یکشنبه, ۱۶ دی, ۱۴۰۳ / 5 January, 2025
عراقی که نمی شناختیم
حالا که حمله به عراق و اشغال آن وارد هفتمین سال خود میشود، عراقیها چطور از آن یاد میکنند؟
اگر نمیتوانید به این سوال جواب بدهید هیچ تعجبی ندارد. ما اصلا عراق را نمیشناسیم. جنگ عراق از نظر غربیها باتلاقی بوده که آمریکا خودش را با بیفکری در آن گرفتار کرده، جان سربازانش را به خطر انداخته، و البته باعث بروز اختلافنظرهای شدید در میان مقامات آمریکایی شده است و صدها حکایت نقلشده از دعوای مقامات ارشد آمریکا بر سر تدوین استراتژی جنگ در عراق و اینکه چطور آمریکا بایدخودش را از این مهلکه بیرون بکشد.
هرچه که از زمان حمله به عراق بیشتر میگذرد، نگاه غربیها به عراق بیشتر سمت و سوی آمریکایی پیدا میکند. بحث این نیست که چه بلایی بر سر مردم عراق آمده؛ بلکه ماجرا این است که چطور باید آمریکا را نجات داد! در واقع دیدگاه واقعگرایانه نسبت به عراق دائما کمرنگتر شده و هرچه که در گزارشها و کتابهای غربیها در مورد عراق هم جستوجو کنیم، بیشتر چنین دیدگاهی را حس خواهیم کرد. ژورنالیسم مدل آمریکایی در عراق عملا از زمان حمله به این کشور در ۱۹ ماه مارس سال ۲۰۰۳ میلادی دیدگاهی کاملا خاص را به رسانهها منتقل کرده است. گزارشگران غربی همراه با نیروهای نظامی آمریکا در عملیاتی شرکت میکنند و علاوه بر تشریح دیدگاه آنها، نظر مقامات ارشد آمریکایی را نیز جویا میشوند. در واقع تصویر نسبتا قابل قبولی است از یک طرف این مناقشه. اما طرف دیگر چه میشود؟ چرا از انزوا و خشم و ناراحتی عراقیها خبری نیست؟ عراقیها درواقع در این نوع گزارشها به بازیگران درجه چندم تبدیل شدهاند؛ به آدمهای قدرناشناس و غیرقابل اطمینان؛ به دشمنان نامرئی و قربانیان کماهمیت.
حالا قرار است نیروهای نظامی آمریکا در هجده ماه آینده به تدریج از عراق خارج شوند. آیا در این شرایط و بعد از گذشت این همه وقت از زمان حمله به عراق، برای غربیها اهمیتی دارد که واقعا دیدگاه مردم عراق به این حمله و تبعات آن چه بوده؟ توجه به این مساله بهخصوص برای آمریکاییها باید اهمیت زیادی داشته باشد؛ زیرا آنها هنوز ماجرای افغانستان را پیش رو دارند و شکست استراتژیشان در این کشور شاید دیگر از تحمل مقامات آمریکایی خارج باشد.
تام ریک گزارشگر واشنگتنپست در امور پنتاگون، اخیرا کتاب جدیدی در مورد عراق چاپ کرده که نکات زیادی را در این خصوص روشن میکند. او توضیح میدهد که چطور در سال ۲۰۰۶ میلادی ژنرال دیوید پترائوس، پروژه شکست خورده مقامات قبلی آمریکا در عراق را تحویل گرفت و ظرف دو سال تغییرات مثبتی در آن بهوجود آورد. ظاهرا پترائوس علاوهبر افزایش شمار نیروهای نظامی آمریکا در عراق، به نکته بسیار مهم دیگری هم توجه کرده و آن هم <آدم حساب کردن مردم عراق> بوده است.
اما واقعیت این است که نباید اینقدرها هم خوشبین باشیم. در دو سال اخیر، گزارشهای زیادی درخصوص بهبود نسبی مناسبات عراقیها و آمریکاییها منتشر شده اما نمیشود با اطمینان گفت که نظر عراقیها در مورد افزایش شمار نیروهای آمریکایی در عراق چیست و اینکه آیا گرم شدن نسبی روابط آنها با آمریکا بهخاطر نزدیک شدن زمان خروج نیروهای آمریکایی است یا علت دیگری دارد.
به هر حال شکی نیست که خلاء بزرگی در دیدگاه و درک آمریکاییها از عراق وجود داشته و دارد. این مساله شاید از اوایل سال ۲۰۰۴ میلادی شدت گرفت؛ یعنی از زمانی که آدمرباییها و سر بریدنها و انفجارهای انتحاری و درگیریهای خیابانی چنان عراق را درنوردید که گزارشگران خارجی مجبور شدند از عراقیها فاصله بگیرند. نمایندگان رسانههای خارجی فقط در کاروان نیروهای نظامی آمریکا احساس امنیت میکردند و راه دیگری برای رفت و آمد در عراق نداشتند. خیلیها هم که اصلا قیدش را زدند و خبرنگاران خود را از عراق خارج کردند. آنطور که دکستر فیلکینز خبرنگار جنگی روزنامه نیویورکتایمز در این خصوص نوشته، <عراق از میان ما رفت و دیگر برنگشت.>
فیلکینز در کتابی که در این خصوص با عنوان <جنگ همیشگی> نوشته، تاکید کرده که در عراق پس از جنگ، همیشه دو جور گفتمان وجود داشته. یکی بین عراقیها و آمریکاییها و دیگری بین خود عراقیها. و این دو گفتمان هم واقعا هیچگاه همپوشانی پیدا نکرد.
با این وجود، خبرنگاران زیادی نیز بودهاند که پوششی متفاوت از اوضاع عراق ارائه دادهاند و باب وودوارد یکی از آنها است. سهگانه او در مورد کاخسفید و نحوه تصمیمگیری دولت جورج بوش هم بسیار روشنگرانه بود. در واقع نمیتوان نقشی را که کار روزنامهنگاران و نویسندگانی مثل وودوارد ایفا کردهاند نادیده گرفت اما گزارش دادن از قلب بحران، موضوعی دیگر است.
امروزه عراقیها به نویسندگان گمنام سرنوشت خودشان تبدیل شدهاند. نمیدانیم آنها چه فکر میکنند و چه میخواهند. حالا هم که ژنرال پترائوس به فرماندهی سرزمین ناشناس دیگری- یعنی افغانستان- گماشته شده و عراق باز هم بلاتکلیف مانده. واقعیت این است که حتی با خروج نیروهای آمریکایی از عراق هم نمیتوان گفت جنگ به پایان رسیده. شاید برای آمریکاییها واقعا این غائله خاتمه پیدا کرده باشد اما برای عراقیها چطور؟ باز هم نمیدانیم. همه چیز آنقدر در شش سال اخیر با سرعت و بیفکری پیش رفته که چیزی را نمیتوان در این راستا پیشبینی کرد. غرب هرگز عراق را نشناخت و نخواهد شناخت.
فیلیپ بنت
ترجمه: فرزانه سالمی
منبع: واشنگتنپست
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست