از بین میرود و سستی و بی حالی فراگیر میشود و گمراهی منتشر میشود و نادانی رواج مییابد و فساد به همه جا سرایت میکند و جامعه غیر قابل اصلاح و سرزمینها خراب و بندگان هلاک میشوند؛ اما تا روز قیامت احساس هلاکت نخواهند کرد.»٣
پس امر به معروف و نهی از منکر هدف بزرگ پیامبران بوده است. خداوند متعال رسول خدا (ص) را چنین توصیف میکند: «آنان را امر به معروف و نهی از منکر میکند.»٤
این کار، وظیفهی بزرگ امت اسلام بعد از پیامبر خدا (ص) است. خداوند متعال میفرماید: « شما (ای پیروان محمّد) بهترین امّتی هستید که به سود انسانها آفریده شدهاید (مادام که) امر به معروف و نهی از منکر مینمائید و به خدا ایمان دارید.»٥
این عبادت واجب است. رسول خدا (ص) میفرماید: «اسلام این است که خدا را بپرستی و با او چیزی را شریک نگیری و نماز را برپا بداری و زکات بدهی و رمضان را روزه بگیری و حج خانهی خدا بگذاری و امر به معروف و نهی از منکر کنی و بر خانواده ات سلام بدهی. هر کسی چیزی از اینها را واگذاشت، قسمتی از اسلام را واگذاشته است و هر کس که تمام اینها را رها کرد، با اسلام پشت کرده است.»٦
این امر بر مسلمان واجب است. یک کار نافله و زیادتی نیست که اگر خواست آن را انجام بدهد و اگر نخواست انجام ندهد. رسول خدا (ص) میفرماید: «از ما نیست کسی که بر افراد کوچک و ضغیر جامعهی ما رحم و دلسوزی نکند و به بزرگان ما احترام نگذارد و امر به معروف و نهی از منکر نکند.»٧
از جابر روایت شده است که پیامبر خدا (ص) فرمود: «خداوند به جبرئیل وحی فرستاد که فلان شهر را با اهل آن زیر و رو کن. پس گفت: ای باری تعالی، در میان آنان فلان بندهی تو هست که لحظهای نافرمانی تو را نکرده است. خداوند متعال فرمود: شهر را بر او و بر مردم آن زیر و رو کن؛ زیرا چهرهی او لحظهای به خاطر من برافروخته نشده است.»٨
محمد عبده معتقد است که امر به معروف و نهی از منکر فرض عین است؛ اما ابن تیمیه بر فرض کفایه بودن آن اعتقاد دارد. شوکانی میگوید: وجوب آن از کتاب و سنت ثابت شده است و آن از بزرگترین فرایض شریعت الهی است و اصلی عظیم از اصول آن و پایهای محکم از پایههای آن است و با آن نظام اسلام تکمیل میشود و اوج میگیرد. اگر امر به معروف و نهی از منکر در دین خداوند این همه اهمیت دارد، جوهر و اصل امر به معروف و نهی از منکر چیست؟ اندیشمند اسلامی عبدالقادر عوده میگوید: هر چیزی که شریعت عمل به آن را واجب شمرده است یا اینکه انجام دادن آن را برای مردم خوب و پسندیده دانسته است، در مقولهی امر به معروف و نهی از منکر میگنجد اموری مانند: نماز، روزه، حج، توحید و... و بازداشتن از هر کار و عقیدهای که با شریعت مخالف است.٩
در اصل امر به معروف و نهی از منکر دو کار را با هم جمع میکند: کار دعوت و کار تربیت و تنظیم و این کار با یک ترتیب طبیعی به پایان میرسد: نخست مردم را به سوی دین خدا فرا میخواند، سپس به تربیت و منظم کردن کسانی که ایمان آوردهاند میپردازد. موفقیت یا عدم موفقیت دعوت به این تربیت و تنظیم بستگی دارد. اگر تنظیم محکم و استوار و تربیت سالم و قوی بود، دعوت موفق شده و گر نه ناکامی و شکست سرانجام حتمی آن است. به همین سبب میان دعوت و راهنمایی و ارشاد و تنظیم و تربیت رابطهای قوی و محکم وجود دارد. تربیت و تنظیم بدون دعوت وجود ندارد، همان طور که محال است دعوت بدون تربیت و تنظیم به هدف خود برسد. بدون تردید، اموری که دعوت و ارشاد به آنها توجه میکند غیر از قضایایی هستند که تربیت و تنظیم به آنها میپردازد. بر امت اسلام لازم است برای انجام هر دو کار با هم قیام کند. یعنی برای انجام دادن فریضهی امر به معروف و نهی از منکر در داخل امت و در بیرون از آن به پا خیزد. کاری که در بیرون انجام میدهد دعوت و ارشاد نامیده میشود و آنچه در داخل امت به انجام میرساند، تربیت و تنظیم گفته میشود.١٠
خداوند متعال میفرماید: «شما (ای پیروان محمّد) بهترین امّتی هستید که به سود انسانها آفریده شدهاید (مادام که) امر به معروف و نهی از منکر مینمائید و به خدا ایمان دارید... »١١
یعنی اینکه امر به معروف و نهی از منکر کاری در راستای دعوت مردم است که امت مسلمان برای انجام آن در میان مردم و در میان خود به آن به پا میخیزد. اگر امت اسلام به کارهای معروف التزام نداشته باشد و از کارهای منکر بازنیاید، چه طور برای آن درست که دیگران را امر و نهی کند؟ خداوند تعالی میفرماید: «و بدین سان شما را گروهی بهینه گرداندیم تا گواهان مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد.»
منظور از گواه بودن بر مردم امر به معروف و نهی از منکر کردن آنان است. برخی گمان میکنند که کار امر به معروف و نهی از منکر یک کار سیاسی است که فقط حاکم مسلمان باید به آن اقدام کند و کارهای امت و مردم را با استفاده از قدرت خود در معروف مستحکم کند و منکر را با استفاده از این نیرو ریشه کن سازد. این گمان نادرست است. خداوند متعال به رسولش فرمان میدهد که: « گذشت داشته باش و آسانگیری کن و به کار نیک دستور بده و از نادانان چشمپوشی کن.١٢
عرف (که در این آیه آمده است) در زبان عربی همان معروف است. این آیه در سورهی اعراف آمده است که در مکه نازل شده است. مسلمانان در آن هنگام دارای دولت و قدرتی نبودند. رسول خدا (ص) با قومش جهاد کرد و آنان را به عبادت خدای یکتا فرا خواند و از آنان انواع آزار و اذیت و شکنجهها را برداشت تا اینکه خداوند به او اجازهی هجرت داد و در مدینه دولت اسلام را تأسیس کرد و در راه خدا به کفار و مشرکان جهاد کرد. بدین ترتیب کار پیامبر خدا (ص) را از بعثت تا زمانی که دعوتش را تکمیل کرد، میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
۱) دعوت و تبلیغ برای تمام مردم در هر جا.
۲) برپا کردن دولت اسلامی و اجرای فرمانهای خداوند.
۳) جهاد در راه خدا.
تمام این کارهایی که پیامبر خدا (ص) انجام داده است، امر به معروف و نهی از منکر است. پیامبر از امتش خواست بعد از او این کار بزرگ را تا روز قیامت ادامه بدهند.
● جنبهی سیاسی امر به معروف و نهی از منکر
خداوند متعال میفرماید: « (آن مؤمنانی که خدا بدیشان وعده یاری و پیروزی داده است) کسانی هستند که هرگاه در زمین ایشان را قدرت بخشیم، نماز را برپا میدارند و زکات را میپردازند، و امر به معروف، و نهی از منکر مینمایند، و سرانجام همه کارها به خدا برمیگردد (و بدانها رسیدگی و درباره آنها داوری خواهد کرد، همان گونه که آغاز همه کارها از ناحیه خدا است). »١٣
یعنی همان طور که امر به معروف و نهی از منکر جنبهی دعوتی و تبلیغی دارد، جنبهی سیاسی نیز دارد؛ یعنی از امت اسلام و صاحبان قدرت و مسئولانشان خواسته میشود شریعت الهی را که فرضی از جانب خداوند است، در زندگی اجرا کنند. انجام دادن این فرض از مهم ترین مسئولیتها و بزرگترین تکالیف است و سستی که جای خود دارد، سهل انگاری نیز در هیچ قسمتی از آن جایز نیست؛ زیرا امر به معروف و نهی از منکر است که خصوصیات و رنگ جامعه را اسلامی میسازد.
حاکم از توانایی بیشتری برخوردار است و مسئولیت او بزرگ تر است هنگامی که به شرع اسلام فرمان داد، امت اسلام باید بپذیرد و اطاعت کند و با او همکاری کند؛ اما اگر کار معروف را رها کرد و مرتکب منکر شد، بیشتر اهل علم بر این نظرند که اهل حل و عقد حق خلع و عزل او را دارند، حتی اگر به کشیدن اسلحه و برپا کردن جنگ همراه باشد.١٤
فرد مسلمان در جامعهی اسلامی در هر جایگاهی که باشد عهده دار مسئولیت راهنمایی جامعه و اصلاح حاکم است. هنگامی که امور پریشان شد و معروف، منکر و منکر، معروف شد او باید به وظیفهی خود اقدام کند.
رسول خدا (ص) میفرماید: « خداوند متعال هیچ پیامبری در امتهای پیشین نفرستاد مگر اینکه او را دستهای افراد خاص و خالص بود که به سنت او عمل و روش او عمل و دستور او را اجرا میکردند. سپس بعد از آنها گروهی جانشین آنان شد که گفتند آنچه نمیکردند و انجام دادند آنچه را که بدان فرمان داده نشده بودند. پس هر کسی با دست با آنها جهاد کند او مؤمن است و هر کس با زبان با آنها جهاد کند مؤمن است و هر کس با قلب با آنان جهاد کند مؤمن است و پایین تر از آن ذرهای از ایمان وجود ندارد.»
هنگامی که این چنین شد جانشینانی آمدند و جامعهی اسلامی را از هدایت الهی و سنت نبوی منحرف ساختند و نصیحت و تذکر و یادآوری هم سودی نداد، بر فرزندان امت اسلام است که برای تغییر اوضاع بر حسب توان و نیرویشان اقدام کنند.
● چرا امت باید مسئولیت این تکلیف را به عهده بگیرد؟
رسول خدا (ص) میفرماید: «هیچ قومی نیست که در میان آنان نافرمانی خدا صورت گیرد و آنان بر تغییر وضع توانا باشند، اما آن را تغییر ندهد، مگر اینکه خداوند آنان را به عذابی عمومی گرفتار میسازد.
خداوند متعال میفرماید: « امّا هنگامی که پندها و اندرزهائی را نشنیدند که بدانها تذکّر داده شدند، کسانی را که (دیگران را نصیحت مینمودند و آنان را) از بدی نهی میکردند از (عذاب به دور داشتیم و از بلا) رهانیدیم، و کسانی را که (مخالفت فرمان میکردند و بیشتر و بیشتر گناه میورزیدند و بدین وسیله بر خود و جامعه) ستم مینمودند، به خاطر استمرار بر معاصی و نافرمانی، به عذاب سختی گرفتار ساختیم. و هنگامی که از ترک چیزهائی که از آنها نهی میشدند سر باز زدند و سرکشی نمودند، خطاب بدانان گفتیم: به بوزینگان مطرودی تبدیل شوید (و به سبب خوی حیوانی از جامعه انسانی مطرود و در میان مردمان منفور و از رحمت یزدان به دور گردید). »١٥
پس عذاب خداوند به دستهای رسید که نافرمانی و طغیان کرده بود و دستهای را که موعظه کرده و تذکر داده بود، خداوند نجات داد. اما دستهی سوم که نافرمانی نکرده بود، اما گناهکار را از ارتکاب گناهان بازنداشته بود، به عذابی دچار کرد که بر گروه نخست فرود آمده بود.
رسول خدا (ص) میفرماید: «چون ضعف و نقصان در بنی اسرائیل وارد شد، مردی با مردی دیدار میکرد و میگفت: ای فلانی، از خدای پروا کن و رها کن آنچه را که انجام میدهی؛ زیرا انجام آن برای تو حلال و درست نیست سپس فردا او را میدید (در حالی که پند را نپذیرفته بود) اما ارتکاب کارهای ناشایست مانع از این نمیشد که این مرد با او همراه نشود و در آب و غذا با او شریک نگردد، چون چنین کردند خداوند در میان آنان اختلاف و تفرقه افکند و فرمود: کافران بنی اسرائیل بر زبان داود و عیسی بن مریم نفرین شدند.»
آنچه از این آیات روشن و احادیث صحیح آشکار است این است که امت باید مواظب حاکم باشد تا وظیفهی اصلی خود - امر به معروف و نهی از منکر - را انجام بدهد.
اگر در انجام وظیفه کوتاهی کرد او را نصیحت کند و اگر کوتاهی را ادامه داد او را اصلاح سازد؛ زیرا محیط فاسد مردم را فاسد میکند و سفاهت و نادانی انسانها به دیگران سرایت میکند.
● مبارزه با منکر چگونه باشد؟
۱) هر کس با دست خود با آنان مبارزه کرد او مؤمن است.
علما دربارهی این موضوع زیاد سخن گفتهاند، از جمله: بر گروه مؤمنان لازم است که با منکر مبارزه کنند و آن را با دست از بین ببرند و هنگامی که لازم شد از اسلحه استفاده کنند. علما شرط این کار را این دانستهاند که نهی از منکر به منکری بزرگ تر منجر نشود.
۲) هر کس با زبان خود با آنان مبارزه کند مؤمن است.
اصلاح با زبان از امر به معروف و نهی از منکر با نیرو و قدرت تقدم دارد. رسول خدا (ص) امتی را که از بیدادگر بترسد و او را از بیداد منع نکند ملامت و توبیخ کرده است. رسول خدا (ص) میفرماید: «سرور شهیدان، حمزه است و کسی که در مقابل حاکمی بیدادگر به پا خواست و او را نهی کرد پس حاکم بیدادگر او را کشت.»
۳) هر کس با قلب با آنان مبارزه کند مؤمن است.
منظور از جهاد و مبارزه با قلب این است که اگر انسان به خاطر اوضاع و شرایطی خاص، نتوانست با دست و زبان مبارزه کند، مانند سختگیری شدید حاکم و ترس از او، در این موقع نباید از جهاد با قلب باز بماند. این مبارزه فقط ناپسند شمردن با قلب نیست که بعد از آن با ذلت دست روی دست بگذارد، بلکه منظور این است که این ناپسند شمردن به یک اندیشه تبدیل شود که این فرد این اندیشه را میان دوستان و نزدیکان خود منتشر کند تا تمام کسانی که این اندیشه را دارند جمع گردند و از آنان یک جریان ایجاد شود تا افراد آن، یکدیگر را تقویت کنند، به طوری که برای آنان نیرویی مادی پدید بیاید که بتوانند با دست و زبان به انکار منکر بپردازند.
نویسنده: مهندس مصطفی محمد طحان
مترجم: محمد یوسف ارباب
پاورقیها
١ - آل عمران / ۱۰۴
٢ - عمری، جلال الدین، امر به معروف و نهی از منکر، ص ۱۷.
٣ - غزالی، محمد، احیاء علوم الدین، ج ۲، ص ۲۶۹.
٤ - اعراف/ ۱۵۷.
٥ - آل عمران/ ۱۱۰.
٦ - روایت از حاکم است.
٧ - روایت از احمد و ترمذی است.
٨ - بیهقی در کتاب «شعب الایمان» آن را روایت کرده است.
٩ - عوده، عبدالقادر، التشریع الجنایی، ص ۴۹۷.
١٠ - جلال الدین عمری، امر به معروف و نهی از منکر، ص ۱۰۹.
١١ - آل عمران/ ۱۱۰.
١٢ - اعراف/ ۱۹۹.
١٣ - حج/ ۴۱.
١٤ - احکام القرآن، ج ۲، ص ۴۰.
١٥ - اعراف/ ۱۶۶- ۱۶۵.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست