چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
ثروت، موفقیت یا عشق
زنی از خانهٔ خویش بیرون رفت و دید که سه پیرمرد با ریشهای سفید بلند در حیاط خانهاش نشستهاند. او آنان را به جا نیاورد؛ سپس گفت: ”گمان نمیکنم که شما را بشناسم، اما بهنظر میرسد که گرسنه هستید. به درون خانه بیائید و غذائی بخورید.“ آنان در پاسخ گفتند: ”آیا مرد خانه نیز در خانه هست؟“ آن زن پاسخ داد: ”نه، او در خارج از خانه است.“ آنان اظهار داشتند: ”پس ما نمیتوانیم وارد خانهٔ شما شویم.“
اوائل شامگاه، وقتیکه شوهر آن زن، به خانه بازگشت، همسرش آنچه را که اتفاق افتاده بود، برایش تعریف کرد.
شوهر گفت: ”برو به آنان بگو که من به خانه بازگشتهام و از آنان دعوت کن که بیایند.“ آن زن به حیاط رفت و از آنان خواست تا برای صرف غذا به درون خانه بروند.
آن سه مرد در پاسخ گفتند: ”ما با یکدیگر وارد خانه نمیشویم.“ زن، علت را جویا شد. یکی از مردان در حالیکه انگشتش را بهسوی دیگری دراز کرده بود، گفت: ”نام“ او ”ثروت“ است و آن یکی، ”موفقیت“ نام دارد و من هم ”عشق“ هستم“. او سپس افزود: ”حال بهدرون خانه برو و موضوع را با شوهرت در میان بگذار تا معلوم شود کدامیک از ما را میخواهید که به خانهتان بیائیم.“
آن زن، به درون خانه رفت و ماجرا را تعریف کرد. شوهر که به هیجان آمده بود، اظهار داشت: ”جالب است. حال که چنین است، بگذار تا ”ثروت“ را به خانهمان دعوت کنیم. تا او بیاید و خانهمان را از ”ثروت“، انباشته گرداند.“ اما زن موافق نبود و گفت: ”بگذار ”موفقیت“ را به خانهمان راه بدهیم.“ در اینموقع، دختر نوجوانشان که از گوشهٔ اتاق، این گفتوگو را میشنوید، جلو رفت و بهعنوان پیشنهاد گفت: ”آیا بهتر نخواهد بود که از ”عشق“ بخواهیم به درون خانهمان بیاید و محیط خانه را از مهر و محبت انباشته سازد؟“ شوهر به زنش گفت: ”حالکه اینطور است، بگذار به حرف دخترمان عمل کنیم. پس به حیاط برو و از ”عشق“ بخواه که به درون بیاید و مهمان ما باشد.“ آن زن دوباره بیرون رفت و پرسیدک ”کدامیک از شما سه نفر، ”عشق“ هستید؟ به درون بیا و مهمان ما باش.“ پیرمردی که نامش ”عشق“ بود، از جای برخاست و بهسوی خانه راه افتاد؛ اما آن دو نفر دیگر نیز، بهدنبال او راه افتادند. آن زن به ”ثروت“ و ”موفقیت“ گفت: ”من فقط از ”عشق“ دعوت کردم به درون خانه ما بیاید؛ شما دو نفر، چرا راه افتادید؟“
آن مردان پیر در پاسخ گفتند: ”اگر شما ”ثروت“ یا ”موفقیت“ را به اندرون فرا خوانده بودی، دو نفر دیگر در بیرون از خانه باقی میماندند؛ اما چون ”عشق“ را به درون، دعوت کردهاید، هرجا که او برود، ما نیز با او میرویم. هرجا که ”عشق“ باشد، ”ثروت“ و ”موفقیت“ هم خواهد بود.“
منبع: ”نوشتههای دلنشین“، ”جهانبخش موسوی رکعتی“
به انتخاب مجتبی مطهری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست