سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
از نظمیه تا پلیس
نظم یکی از ضروریات هر جامعه است زیرا هیچ اجتماعی بدون نظم دوام نخواهد داشت. در دنیای امروز قدرت اقتصادی و پیشرفت و ترقی ودانش نمیتواند معرف رشد عقلی و تعالی یک اجتماع باشد، فقط نظم و قوانین و مقرراتی که حافظ نظم اجتماع هستند، قادرند رشد جامعه را مشخص کنند. در ادیان الهی به این عامل اجتماعی توجه بسیار شده است و پیامبر گرامی مسلمانان صحت و امنیت را از نعمتهای پروردگار دانسته است.
از دوران قبایل پیش از اورادتوها و مادها و هخامنشیان، در ایران گو اینکه اسناد مستغنی نداریم، اما از قرائن و اشاراتی مشهود، کاملا پیداست، هسته اصلی آن جوامع را نظم تشکیل میداده است. رئیس قبایل و در راس آنها شهریاران عهدهدار فرماندهی کل نیروی نظامی بودند که حفظ نظم و امنیت را بر عهده داشتند و در سطوح پایینتر به ریشسفیدان و مراتب دیگر این ماموریت محول میشد. در سرودهای دین زرتشتیان و آثار دیگر ایشان سخن از کیفر و داوری است، که حکایت از وجود سازمانهای نظمدهنده اجتماع است. واژه <دات> که امروز داد میگوییم در ایران باستان، نام فرشته نگهبان آن <دات> بوده است. در دوران مادها و کورش هخامنشی و کمبوجیه سازمانهایی برای برقراری نظم وجود داشته است. داریوش حکومتبزرگی پدید آورد که سازمانهای اداری و امنیتی و قضایی دولت او کشورپهناور ایران که برابر بخش اعظم جهان آن روز بود و دولتهای هند تا مصر را در خود داشت به استانهای مختلف تقسیم کرد و حاکم هر استان را <خشتر پاون> که به یونانی <ساتراپ> میگفتند، تعیین کرد. پادشاه داور بزرگ بود و در استانها نماینده پادشاه به شکایت مردم رسیدگی میکردند. برای مجرمین زندان در ارگ ساخته بودند و زندانی میشدند. همان روش و عمل آگاهی در ایجاد نظم و اداره اجتماع در دورهها وجود داشت. واژه <پلیس> فرنگیها برگرفته از <اپیستات> epistat است که مامور دربار سلوکیان بر سازمانهای انتظامی بوده است. در دوران ساسانی، زندان معروف <انوشبرد> که مخصوص محکومین سیاسی بود وجود داشت. مردم حق نداشتند نام این زندان را بر زبان آورند، چه رسد بخواهند زندانیان را آزاد کنند. در آن دوران زندانهای دیگری هم برای دزدان و قاتلان و ... وجود داشت. پس از اسلام ابتدا زندان نبود، چون محکوم بلافاصله مجازات میشد یعنی یا اعدام میشد و یا حد شرعی در مورد او اجرا میشد. بنیامیه اولین زندان را در حکومت اسلامی پدید آوردند و شرطه را برقرار کردند که عمده ماموریتشان سیاسی بود. عباسیان نخستینبار اداره شرطه را زیرنظر قاضی شهر قرار دادند. شرطه مامور حفظ امنیت شهر بود. این وضع کمابیش در عصر طاهریان، صفاریان، سامانیان و غزنویان نیز ادامه یافت. در دوران مغول پس از فتح شهر و پدیدآمدن آرامشی نسبی، قانون یاسای چنگیز حاکم شد. در این عصر یک سردار سپاه مامور شهر میشد. او را شحنه میگفتند. در این دوران صاحب دیوان پدید آمد. او علاوه بر اداره سازمان مالی، حفظ نظم و امنیت را اداره سراسر قلمروی مغول عهدهدار بود.
در دورههای بعد تا صفویه یعنی ابتدای قرن دهم هجری به سبب نبود حکومت مرکزی و پدید آمدن حکومتهای کوچک نظیر قراقویونلوها و آققویونلوها بینظمی در جامعه حاکم بود. در عصر صفویه، دیوان بیگی پدید آمد و او بود که نظیر وزیر دادگستری امروز به شاه از وضع امور قضایی و جزایی که به عهدهاش سپرده شده بود گزارش میداد. در حوزه ماموریت او مقابله با جرائم سیاسی و عادی نظیر عربدهکشان، مستان، دزدان و ... تعریف شده بود. در این دوران ماموران انتظامی عبارت بود از:
۱) داروغه (ترکی= پاسبان شهر) که رئیس نظمیه شهر بود. او به کمک افرادی با نام عسس، گزمه، یزک و شبگرد به انجام ماموریتهای خویش میپرداخت.
۲) میرشب، مسوول امنیت شب بود. جالب است بدانیم، اگر دزد را او دستگیر میکرد، ۱۰ درصد مال کشف شده به او تعلق داشت و چنانچه پیدا نمیکرد، خسارت مال باخته را باید میپرداخت.
۳) کشیکچیها که بعد از نواختن طبل شب در محلهها را میبستند.
۴) کلانتر، وظیفه او تعیین کدخدا و ریشسفیدان محلات و اداره آنها بود. باید از یاد نبرد که از اوایل اسلام، رسیدگی چهار جرم به نام جرائم اربعه یا احداث یعنی از الهبکارت، قتل، شکستن دندان و کورکردن با روحانیون بود. عناوین صدرعامه، صدرخاصه، صدرالممالک و صدر دیوان در مورد مهمترین مذهبی دولت صفویه یعنی صدر به کار میرفت که متصدی مناصب شرعیه و اوقاف و غیره بود.
در عصر صفوی عالیترین مرجع قضایی دیوان بیگی بود و پادشاه فرمانده کل محسوب میشد. نکته مهم دیگری که شاید امروز هم میتواند به نحوی مشکلگشای ایجاد نظم در شهرهای بزرگ کشور باشد اینکه در آن دوران ریشسفیدان و کدخدایان در محلات برقراری نظم را به عهده داشتند. در دوره زندیه به ویژه سلطنت کریمخان با نفوذ روحانیون در سازمانهای قضایی، این امور بیشتر جنبه اسلامی به خود گرفت و در عصر قاجاریه این نفوذ بیشتر شد. از عصر صفویه تا زندیه، داروغه، کلانتر و قاضی نماینده قدرت مرکزی بودند، ولی در عصر قاجاریان قدرت مرکزی دخالتی در امور استانها نداشت و حاکم در هر شهر تصمیمگیرنده بود. در سال ۱۲۰۰ قمری آقا محمدخان بر تخت سلطنت جلوس کرد و تهران را الخلافه خواند و آن را پایتخت کشور ایران کرد. او قاسمخان دولو (قاجار) را با صد تفنگچی به کوتوالی تهران گماشت. کوتوال در قدیم به معنای قلعهبان، دژبان آمده یعنی حاکم شهر. در حقیقت قاسمخان دولو را باید نخستین رئیس شهربانی (پلیس) تهران پایتخت بدانیم، زیرا در آن عصر حفظ نظم و برقراری امنیت شهر به عهده حاکم بود. در محلهها کدخدا مسوول اداره محله بود. هر کدخدا چند ریشسفید با نفوذ محله را به کمک خود انتخاب میکرد. گزمه، شبگرد و میرشب هم در نظمیه شهر اشتغال داشتند که اغلب در بازار پاس میدادند. ساختمان زندان، انبار بود که در اختیار حکمران بود و در ارک سلطنتی قرار داشت. در این زندان سیاهچالی وجود داشت که بسیار دهشتناک و سخت بود. البته کدخدایان در مراحل اولیه و در برخوردهای محلی متهمین را در منزل خود محبوس میکردند. بعد از امیر در دوران میرزا حسین سپهسالار (مشیرالدوله) نظمیه نخستین بار به کار رفت. ریاست نظمیه در این دوران به عهده محمدعلی خان نظمیه بود. او جزو محصلین دارالفنون بود که به فرنگ رفته بود. در زمان مشیرالدوله دادگستری نوین بنیانگذاری شد. از حوادث ۱۲۷۷ قمری قحطی نان است که زنان تهران به دادخواهی مردم پایتخت جلوی ناصرالدین شاه نانوایی را چپاول کردند. در این واقعه محمودخان نوری کلانتر شهر به زنان حمله کرد ولی بعد به دستور شاه او را اعدام کردند. پس از سفرناصرالدین شاه به فرنگ کنت دومونت فرت، ریاست پلیس تهران شد. وی در خیابان چراغ گاز (امیرکبیر) محلی را برای پلیس اجاره کرد. (خانه او در لالهزار و در شرقچهار راه کنت بود) کنت به شاه گزارش داد با چهارصد پلیس پیاده و ۶۰سوار، امنیت تهران را تامین میکند به همین منظور کتابچه قانونی نوشت که شاه امضا کرد تا بتواند شهر را با آن مقررات اداره کند. او تحت فرمان نایب السلطنه (کامران میرزا پسرناصرالدین شاه) بود. کنت قراولخانهها را تعطیل کرد و بیشتر سازماندهیاش بر اساس سازمان پلیس وین (اتریش) بود. شاه به او لقب نظم الملک را داد.
کنت فرانسوی الاصل اتریشی بود و کتاب قانوناش ۵۳ اصل داشت. اولین تابلوی پلیس تهران <اداره جلیله پلیس دارالخلافه و احتسابیه> در گوشه جنوب غربی میدان توپخانه نصب شد. این محل در دوره پهلوی پلیس تهران بود و در دوران انقلاب اسلامی تخریب شد و ایستگاه مترو ایجاد شد. کنت در سال ۱۳۰۹ عزل شد.
بعد از کنت در سال ۱۳۰۹ قمری میرزا عبدا... انتظام السلطنه رئیس نظمیه شد و پس از مرگ او در همان سال، میرزا ابوتراب نظمالدوله رئیس پلیس شد. یونیفرم پلیس دوره کت نیم تنه سرمهای سیر و یقه بلند و بسته با دکمه برنجی شیر و خورشید، شلوار آبی کمرنگ و کلاهی از پوست با نشان شیر و خورشید بود. در برخی از اسناد رنگ کت، مشکی ذکر شده است. در زمان قتل ناصرالدین شاه ۱۳۱۳ قمری میرزا ابوتراب خان نظم الدوله رئیس نظم بود. او بود که میرزا رضای کرمانی را بازجویی کرد و این تحقیق در تاریخ ثبت است. تا اواخر دوره ناصری خانه رئیس محله، کلانتری محسوب میشد و طویله خانه او یا انبار خانهاش بازداشتگاه به شمار میرفت. محمود خان نوری، اسماعیل تفرشی، زمان تفرشی، میرزا تقی و زکی خان و... برخی از کلانتران آن دوران و فضلا.. تفرشی، جعفر خان و علیاکبر تبریزی و ... نیز پارهای از میرشبهای آن عهدهدار هستند. در این اواخر دو نوع زندان وجود داشت: انبار که به زندانیان معمولی اختصاص داشت با سیاهچال و غلو زنجیر و دیگری انبار مبارکه که برای زندانیان سیاسی بود. در دوران مشروطه ریاست نظمیه را آقا بالاخان سردار (سردار افخم) که فجایع بسیار کرد، عهدهدار بود ولی بعد از سقوط تهران به دست آزادیخواهان، یپرم خان ارمنی ریاست نظمیه شهر را به عهده گرفت. در دوران یپرم، کمیساریها تاسیس شد: کمیسر محله چال میدان - گذر یحییخان خانه وقایع نگار ، کمیسر عودلاجان- سرراه پامنار ، کمیسر بازار- عباس آباد ، کمیسر شهر نو- شهر نو ، کمیسر سنگلج- خیابان فرمانفرما .
بودجه پلیس سخت به دست میآمد، زیرا منبعخاصی برای آن تعریف نشده بود. مالیات مشروب و تریاک به پلیس اختصاص داشت. در دوران یپرم دو گروه پلیس در تهران بود، پلیس سوار و پلیس پیاده که ژاندارم شد، البته نه ژاندارم راهها. بعد از کشته شدن یپرم خان، سهراب خان ارمنی که معاون او بود، جانشین وی شد و یک سال بعد صولت نظام به ریاست نظمیه برگزیده میشود. او نخستین کسی است که به تعلیم و آموزش افراد نظمیه اعتقاد داشت. از این رو آموزشگاهی برای تربیت افسران تشکیل داد، ولی ریاست او زودگذر بود. به سال ۱۲۹۱ خورشیدی و در صدرات محمدعلی خان علاء السطنه، مستشاران سوئدی به استخدام نظمیه درآمدند. ژنرال یالمارسن ریاست سوئدیها را به دست آورد و برگردال، ارفاس و ستداهل و ... دیگر سوئدیهایی بودند که در نظمیه مشغول کار شدند. در آن دوران قاسم خان پوروالی ریاست نظمیه را به عهده داشت. بعد سوئدیها نظمیه را به عهده میگیرند و نخستین مدرسه پلیس دایر میشود. آموزشگاه پلیس در کنار ساختمان پلیس میدان سپه بود.
داریوش شهبازی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست