جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
بهمن رجبی اسطوره ی تنبک نوازی
میگوید "کمی تنبک بلدم و میتونم از دو چهارم به شیش هشتم برم" و همه می خندند .
مزاح است . شوخ طبعی و طنازیش هم مانند تنبک نوازیش زبان زد است .
حاضرین در سالن تنها برای شنیدن و دیدن تنبک نوازی او قدوم خود را نرنجانیده اند . همگان معتقدند و معترفند که این نوازنده ی چیره دست ، صاحب مکتب و صاحب سبک ؛ و این پیر معلم تنبک نوازی علاوه بر ابداعات زیبا و زیبا نوازی های بی نظیرش ، سخنران قابل و طنازی هم هست و به قول خودش امروز آمده تا غیر از تنبک نوازی ، همه را بخنداند ، چرا که معتقد است آن کس که می گرید یک درد دارد ، آن کس که می خندد هزار و یک درد و آن کس که می خنداند بی نهایت .
روز هفتم اسفند ماه سال ۱۳۹۲ یادمان همان روزیست که هفتادو پنج سال پیش از آن در سال ۱۳۱۷ ، شهر رشت تولد طفلی را دید که آن زمان فکر نمی کرد روزی این کودک عرصه هنر تنبک نوازی را تحت الشعاع تار و پود قدرت و ظرافت اجرائی خود در خواهد آورد .
دوست داران هنر و اعتقاداتش با همیاری بنیاد رودکی به بهانه برگزاری کنسرت پژوهشی قصد نکوداشت زادروز او را داشتند . و چه زیباست قدر دانی از کسی که عمری را زحمت کشیده تا بخشی از هنر را بپروراند . و زیباتر آنکه این قدر دانی ها در زمان بودنش اتفاق می افتد نه پس از رفتنش .
رجبی را همه اهل هنر می شناسند ؛ برخی واقعی و برخی نیز کاذب .
آنها که واقعی می شناسند می دانند که او تنبک را برای اولین بار به عنوان یک ساز تک نواز به جامعه موسیقی کشور و دنیا شناسانده و تحول عظیمی را در هنر تنبک نوازی بوجود آورده ؛ و نشانه های آن هم (که خواص به آن اذعان دارند) ابداع تجسم ملودیک ، ابداع و افزودن یازده ریز به ریزهای متداول ، بسط و گسترش موتیف های گذشتگان و ایجاد قطعات زیبای تک نوازی و همچنین دو نوازی های زیبائیست که اجرا نموده است همانند ریتم های مطربی ، اتل متل توتوله ، اکبر آباد رفته بودی ، به زندان ، در قفس و ... و سرآمد همه ی قطعه های تک نوازی ، قطعه ی "گفت و گوی چپ و راست" و همچنین بسط و گسترش یک موتیف ریتمیک شش هشتم و اجرای آن در قالب هفت ریز از ریزهای شانزده گانه .
همچنین آنها می دانند که او خود را منتقد اجتماعی می خواند و حکومت روابط بر ضوابط حاکم بر عرصه هنر را به چالش نقد و صراحت لهجه و طنازی خود می کشاند و کراهت آن را نیز با مبارزه رفتاری به نمایش می گذارد کما اینکه حضور در جشن هنر شیراز را منوط به تعظیم نکردن در برابر فرح پهلوی کرده بود .
و می دانند که او به تاراج رفته کسانیست که در نبودش آثارش را به یغما بردند .
و می دانند که او وابسته به هیچ سازمان و نهاد هنری- موسیقائی دولتی و غیر دولتی نبوده و نیست و نخواهد بود و تنها از طریق تربیت شاگرد "بهمن گونه و رجبی وار" زندگی می کند .
و باز میدانند که چندی پیش که او به دعوت کنسرواتوار شهر لیون فرانسه به دانشجویان سازهای کوبه ای آن کشور اثبات میکند که ساز تنبک با تمام سادگیش کامل ترین ساز کوبه ایست و یا وقتی جان ویلیامز گیتاریست توانای غربی در ملاقاتش با رجبی در تهران اذعان میدارد که این ساز کامل ترین ساز کوبه ایست بازتاب رسانه ای آن تحت الشعاع همان حکومت روابط بر ظوابط به قیمت مهجور ماندن تنبک از تابش باز می ماند
و باز میدانند که او اهل قلم و تحقیق است و چهار یادگار را از خود به جامعه هنری هدیه داده که تنها چهارمی به دلیل محدودیت هایش به بعد از مرگش یعنی به قول خودش "هشتاد و نه سال و دو ماه و یازده روز دیگر" موکول شده است .
و آنان که فکر میکنند می شناسندش ، تنها شنیده اند و از نزدیک ندیده اند و نمیدانند که گفته های کسانی را بازگو می کنند که نقد های منطقی رجبی ، آزرده خاطرشان کرده و توان پاسخگوئی منطقی به این انتقادها را نیز ندارند .
و اینان بدانند که رجبی اثبات کرده که می توان اندیشه و هنر و رفتار کسانی را به باد انتقاد گرفت ولی شخصیتشان را نیز حرمت نهاد ، کما اینکه بسیاری شاهد بودند که در مراسم تدفین محمد رضا گرگین زاده با دیدن محمد اسماعیلی (که سالهاست هجوم بهمن انتقادات رجبی را تحمل می کند) به نزد او رفته و صمیمانه اورا در آغوش می کشد و تکریم می کند .
و بدانند که وارستگی رجبی تا این اندازه است که در انتشار رسمی سی دی گفت و گوی چپ و راست خود ، که از معتبر ترین فطعاتش است پنج قطعه از تک نوازی های شاگرد خود را گنجانیده و برایش شرحی سراسر تشویق آورده است . کاری که این روزها شاید از محالات باشد .
و باز بدانند که او اعتقاد دارد "بحث بر سر تغییر نظام تنبک نوازیست از طریق گفتار و کردار و نوشتار ، نه توجیه یا تفسیر آن" .
تالار رودکی تاکنون چندین بار شاهد هنرنمائی این نوازنده چیره دست بوده و در زادروز هفتادو پنج سالگیش نیز با برگزاری این کنسرت پژوهشی بار دیگر شاهد سخنوری و طنازی و تکنوازیش بود و همه شاهد بودند که مانند همیشه ، هنرش زیبائی آفرید ، سخنش شدت درد را بیان کرد و طنزتلخش نقدی بود بر آسیب هائی که بر جامعه هنری وارد آمده است و بسیاری همچون او در این آسیب ها سوخه اند ولی کمتر کسی همانندش نقد نموده است .
در خصوص این کنسرت هم باید گفت هرچند اطلاع رسانی آن بسیار مختصر بود ولی حضور تجمعی دوست داران هنر و اندیشه رجبی به گونه ای بود که علاوه بر پر شدن صندلی های طبقه اصلی سالن و نیم طبقه فوقانی آن ، بسیاری از حاضرین در گوشه و کنار تالار ، طول اجرای برنامه را به تماشا ایستادند و این نشان از آن دارد که هنر و توانمندی و مهر و محبتش جایگاه ویژه ای را در دلها به خود اختصاص داده است .
برایش آرزو می کنیم "هشتاد و نه سال و دو ماه و یازده روز" ی که به قول خودش از عمرش باقی مانده را در سلامت و شادی بگذراند تا ما نیز همچنان شاهد هنرنمائی های پنجه و اندیشه تنبک نوازیش باشیم .
"زندگی بدون عشق جهنمی بیش نیست و هنر والای تنبک نوازی به عنوان یکی از شاخه های زیبائی ، از تجلیات عشق است ؛ عشق به انسانیت به معنا و مفهوم وسیع کلمه"(بهمن رجبی)
اردشیر بزرگ نیا
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست