دوشنبه, ۱۸ تیر, ۱۴۰۳ / 8 July, 2024
مجله ویستا

اسلام و مشكل اختلاف طبقاتی


اسلام و مشكل اختلاف طبقاتی

محیط مادی مجموعه عوامل مختلف و متنوعی است كه افراد بشر را احاطه كرده و به طور محسوسی در وضع قیافه, قوای بدنی, غرایز, عواطف و حتی افكار و اندیشه های وی مؤثر است

● مقدمه

این مقدمه را شادروان علی حجتی كرمانی در سال ۱۳۵۴بر كتاب اسلام و مشكل اختلاف طبقاتی، نوشته امام موسی صدر، نوشته است. در اینجا مقدّمه مزبور و سپس مطالب آن كتاب كوچك را عرضه می ‏داریم.

اختلاف طبقاتی در اردوگاه سرمایه ‏داری مسأله ‏ای نیست كه بر كسی پوشیده و مخفی باشد، زیرا هر كس كه كوچك‏ترین بینشی نسبت به نظام غیرانسانی و ظالمانه سرمایه ‏داری داشته باشد به این حقیقت به روشنی آگاهی می ‏یابد كه اختلاف طبقاتی اساساً در بطن نظام مزبور نهفته و از موالید و ثمرات قهری و طبیعی آن است.

به جوامعی كه در رژیم سرمایه‏ داری به سر می ‏برند نگاه می ‏كنیم- جوامعی كه همه ذخایر فرهنگی و اخلاقی یك تمدن را تا آخرین قطره به مصرف رسانده و اكنون معیاری برای ارزیابی نیازهای انسانی در اختیار ندارند و میلیونها كودك و مرد و زن گرسنه با شكم های بادكرده و دستهای استخوانی برجای گذارده و در سایه شوم اقتصاد منحط و غیرانسانی خود شكاف عمیق و وسیعی میان تولید و توزیع انداخته ‏اند، تا آنجا كه طبق آمار سازمان كشاورزی و خواربار جهانی %۸۰ كل غذا را %۲۰ از مردم و %۲۰ بقیه را %۸۰ از مردم مصرف می ‏كنند؛ جامعه ‏هایی كه از دو اردوی متخاصم متشكل است: اقلیّتی ثروتمند و پیشرفته كه یك ‏پنجم جمعیت زمین را تشكیل می ‏دهند و مالك چهار پنجم ثروت روی زمین‏اند و اكثریتی گرسنه و عقب نگاه داشته شده كه در حال حاضر چهار پنجم جمعیت كره زمین را متضمّن است و فقط یك ‏چهارم ثروت بشری را در اختیار دارد؛ و بالاخره آن طرف صاحبان گنجینه ‏ها و سلاحهای منهدم كننده و این طرف انبوه نیمه خفته ‏ها و نیمه گرسنه‏ ها و بی ‏سوادها؛ آن طرف برای هر فرد ۳۰۷۰كالری بطور متوسط در روز و این طرف برای هر فرد تنها ۲۱۴۰كالری! آمار و ارقام برای اثبات اختلاف طبقاتی در جناح سرمایه ‏داری آنقدر فراوان است كه می ‏توان تنها برای ثبت آنها، منهای شرح و بسط، كتاب مستقلی نوشت. اما همین مقدار برای نمایاندن فاصله مرگبار طبقاتی در نظام سرمایه‏ داری كافی به نظر می ‏رسد.

اما در جناح و اردوگاه اشتراكی و رژیم سوسیالیسم - ماركسیسم هرچند كه طبقه به آن شكل كه در رژیم سرمایه‏ داری وجود دارد نیست، اما نمی ‏توان از نظر دور داشت كه در این نظام، حكومت كارگری مالك مطلق است و این حكومت، علاوه بر آنكه همه منابع و وسایل تولید را به دست دارد، دارای امتیازات نظامی و رهبری نیز هست!

نتیجتاً محرومان و ستم‏دیدگانی كه در انتظار از میان رفتن طبقات ممتاز بودند مشاهده كردند كه طبقه جدیدی، به مراتب ممتازتر و مستبدتر از مالكان و سرمایه‏ داران، به وجود آمد و اساساً طبقات با شكلهای نوظهور و گوناگونی پابرجا ماند و مشكل اختلاف طبقاتی، كه ماركسیسم مدعی حل آن بود، حل نشد و بالاخره آنچه ملموس و مشهود است در محیط الغای مالكیت فردی و ملّی شدن سرمایه‏ های طبیعی و صنایع سرمایه ‏داران طبقه ممتاز اداری (بوروكراتها) و نظامی و سرمایه ‏داری دولتی، كه اختیارات و امتیازات گردانندگان آنها بیش از سرمایه ‏داران است، به شدت رشد یافته است.

در این كتاب كه به قلم علاّمه سید موسی صدر رهبر شیعیان لبنان نگارش یافته است، دو راه حل برای برانداختن اختلاف طبقاتی مورد پژوهش قرار گرفته كه یكی همان راه حل انقلابی ماركسیسم است و دیگری نظریه مسالمت ‏آمیز «حداقل معیشت برای همه».

مؤلف، پس از بررسی و نقد این دو راه، راه سومی ارائه می ‏دهد كه مؤثرترین راه و در عین حال تنها طرحی است كه قدرت دارد در شكلی انسانی و كاملاً منطقی و به صورتی جدی و عملی و به دور از هرگونه تظاهر و شعارهای ریاكارانه، به اختلاف و فواصل ننگین و سهمناك طبقاتی خاتمه دهد و به راستی جامعه‏ای یك ‏طبقه و انسانی بسازد كه معیار برتری در آن فضلیت و انسانیّت باشد، نه چیز دیگر.

مطمئناً مطالعه دقیق این كتاب (با همه اختصارش) برای آن دسته از كسانی كه تحت تأثیر تبلیغات مغرضانه و معاندانه دشمنان سرسخت اسلام قرار گرفته ‏اند و ناآگاهانه و بر خلاف واقع چنین پنداشته ‏اند كه احكام اسلامْ ایده ‏آلیستی است و این مذهب در صحنه حیات انسانی نقشی ندارد، مفید، مؤثر، آگاه كننده و در عین حال هشدار دهنده و تنبه ‏آور خواهد بود.

● منشأ اختلاف

محیط مادی مجموعه عوامل مختلف و متنوعی است كه افراد بشر را احاطه كرده و به طور محسوسی در وضع قیافه، قوای بدنی، غرایز، عواطف و حتی افكار و اندیشه‏ های وی مؤثر است. آب و هوا، طرز تغذیه، رطوبت هوا، مقدار فشار جو، درجه حرارت، مناظری كه در زندگی در مقابل شخص قرار می ‏گیرد، آنچه در گوش او در ایّام عمر طنین می ‏افكند، سطح زندگی، وضع خاصّ خانوادگی و بالاخره همه شرایط و اوضاعی كه، به نام محیط، بشر را در دامن خود می‏پرورد، در تربیت روح و بدن انسان نقش بزرگی بر عهده دارد.

هرچند گروهی از فلاسفه مادی در تأثیر محیط مبالغه كرده و به‏ ناروا معتقد شده‏ اند كه همه قوای انسانی فقط محصول محیط مادی اوست و مؤثرِ دیگری در پیدایش آن وجود ندارد، ولی اصل این تأثیرها به طور اجمال مورد قبول همه متفكرین و فلاسفه است. كشاورز در محیط ساده دهكده چشم به جهان گشوده و در زندگیْ جز دشت پهناور و افق بی ‏كران در پیش چشم مشاهده نكرده است. او گشاده‏ دستی ابر و باد و خورشید را احساس كرده و از امانت و خلوص زمین بهره ‏ها گرفته؛ آرامش محیط، پاكی هوای ده، نظافت آب آشامیدنی او، اعصاب او را سالم بار آورده است. این‏چنین شخصی را نمی‏ توان از نظر عواطف، افكار و قیافه با كارگری مقایسه كرد كه در محیط محدود كارگاه، صدای یكنواخت موتورها، كار ثابت و لای تغیر با ماشین و افراد متراكم و مجتمع كارگرها و هوای سنگین و آلوده به گاز فضای كارخانه به سر می ‏برَد.

آیا می ‏توانیم ثروتمندی را كه در آسایش و تنعّم زندگی كرده، هر خواسته‏اش انجام یافته و در راه تحصیل ثروت بیشتر مطالع ه‏ای جزئی و یك فعالیّت مختصر فكری برای او كافی بوده است و مطّلعین و متخصّصین از هر رشته در خدمتش آماده بوده‏ اند و طعم فقر و گرسنگی را نچشیده و رنجِ بیماریِ بدونِ درمان را نبرده است، از لحاظ روحیه، عاطفه و ورزیدگی عضلات، با خاركنی مقایسه كنیم كه هزاران جهاد در یك روز برای تأمین معاش فقیرانه خود متحمل می ‏شود و همه كارش را با تلاش های طاقت‏ فرسای خودش انجام می ‏دهد؟ و بالاخره جوانی كه در محیط آزاد و بی ‏بند و بار، در آغوش شهوات و در دریای هوی و هوس غوطه‏ ور بوده، نمی‏ تواند مثل محصّلی كه زندگی را در محیط پاك و جدّی و منظّم آموزشگاه گذرانده است، فكر كند، كار انجام دهد و عواطف مشابه و اعصاب یكسان داشته باشد.

این اختلاف قوای بدنی و روحی و تنوع شكل بدن و روح و تفاوت عواطف و غرایز در همه آثار و شئون زندگی مشهود می ‏شود.

كیفیّت معاش، عقاید دینی و اجتماعی، ادبیات و هنر، آداب معاشرت، تربیت اولاد، طرز انتخاب مسكن، لباس، غذا، و كلیه فعالیتهای بشر تحت تأثیر شدید این اختلاف محیط مادی قرار می‏ گیرد.

این تفاوتها، وقتی از یك نسل تجاوز كند، به تدریج، شدّت می ‏گیرد و خود به خود این تفاوت جسمی و روحی، مادی و معنوی تبدیل به شكافهای عظیم صنفی، طبقه‏ای و ملی می ‏شود و فاصله ‏ها رفته‏ رفته زیاد و زیادتر می ‏گردد.

● تأثیر انقلاب صنعتی اروپا

انقلاب صنعتی، توسعه روزافزون سرمایه ‏داری و تكامل وسایل ارتباط و بالاخره ایجاد تمركز در همه شئون اجتماعات بشری، شرایط مساعدی برای تشدید این اختلاف و توسعه این شكاف در همه شئون و به ‏خصوص در زندگی مادی مردم به وجود آورد.

سرمایه ‏های كوچك، با مساعدت شرایط، به سرمایه‏ های بزرگ تبدیل شد و به تدریج كمپانی‏ ها، كارتل‏ ها و تراست‏ ها را به وجود آورد. قدرت دولتها در مقابل قدرت این سازمانهای اقتصادی ناچیز شد. سرمایه ‏های متوسط و ضعیف، كه نتوانست شرایط مساعدی تحصیل كند، به علت عدم امكان رقابت، به تدریج، از بین رفت. اعضای طبقات متوسط به طبقه اوّل مبدّل شدند یا در سلك طبقات ضعیف و محروم درآمدند. پیشرفت صنایع، توسعه بانكداری، نظام های عالیِ تولید، استعمار ممالك ضعیف و ایجاد بازارهای جهانی و بالا رفتن سطح زندگی به وسیله علوم و اختراعات، آن‏چنان سطح زندگی طبقات ممتاز را بالا برد كه زندگی شاهانه گذشته را به خاطر می‏ آورد و، در مقابل، فقر و فاقه مستمندان آن‏چنان جانگداز به نظر می ‏آمد كه هیچ شباهتی به زندگی ساده فقرای سابق نداشت.

گروهی، اطفالِ رنجور و گرسنه خود را به صحرا برای چرا فرستادند و جمعی برای سگ و گربه خود وسایل باورنكردنیِ زندگی فراهم ساختند. قیمت یك پالتوی پوست خانمی از طبقات ممتاز برای امرارِ معاشِ چند سالِ یك خانواده كافی بود و می ‏توانست سرمایه‏ ای باشد برای یكی از هزاران كاسب جزء كه همه روزه در محلات دور افتاده می ‏بینیم. فراهم بودن همه چیز، و سلامتی، و خدمتگزاری علم برای طبقات ممتاز، امكان تحصیل را برای فرزندان آنها به بهترین شكلی آماده كرد و در نتیجه علم و صنعت و هنر هم در انحصار آنها در آمد.

فقدان وسایل و انحطاط سطح زندگی، فقر و مرض، امكان تحصیلات عالیه را از فرزندان طبقات پایین گرفت و وسیله معالجه بدن رنجور و اعصاب فرسوده آنها را، كه از تغذیه نامناسب و آلودگی مسكن و لباس آنها شدت می ‏یافت، برایشان فراهم نساخت و در نتیجه، وقتی و فكری و حالی برای علم و معرفت نیافتند.

رفته ‏رفته جامعه به دو طبقه مشخص منشعب گشت: یك دسته دارای همه چیز شد و دیگری همه چیز را از دست داد. آینده این دو طبقه را هم، به علت فراهم بودن همان شرایط، درست مثل گذشته آنها یا كمی شدیدتر باید دانست.

این شكافِ عظیم و این ظلم جانكاه، كه نتیجه طبیعی سازمان های اجتماعی بود، بزرگ‏ترین رنج روحی را برای وجدان های بیدار و متفكران فراهم می ‏كرد و بزرگ‏ترین خطر را نیز در مقابل طبقات مرفه به وجود می ‏آورد و در نتیجه، مطالعه درباره علاج این بلای اجتماعی و این درد خطرناك شروع شد.

به نقل از کتاب "نای و نی " از مجموعه " در قلمرو اندیشه امام موسی صدر "

صفحه ۱۳۳ تا ۱۵۰

ترجمه شادروان علی حجتی کرمانی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.