دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

تقابل سایه ها و ستاره ها


تقابل سایه ها و ستاره ها

نگاهی متفاوت به وقایع سینمای ایران در سال ۹۰

سینمای ایران درسالی که گذشت موقعیتی جدای از وضعیت متلاطم این عرصه در۱۵ سال اخیر نداشت. وضعیتی آمیخته از بیم و امید که گرچه حال و هوای کلی اش چندان مطلوب و خوشایند نیست، اما در جوی مملو از غبار و سایه های هراسناک، به طور دائم درخشش ستاره هایی رهایی بخش، نور امید را در این عرصه روشن نگه می دارند. اتفاقا اگر با نگاهی واقع گرایانه به قضیه بنگریم، اوضاع سینمای ایران خیلی هم بد نیست.

اما این نگاه آرمان گرایانه و کمال طلب است که هیچ گاه به هیچ وضع موجودی رضایت نمی دهد. مثلا از موضع «راضی به وضع موجود» با کسب جوایزی چون گلدن گلاب و اسکار و برلین و... توسط فیلم «جدایی نادر از سیمین» سال ۹۰ بهترین سال تاریخ سینمای ایران است. بخصوص برای مدیران فرهنگی و سینمایی کنونی که در کتاب تاریخ سینمای ایران، کسب این جوایز در دوران تصدی ایشان ثبت شده است. دقیقا برعکس مخالفان سیاسی این مدیران که در عصر اصلاحات بزرگ ترین افتضاحات را در سینما به بار آوردند. از سرکوب چندین ژانر سینمایی تا مجبور کردن مردم به قهر با سینما که نتیجه اش تعطیلی روزافزون تالارهای نمایش فیلم بود، تا بیکاری گروه گروه سینماگران و ... اما موضع آرمان گرا که در هنر و سینما راه دیگری مغایر با مسیر ختم به اسکار را می جوید و سینما را ابزاری برای رهایی و آزادی و دفاع از حق و حقیقت می پندارد، نمی تواند خوش بینانه به اوضاع بنگرد و نهایتا از درخشش تک ستاره ها سرخوش است.

باز با نگاه حداقلی و میان مایه می توان گفت سینمای کشورمان، سال ۹۰ را بخوبی شروع کرد. نمایش دو فیلم «جدایی نادر از سیمین» و «اخراجی ها۳» و رقابت این دو فیلم در اکران نوروزی، باعث شد که فضای سینمای کشورمان گرم و پر رونق شود. چون در این مقطع، اقتصاد سینمای ایران شکوفا شد و مردم با هنر هفتم آشتی کردند. اتفاقی که در ادامه، به جز با نمایش دو سه فیلم، دیگر تکرار نشد. اما مسئله این است که این همه جز یک رونق اقتصادی مقطعی و کوتاه مدت، چه سود دیگری برای کل فضای فرهنگی کشورمان داشت؟ ضمن اینکه در همان روزها هم انتشار نسخه قاچاق «اخراجی ها۳» و قرار دادن نسخه دانلودغیر قانونی آن روی اینترنت از سوی جریان های خاص و شناخته شده، با هدف کاهش آمار فروش آن در گیشه و جلوگیری از رکوردشکنی فیلم، یک نقطه منفی در کارنامه سینمای کشورمان در سال ۹۰ محسوب می شود. خصوصا اینکه یادمان می آید اصغر فرهادی حاضر نشد این اقدام غیراخلاقی و ناجوانمردانه را محکوم کند، تا نشان دهد هنوز هم فضای نخبگانی سینمای کشورمان با مشکلات فراوانی مواجه است.

جشنواره های سینمایی در سال ۹۰ بر همان منوال سال های قبل برگزار شد و مثل همیشه به مقداری ریخت و پاش و نمایش چند فیلم و با حداقل تأثیرگذاری فرهنگی محدود شدند. در این میان، شاهد تولد یک جشنواره جدید بودیم. جشنواره فیلم کیش که البته بیشتر رویکردی تجاری و گردشگری داشت. تنها جشنواره متفاوت و قابل دفاع سینمایی در این سال، دومین جشنواره مردمی فیلم عمار بود که دومین قدم را بسیار بلندتر برداشت و می رود تا در آینده ای نزدیک، مهم ترین رویداد سینمایی کشورمان شود.

یکی از ویژگی های قابل تأمل سینمای سال ۹۰ ایران، نمایش پررنگ فیلم های اجتماعی بود. نمایش آثاری چون «یه حبه قند»، «جدایی نادر از سیمین»، «مرهم»، «آقا یوسف»، «اینجا بدون من»، «برف روی شیروانی داغ» و ... با مضمون بازنمایی آسیب های اجتماعی نشان دادند که سینماگران ایرانی همچنان نسبت به مسائل جامعه خویش حساس هستند. هرچند، عدم جهت گیری محتوایی مناسب و بخصوص ابتلا به نوعی بی هویتی، مشکل بزرگ سینمای اجتماعی ایران است که در این آثار هم هویدا هستند.

همچنین امسال شاهد ظهور یک جریان جدید در سینمای ایران بودیم؛ سینمای سیاسی! علاوه بر «اخراجی ها۳» که لقب پر تماشاگرترین فیلم سال را نیز به خود اختصاص داد، فیلم جنجالی «پایان نامه» نیز با موضوع وقایع پس از انتخابات به نمایش عمومی درآمد. فیلمی که حواشی بسیاری را در پی داشت و توانست در گیشه هم نسبت به اغلب آثار سینمایی موفقیتی نسبی را حاصل کند. همچنین فیلم «جرم» به کارگردانی مسعود کیمیایی دارای مضمونی سیاسی بود که با شکست در استقبال مردم روبه رو شد.

نمایش چند فیلم با مضمون مقاومت و ضدصهیونیسم هم از دیگر شاخصه های این سال در سینمای ایران است. ازجمله این فیلم ها می توان به «شکارچی شنبه» به کارگردانی پرویز شیخ طادی و «۳۳ روز» ساخته جمال شورجه یاد کرد. فیلم اول تلاشی است برای افشای بنیادهای فکری و عقیدتی صهیونیسم و فیلم دوم، روایتی است واقع گرایانه درباره ایستادگی مردم لبنان در مقابل تهاجم ارتش رژیم صهیونیستی و پیروزی در این جنگ سی و سه روزه.

از نکات تأمل برانگیز حوزه سینما در سال ۹۰ برخورد سیاسی جشنواره های غربی با ایران بود. جشنواره هایی چون «کن»، «برلین»، «آنکارا» و ... با حمایت از فیلمسازهای مجرم و ضدامنیتی سعی کردند در امور داخلی ایران دخالت کنند. همچنین ساخت فیلم های ضدایرانی با حمایت کمپانی های وابسته به دولت های غربی در خارج و بصورت زیرزمینی در داخل کشور، امسال شدت بیشتری گرفت.

سندروم کمدی های سبک و بی مغز در سال ۹۰ نیز ادامه یافت. فیلم هایی چون «زنان مریخی و مردان ونوسی»، «شیش و بش»، «اسب حیوان نجیبی است»، «دختر شاه پریون»، «زن ها شگفت انگیزند»، «کنسرت روی آب»، «سه درجه تب» و ... در عین حال که آثار ضعیف و بی محتوایی هستند، نوعی از هجو مبتذل را نیز به اجرا درآوردند.

جشن خانه سینما پانزدهمین دوره خود را بازهم با حواشی سیاسی از سر گذراند. این بار هم افرادی دارای سوابق سیاسی نه چندان روشن که وابستگی به گروهک های سیاسی را در کارنامه خود دارند روی سن رفتند و در حمایت از مجرمان سیاسی و فراری ها داد سخن دادند. همین اتفاقات به انحلال خانه سینما منتهی شد که یکی از اتفاقات مهم سال ۹۰ در سینمای ایران بود. پس از سال ها کشمکش میان معاونت سینمایی وزارت ارشاد و خانه سینما، در نهایت به خاطر برخی رفتارهای سیاسی و ازجمله تغییر غیرقانونی اساسنامه خانه سینما، این نهاد صنفی منحل شد. با این حال، پایان فعالیت خانه سینما به معنای اتمام کار صنفی در این عرصه نیست، بلکه صنوف سینمای ایران قرار است با آرایش و شکل و شمایل جدیدی کار خود را ادامه دهند.

ارتقای جایگاه معاونت سینمایی به سازمان سینمایی هم از دیگر اتفاقات سینمای ۹۰ بود که البته تنها زمانی می تواند مفید و مهم باشد که در آینده شاهد تحولی در تولیدات سینمایی کشورمان باشیم.

برگزاری سی امین دوره جشنواره فیلم فجر با شاخصه های مثبت و منفی هم از دیگر اتفاقات مهم سینمایی در سال ۹۰ است. این جشنواره امسال با شکوه و نظم بیشتری نسبت به دوره های قبلی اش برگزار شد. اما آثار به نمایش درآمده در آن نوعی نزول و تضعیف را در کیفیت و محتوای آثار تولیدی سینمای کشورمان را نشان دادند. به طوری که موضوعاتی چون خیانت و عشق های مثلثی، موضوع غالب در این جشنواره بود. البته آثار خوش ساختی چون «ملکه»، «روزهای زندگی»، «قلاده های طلا»، «ضدگلوله» و ... با مضامین انقلابی و دفاع مقدسی، از نشانه های امید و حیات رو به جلو در سینمای ایران محسوب می شوند. آثاری که ازجمله امیدهای سینمای ایران در سال ۹۱ هستند.

آرش فهیم