پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
حمله به قلب خانواده
زن در گوشهای نشسته و به آرزوهای دور و درازی فکر میکند که همیشه برای خوشبختیاش داشت. مرد هم در لابهلای خاطراتش به تصاویر مخدوش مراسم ازدواجشان مینگرد.
به راستی چرا درحالی که همه دخترها و پسرها با آرزوهایی برای آینده خوب زندگی خود را شروع میکنند.گاه پایان خوبی ندارند و به طلاق میانجامند.
هر زمان که بین جنبههای گوناگون ازدواج هماهنگی نباشد با این پدیده روبهرو میشویم. ازدواج زمانی مطلوبترین شکل را دارد که به نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی زن و شوهر پاسخ بدهد. هنگامی که ازدواج فقط به یک جنبه بپردازد و جنبه های دیگر را مورد غفلت قرار دهد محکوم به شکست است. حتی اگر در ظاهر به طلاق منجر نشود.
زمانی که مسائل اجتماعی و قول و قرارهای دو خانواده یا دو ایل و عشیره و یا موضوعاتی از قبیل دخترعمو و پسرعمو بودن تنها عامل ازدواج است یا زمانی که فقط عشق در اولین نگاه باعث ازدواج می شود همه این موارد به زودی باعث بروز اختلاف بین زن و شوهر خواهد شد.
دکتر فربد فدایی، روانپزشک میگوید: یکی از مراجعان به مطبم، خانمی بود ۷۰ ساله که از ۱۰ سال پیش به علت افسردگی، اضطراب، رفتارهای وسواسی و دردهای متعدد جسمی که علت بدنی برای آنها یافت نشده بود تحت درمان قرار گرفت و بهبود نسبی داشت. او سرانجام چندی پیش با نهایت خجالت و شرم گفت که ازدواجش تحمیلی بوده و از آغاز از شوهر خود نفرت داشته اما در ابتدا به احترام پدر خود که مایل به این ازدواج بوده و سپس به خاطر تولد فرزندان هیچگاه به فکر جدایی نبوده است. او مهمترین دلیل مشکلات متعدد جسمی و اضطراب و افسردگی را ازدواج تحمیلی خود میداند و هر زمان که شوهر او در خانه حضور ندارد ، احساس آرامش و سبکی میکند. بیماری او نیز از ۵۰ سال پیش و پس از ازدواج شروع شده و این بیمار در ابتدا مشتری دائمی پزشکان داخلی و قلب و گوارش و ارتوپد بوده است، اما یکی از پزشکان در نهایت علت بیماری را عصبی و روانی تشخیص داده و به او توصیه کرده که به روانپزشک مراجعه کند. فاصله سنی زیاد زن و شوهر و اختلاف سطح تحصیلات بین آنها نیز از دلایل طلاق پنهان است. قربانی مورد اول بهطور معمول زنانی هستند که با همسرشان ۲۰، ۳۰ یا ۵۰ سال تفاوت سنی دارند.
گاهی در طلاقهای پنهان میتوان با دگرگونیهایی در وضعیت محیطی یا ایجاد تغییراتی در دیدگاه طرفین به نتایج مثبتی رسید. برای نمونه در موردی که یک مرد پس از ازدواج به ادامه تحصیل میپردازد و به مرحله دکترا میرسد و آنگاه با همسرش که تحصیلات ابتدایی دارد تناسبی احساس نکرده و از نظر عاطفی از او جدا میشود، متوجه ساختن مرد به نقش همسرش در پیشرفت او و ایجاد زمینه برای پیشرفت فرهنگی زن میتواند مشکل را حل کند.
اما گاهی فاصله چنان زیاد است که نمیتوان دو سر رشته پاره شده زناشویی را به هم نزدیک کرد و گره زد و آن زمانی است که از آغاز هیچگونه تفاهمی بین زن و شوهر نبوده است یا در حال حاضر هیچ انگیزهای برای نزدیک شدن به یکدیگر ندارند. بدیهی است که در این شرایط روانپزشک تصمیمگیری را به عهده طرفین میگذارد و هیچگاه در مورد طلاق پیشنهادی مطرح نمیکند زیرا تصمیم به عهده زن و شوهر است و خود آنها نیز باید مسوولت تصمیمگیری را بپذیرند که بالطبع نه فقط مرتبط با آنها بلکه مرتبط با فرزندان و آیندهشان نیز هست. اما طلاق هم اگرچه گاه به عنوان آخرین گزینه برای رهایی از زندگی پرتنش قابل قبول است اما پیامدهای منفی آن روی زوجین، فرزند و جامعه انکارناپذیر است.
زن پس از طلاق، متحمل پسلرزههای روحی و فشارهای روانی آن نیز میشود. وقتی زنی میبیند زندگیای که با هزار امید و آرزو شروع کرده بوده از هم پاشیده است، یاس و ناامیدی در دلش ریشه میکند و این ریشهها، هر روز گستردهتر میشوند و زن را گاه تا مرز افسردگی کامل و حتی جنون میکشانند.
زن بیشتر از مرد احساس شکست میکند و خود را بازندهای میداند که نتوانسته انتخاب درستی در زندگیاش داشته باشد و یا با وجود انتخاب درست، در ادامه زندگی نتوانسته درست با مشکلاتش کنار بیاید و با آنها دست و پنجه نرم کند. از سویی زن، مامنی برای تسکین روحی و کاهش اضطراب و نگرانیهایش ندارد و از سویی دیگر، همه سعی دارند برای او نسخههای جدید بپیچند و یا سرزنشش کنند. یادآوری کشمکشها و جنجالهای پیش از طلاق و هنگام دادرسی نیز خود عامل فشارهای روحی مضاعفی است که پس از طلاق علاوه بر دیگر مسائل، روحیه زن را آزرده میکند. برخی زنان که در پیگیری طلاق خود را مقصر میدانند، قطعا در آینده با عذاب وجدان روبهرو گشته و آسیبهای جدی را تجربه خواهند نمود که تبعات منفی آن، ایشان را از پای در خواهد آورد! عوارض ناشی از طلاق بر زن را، بر عوارض فردی، خانوادگی و اجتماعی دستهبندی میکنند که فهرستوار در ذیل به آنها اشاره خواهد شد.
ترس و تنهایی، افسردگی، مشکلات اقتصادی اعم از مسکن، شغل و تامین مایحتاج زندگی، روی آوردن به ارتکاب جرم و بزه چون: قتل، اعتیاد و خودکشی، به دوش کشیدن مشکلات تربیتی و اقتصادی کودکان، سر درد، برونشیت، آسم، افزایش فشارخون، بیقراری در خواب، احساس عدم سلامتی، اختلال حواس، پناه بردن به الکل، موادمخدر و سیگار، طرد از اجتماع، از دست دادن حمایت اجتماعی خانواده، کاهش نفوذ اجتماعی، تضعیف موقعیت و فرصتهای اجتماعی، در امان نبودن از طعنهها و نگاههای کنجکاوانه اطرافیان، کاهش فرصتهای ازدواج مجدد، فرار از خانه، ولگردی و فساد اخلاقی از عوارض فردی طلاق برای زوجین است.
طلاق زوجین خواه ناخواه روی فرزندان تاثیر میگذارد و لذا کودکان نیز چون مادران خود در اثر طلاق دچار مشکلات روحی و جسمی میشوند که فرار از خانه، رفتارهای ضد اجتماعی، مشکلات تربیتی، اختلال در هویت فردی و خانوادگی، افت تحصیلی، به هم خوردن تعادل روحی و روانی، عدم برخورداری از قاطعیت و استقلال، کاهش اعتماد به نفس، اضطراب، زودرنج بودن، پرخاشگری و عصیان و... از مشکلات و معضلاتی است که فرزندان طلاق به آن دچار میشوند.
با افزایش طلاق، یکپارچگی اجتماعی از بین رفته و روابط اجتماعی بیمار شده و روح پویایی جامعه از بین میرود. جامعهای که درگیر طلاق است به مسائل ذیل گرفتار میگردد: افزایش جرائم، تزلزل اجتماعی و عدم ثبات جامعه، متلاشی شدن کانون گرم خانوادگی، افزایش هزینه کشور برای جلوگیری از جرائم منتج به طلاق چون: ساختار دادگاهها، زندانها، مراکز نگهداری کودکان بزهکار و طرح اقامتگاهی برای زنان مطلقه و افزایش فقر در جامعه.
جامعهای که درگیر طلاق است، شهروند مسوول کمتری دارد. طلاق نه تنها اثرات اقتصادی منفی بسیاری بر خانواده دارد، بلکه این اثرات در تک تک سلولهای اجتماع رخنه میکنند و حتی خانوادههای سالم ناخودآگاه در اجتماع تحت تاثیر عوارض طلاق قرار میگیرند. برای رفع معضل طلاق باید همه در کنار هم قرار بگیریم و با یک عزم ملی این طاعون خانمان برانداز را ریشه کن و یا به حداقل رسانیم. آثار روانی طلاق روی کودکان به قدری وسیع و جدی است که نمیتوان از تاثیرات آن به سادگی گذشت. تاثیرات کوتاهمدت و درازمدت طلاق روی کودکان متفاوت است. اولین و مهمترین مشکلی که کودکان با آن روبهرو میشوند، تصمیمگیری درخصوص حضانت و سرپرستی آنهاست.
نسبت بزهکاری در خانوادههای متلاشی شده خیلی بیشتر از خانوادههای بادوام است. متاسفانه شاخص آمار طلاق بسیار قابل توجه است و از هر چهار ازدواج ، یک مورد منجر به طلاق شده و جامعه با این رشد منفی هشداردهنده روبهروست و با بزهکاری نوجوانان و جوانان رابطه مستقیمی وجود دارد.فرار از منزل، تمایل به مصرف موادمخدر، افت تحصیلی، پرخاشگری، اضطراب و فشار روحی، بحران سنی نوجوانی و خودکشی از جمله خطراتی است که فرزندان طلاق را تهدید میکند.
عواقب و پیامدهای احتمالی طلاق یا تاثیر آن در پدیدههای روانی و اجتماعی فرزندان طلاق را میتوان چنین
بر شمرد:
۱) بزهکاری کودکان و نوجوانان، ناسازگاریها و رفتارهای ضد اجتماعی آنان
۲) فساد اخلاقی به ویژه در نتیجه فقر و ناآگاهی
۳) اعتیاد زنان، مردان و کودکان و استفاده از کودکان در توزیع موادمخدر و دیگر فعالیتهای غیرمجاز
۴) پرخاشگری و ناسازگاری کودکان، فرار از منزل و ولگردی آنان
۵) افت تحصیلی، خودکشی زن یا شوهر و حتی کودکان
۶) کاهش میل به ازدواج در دیگر افراد خانواده به ویژه بچههای طلاق
۷) اهمال و مسامحه والدین در تعلیم و تربیت فرزندان، ایجاد آسیبهای روانی و اجتماعی برای آنان
۸) فرزندان طلاق با گذشت ۵ سال به هیچ وجه نمیتوانند ثبات هیجانی و عاطفی خود را از دست دهند
۹) بچههای طلاق آینده خوبی را برای خود تصور نمیکنند و اطمینان خود را به ارکان زندگی از دست میدهند و از آنجا که بیتوجهی خانواده را به مسائل و نیازهای خود لمس میکنند، در آینده نسبت به افراد پیرامون خود و در مقیاس بالاتر، اجتماع، به نوعی بیاعتنایی و بیتوجهی کشیده میشوند.
پریسا زاهدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست