چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
آیا خداوند انسانها را گمراه می کند
" یُضلّ الله مَن یَشاءُ و یَهدی مَن یَشاءُ ؛ خداوند هر کسی را بخواهد گمراه و هر که را بخواهد هدایت میکند ."۱
با رجوع به قرآن و ارجاع آیات به یکدیگر دو نوع هدایت به خداوند نسبت داده میشود ؛ هدایت عمومی ، و هدایت پاداشی .
هدایت عمومی ، هدایت فراگیر و همگانی است که شامل همهی انسانها میشود ؛ مانند قرآن ، که در وصف آن آمده است ؛ « هُدیً لِلنّاسِ » ؛ هدایتی است برای مردم .
هدایت عمومی ، هدایتی ابتدایی است ؛ کسی که به هدایت ابتدایی پاسخ مثبت دهد و به سوی او بازگردد " یَهدِی اِلَیه مَن أناب " ،۲ و به دنبال آن حرکت نماید ، به قرآن معتقد شود " مَن یُؤمن بالله یَهدِ قلبه "۳ ، به حکم آن آشنا گردد و در خدمت آن قرار گیرد و آن را اطاعت کند ، " ان تُطیعوه تهتدوا " ،۴ از هدایت پاداشی ، بهره میبرد .
خداوند خود، در آیات قرآن در رابطه با هدایت پاداشی توضیح میدهد . وقتی میفرماید « یهدی من یشاء » برایش دلیل میآورد و مصادیقش را هم مشخص مینماید . بعنوان مثال ، میفرماید : "قُلْ إِنَّ اللَّهَ یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدی إِلَیْهِ مَنْ أَناب ؛ خدا هر که را بخواهد گمراه میکند. و هر که را به درگاه او روی کند ، هدایت میکند ."۵
یعنی کسی را هدایت میکند که بازگردد ، و کسی باز میگردد که هدایت اولیه را پذیرفته باشد .
و یا می فرماید : " إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ یَهْدیهِمْ رَبُّهُمْ بِإیمانِهِمْ تَجْری مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ فی جَنَّاتِ النَّعیم ؛ آنان را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام داده اند ، پروردگارشان به سبب ایمانشان به بهشت هایی پر نعمت که نهرهای آب در زیر پایشان جاری است ، هدایت میکند ."۶
" قَدْ جَاءَکُم مِّنَ اللَّهِ نُورٌ وَ کِتَابٌ مُّبِین ؛ یَهْدی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ یَهْدیهِمْ إِلی صِراطٍ مُسْتَقیم ؛ و از جانب خدا نور و کتابی صریح و آشکار بر شما نازل شده است تا خدا بدان هر کس را که در پی خشنودی اوست به راههای سلامت هدایت کند و به فرمان خود از تاریکی به روشناییشان ببرد و آنان را به راه راست هدایت کند ."۷
● اضلال در مورد خداوند
اضلال و گمراه کردن خداوند برخلاف هدایت نمودن او به دو قسم تقسیم نمیشود ؛ بلکه برای اضلال بیش از یک قسم نیست ، زیرا خداوند ـ معاذ الله ـ اضلال ابتدایی ندارد و کسی را در ابتدا گمراه نکرده و فریب نمیدهد ، اضلال خداوند همواره کیفری است و اضلال کیفری ؛ شامل کسانی میشود که علیرغم هدایت ابتدایی ، که شامل عقل ، فطرت و الهام از درون و وحی تشریعی و کتابهای آسمانی ، رسالت و امامت از بیرون ، دین را پشت سر گذارده و از ندای فطرت اعراض نموده و به طرف گناه حرکت مینماید .
یعنی پس از آنکه خودشان هدایت اولیه را نپذیرفتند و گمراه شدند ، دیگر به اجبار آنها را هدایت نمیکند و همین هدایت نکردن ، خود نوعی گمراهی است . منظور اینکه خداوند به اجبار مانع گناه کردن و گمراهی ایشان نمیشود .
همچنین در آیات قرآن مصادیق کسانی که گمراه می شوند و هدایت نمی یابند، را هم مشخص میکند ؛ از جمله :
وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفاسِقین " ۸
وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمین " ۹
وَ أَنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرین " ۱۰
انتخاب راه خوب یا بد از اول در اختیار خود ما است ، هدایت و ضلالت در قرآن به معنی اجبار بر انتخاب راه درست یا غلط نیست ، بلکه به شهادت آیات متعددی از خود قرآن «هدایت» به معنی فراهم آوردن وسائل سعادت و «اضلال» به معنی از بین بردن زمینه های مساعد است ، بدون اینکه جنبه اجباری به خود بگیرد. و این فراهم ساختن اسباب «توفیق» یا بر هم زدن اسباب «سلب توفیق»نتیجه اعمال خود انسانها است که این امور را در پی دارد، پس اگر خدا به کسانی توفیق هدایت می دهد و یا از کسانی توفیق را سلب می کند ، نتیجه مستقیم اعمال خود آنها است
بنابراین همانگونه که مشاهده شد از اینگونه آیات نمیتوان مفهوم جبر را برداشت کرد! مخصوصاً در سوره نحل که نیز میفرماید : از هر آنچه عمل میکنید ، بازخواست میشوید .
خداوند سبحان به انسان خاطی و گناهکار ابتدا فرصت توبه و انابه و بازگشت را اعطا میکند و اگر او از این مهلت نیز استفاده نکند ، به اضلال الهی گرفتار میگردد .
آیات بسیاری از قرآن کریم ناظر به این مطلب است که اگر کسی ایمان بیاورد و مقداری بر آنچه ایمان آورده ، عمل نماید ، قلب او به آسانی به طرف خیر حرکت میکند و معارف دینی را نیک میفهمد . خداوند گرایش ، علاقه ، انس ، اسباب و وسایل ، دوست خوب ، استاد خوب ، شاگرد خوب و شرایط مناسب را به فاسق اعطا نمیکند و امکان بهرهوری از این امور را از او سلب مینماید و او را به حال خود رها میکند و به این ترتیب هواهای نفسانی بر او چیره شده و زمام زندگانی او را به دست گرفته و در اختیار شیطان قرار میدهد . او دررحمت خود را بر انسان گمراه میبندد . و در سوره مبارکه فاطر به این حقیقت اشاره شده است که: " مَا یَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ فَلَا مُمْسِکَ لَهَا وَمَا یُمْسِکْ فَلَا مُرْسِلَ لَهُ مِن بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ " . ۱۱
آنچه را که خداوند از رحمت بر بندگان خود بگشاید بازدارندهای برای آن نیست و آنچه را او باز دارد ، گشایندهای ندارد و خداوند شکستناپذیر و حکیم است .
● تأثیر متقابل ایمان وعمل آدمی
همیشه اعمال و کردار انسان ، نتائج و ثمرات و بازتاب خاصی دارد ، از جمله اینکه اگر عمل نیک باشد، نتیجه آن ، روشن بینی و توفیق و هدایت بیشتر به سوی خدا و انجام اعمال بهتر است . و اگر دنبال زشتیها برود ، تاریکی و تیرگی قلبش افزون می گردد ، و به سوی گناه بیشتری سوق داده می شود و گاه تا سر حد انکار خداوند می رسد! در حقیقت اصرار در گناه می تواند ریشه ایمان را از بین ببرد .
انتخاب راه خوب یا بد از اول در اختیار خود ما است ، هدایت و ضلالت در قرآن به معنی اجبار بر انتخاب راه درست یا غلط نیست ، بلکه به شهادت آیات متعددی از خود قرآن ((هدایت )) به معنی فراهم آوردن وسائل سعادت و ((اضلال )) به معنی از بین بردن زمینه های مساعد است ، بدون اینکه جنبه اجباری به خود بگیرد. و این فراهم ساختن اسباب (توفیق) یا بر هم زدن اسباب ( سلب توفیق ) نتیجه اعمال خود انسانها است که این امور را در پی دارد ، پس اگر خدا به کسانی توفیق هدایت می دهد و یا از کسانی توفیق را سلب می کند ، نتیجه مستقیم اعمال خود آنها است .
همچنین خداوند به همه قدرت تفکر و اندیشه داده است . بدیهی است کسانی که از این نعمت استفاده کنند ، هدایت خواهند یافت و کسانی که تفکر نکنند و لجاجت کنند و به جای پیروی از عقل خود ، پیرو هوای نفسانی خود باشند ، گمراه می شوند .
" وهیچ کس را نرسد که ایمان بیاورد ، مگر به اذن و توفیق خداوند و خدا گمراهی را بر کسانی قرار می دهد که نمی اندیشند. "۱۲
" آنهایی که سخنان را گوش فرا می دهند و از بهترین آنها پیروی می کنند ، آنها هستند که خدا هدایتشان کرده ،آنها صاحبان خرد نابند ."۱۳
● نتیجه گیری
خداوند کسی را گمراه نمی کند ، بلکه هر کس در برابر حقایق قرآن بایستد ، خود گمراه می شود و بدین معنی می توان گفت که قرآن، سبب گمراهی او گردید .
چنان که می فرماید: " وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الفاسِقِینَ " یعنی فسق مردم سبب گمراهی آنان می باشد. راستی مگر می شود خداوند مردم را به ایمان تکلیف کند ، ولی خودش آنان را گمراه کند !؟ و مگر می شود این همه پیامبر و کتب آسمانی نازل کند ، ولی خودش مردم را گمراه کند !؟
گرچه در آیاتی ، هدایت و گمراهی بطور کلّی به خداوند نسبت داده شده است ، اما در حقیقت ،خداوند کسانی را هدایت می کند که به سوی او بروند ،و به دنبال کسب رضای او باشند۱۴، و در راه او جهاد کنند .۱۵
و برعکس ، کسانی که با اختیار خود در راه کج حرکت کنند ، خداوند آنان را به حال خود رها می کند . مراد از گمراه کردن خدا نیز همین معناست . چنان که درباره کافران ، ظالمان ، فاسقان و مسرفان جمله « لا یَهدِی » بکار رفته است .
به قول سعدی ؛
راه است و چـاه و دیده بینا و آفتاب
تا آدمـی نگاه کند ، پیش پای خویش
چندین چراغ دارد و بیراهه می رود
بگذار تا بیافتد و بیند، سزای خویش
زهرا اجلال
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست