سه شنبه, ۲۵ دی, ۱۴۰۳ / 14 January, 2025
چک چک قطرات باران بر صفحه ادب فارسی
در ماه اردیبهشت هستیم. این ماه به ماه باران و گل معروف است و ریزش قطرات باران در این ماه جلوه ای خاص به همه چیز و همه جا می دهد. باران و نزول این نعمت آسمانی که در پس بارش خود آبادانی و سرسبزی را به دنبال دارد، نزد همه اقوام و ملل ستایش شده است. برخی از اقوام و مذاهب شستشوی تن را زیر قطرات باران امری مقدس تصور کرده و این چنین همراه ساختن جسم و به دنبالش روح را با این نعمت فرو فرستاده شده از آسمان بسیار خوب و سازنده می دانند.
بارش قطرات ریز و درشت باران در جای جای ادبیات پهن دشت ایران، به خوبی نمایان است. جالب آن که حضور باران در شعر و ادب فارسی از هزار سال قبل از این، یعنی با آغاز شعر سبک خراسانی که همانا شعری عقل گرا و به نوعی توصیف گراست، با هنرمندی هر چه تمام تری قابل مشاهده است، آنجا که رودکی، پدر شعر فارسی در توصیف بهار این چنین به زیبایی و هنرمندی از حضور ابر و گریه آن چون مرد سوگوار و ریزش قطرات باران یاد می کند:
چرخ بزرگوار یکی لشکری بکرد
لشکرش ابر تیره و باد صبا نقیب
آن ابر بین که گرید چون مرد سوگوار
و آن رعد بین که نالد چون عاشق کئیب
باران مشک بوی ببارید نو به نو
وز برف برکشید یکی حلّه ی قصیب
و یا منوچهری دامغانی، این شاعر توصیف گر و تصویرساز فارسی در باب آمدن ماه اردیبهشت و ریزش قطرات باران این طور می گوید:
ابر بهاری ز دور، اسب برانگیخته
وز سم اسب سیاه، لؤلؤ تر ریخته
و باز رودکی با تشبیه کردن قطرات باران به ستاره های سحری، این طور از آن یاد می کند:
سپیده سیم زده بود و در او در و مرجان بود
ستاره سحری قطره های باران بود
اما حضور باران در پهنه ادبیات فارسی به آنچه عنوان شد، خلاصه نمی شود. بلکه حضور باران در سده های بعدی، نه تنها در شعر مشهود است، بلکه در نثر هم ردپایی از باران به چشم می خورد که در اغلب موارد از آن به عنوان تشبیه استفاده می شود تا اوج کلام بیان شود. آنجایی که سعدی می خواهد از وفور نعمت خداوندی سخن بگوید، چاره ای ندارد جز آن که رحمت الهی را به باران شبیه کند:
«باران رحمت بی حسابش همه را رسیده و خوان نعمت بی دریغش همه جا کشیده»
و یا خواجه عبدالله انصاری در مناجات نامه خودش، ضمن تشبیه اعمالش به کشته ها، رحمت خداوندی را نیز چون بارانی فرض می کند؛
«الهی، در دل های ما جز تخم محبت خود مکار و بر تن و جان های ما جز الطاف و مرحمت خود منگار و بر کشته های ما جز باران رحمت خود مبار!»
باران خود به خود نمادی از «بزرگی یافتن» است؛ یعنی در عین کوچک بودن این استعداد را دارد که تبدیل به مروارید شود. این همان بزرگ بودن در حین کوچک بودن است:
گرچه آب است قطره ی باران
چون به دریا رسد گهر گردد
البته باران در عین زیبایی و لطف می تواند، یادآور لحظات سخت و ناگوار باشد؛ یعنی گاهی اوقات با تشبیه قرار دادن آن ، اوج کاری سخت به نمایش گذاشته می شود؛ آن طور که فردوسی در شاهنامه ضمن بیان صحنه جنگی می گوید:
زباران زوبین و باران تیر
زمین شد زخون چون یکی آب گیر
و یا شاعری اوج غم و اندوه خودش را این طور به تصویر می کشد:
خون گشته مرا زهجر یاران دیده
زین غم شده چون سیل بهاران دیده
گر دست به من زنند می ریزد اشک
مانند درخت های باران دیده
و نیز سعدی شیرازی در غزلی فراوانی اشک های ماتم زده اش را به باران شبیه می کند؛
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
جالب تر آن که سعدی در این راستا، یکی از سخت ترین کارها را آماده کردن کاروان در لحظات بارانی معرفی می کند؛
با ساربان بگویید احوال آب چشمم
تا بر شتر نبندد محمل به روز باران
اما با این اوصاف ریزش باران نمادی از عشق آسمان به زمین است و یک نگاه هنرمندانه می خواهد تا این عشق را بهتر تماشا کند. آنجایی که پای مردمان سراسر گل می شد و چه بسا تلاش می کردند تا خودشان را از این گل آلود بودن رهایی بدهند، پای با یزید بسطامی در عشق بود و از آن لذت فراوان می برد. چنانچه در تذکره الاولیای عطار درباب این صحنه پرشور از با یزید می خوانیم:
«به صحرا شدم. عشق باریده بود. چندان که پای مردمان در گل می شد، پای من در عشق بود!»
پس بی دلیل نیست که این بارش باران یادآور خاطرات خوش است؛ به طوری که یکی از شاعران عصر مشروطه، گلچین گیلانی، در بحبوحه جنگ جهانی دوم و زیر بمباران هواپیماهای آلمانی در شهر لندن ناگهان به یاد کودکی اش، روزهای بارانی، جنگل های گیلان و... می افتد و این چنین از باران و بارش این لطف الهی سخن می گوید:
«باز باران/ با ترانه/ با گهرهای فراوان/ می خورد بر بام خانه/ یادم آید روز باران/ گردش یک روز دیرین/ توی جنگل های گیلان/ کودکی ده ساله بودم/ چست و چابک/ نرم و نازک/ می دویدم همچو آهو/ می پریدم از سر جوی...»البته باران در نثر و تصویرسازی داستانی هم استفاده های فراوانی داشته است. مثلا باران، در جملاتی چون «باران خودش را به شیشه می کوبید»، «آسمان غرید و باران گرفت، بعد بغضم ترکید و گریه ام گرفت» و... استفاده شده است تا این چنین از عنصر بارش باران برای صحنه پردازی و نیز تاثیرگذاری داستانی استفاده شود. به عنوان مثال در آغاز داستان گیله مرد از بزرگ علوی، این چنین نویسنده با به تصویر کشیدن صحنه ی بارش باران، خواننده را وارد فضای داستان می کند:
«باران هنگامه کرده بود باد چنگ می انداخت و می خواست زمین را از جا بکند. درختان کهن به جان یکدیگر افتاده بودند. از جنگل صدای شیون زنی که زجر می کشید، می آمد. غرش باد آوازهای خاموشی را افسار گسیخته کرده بود. رشته های باران آسمان تیره را به زمین گل آلود می دوخت. نهرها طغیان کرده و آب ها از هر طرف جاری بود. دو مأمور تفنگ به دست، گیله مرد را به فومن می بردند...»
چه خوب است بارانی بود و چون واژه واژه کلمات شعر و ادب فارسی، تن و روح را زیر قطرات باران شستشو داد: آنچنانچه سهراب سپهری می گوید:
چترها را باید بست/ زیر باران باید رفت/ فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد/ با همه مردم شهر، زیر باران باید رفت/ دوست را، زیر باران باید دید/ عشق را، زیر باران باید جست/ زیر باران باید بازی کرد/ زیر باران باید چیز نوشت، حرف زد، نیلوفر کاشت/ زندگی تر شدن پی درپی/ زندگی آب تنی کردن در حوضچه ی اکنون است/ رخت ها را بکنیم/ آب در یک قدمی است
اکبر خوردچشم
منابع و مآخذ:
۱-تذکره الاولیاء به اهتمام محمد استعلامی
۲-دیوان منوچهری دامغانی- به تصحیح سیدمحمد دبیر سیاقی
۳-شاهنامه فردوسی
۴-غزلیات سعدی- انتشارات وفاجو
۵-هشت کتاب- سهراب سپهری- انتشارات طهوری
۶-نقد آثار بزرگ علوی، عبدالعلی دستغیب، انتشارات فرزانه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست