سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

ساحل دزدان دریایی ۱


پرتغالی ها در اوایل قرن ۱۶ به خلیج فارس آمدند و كارگزاران كمپانی هند شرقی انگلیس حدود یك قرن بعد به سواحل جنوبی دریای بسته رسیدند پرتغالی ها دریانوردانی كارآزموده اما سیاستمداران خوبی نبودند و این به نفع انگلیسی ها تمام شد

حملات انگلیس به بنادر شیخ نشین ها از سال ۱۸۱۹ آغاز شد. نبردهایی كه به انعقاد «پیمان عمومی» بین انگلیس و شیخ نشین ها در سال ۱۸۲۰ انجامید. براساس قرارداد ۱۸۹۲ شیخ نشین های هفت گانه تحت الحمایگی انگلیس را پذیرفتند. از این پس شیخ نشین های هفت گانه «دولت های آشتی» (Trucial States) نامیده شدند. یك واژه تركیبی كه اماراتی ها تمایلی به شنیدن آن ندارند. آنها می خواهند این واژه را فراموش كنند.در سال های آغازین قرن ۱۶ میلادی انحصار تجاری پرتغالی ها در منطقه خلیج فارس از سوی سایر كشورهای اروپایی مورد تهدید قرار گرفت. سوداگران و اروپایی ها به دنبال سهم خود از منافع تجارت در مشرق بودند. در این كشمكش ابتدا آلمان و سپس انگلستان وارد گستره رقابت با پرتغالی ها شدند. در اواخر قرن ۱۶ قدرت پرتغالی ها در شرق رو به زوال نهاد. به طوری كه در سال ۱۶۵۰ پرتغالی ها ناگزیر به ترك عمان شده و تمامی كرانه دریای عمان را از دست دادند و این آغاز دوران كشمكش و رقابت تجاری و سیاسی بین آلمان و انگلیس بود. ماجرای این كشمكش با كاهش قدرت آلمانی ها به سود انگلیسی ها پیش رفت تا اینكه در سال ۱۷۶۶ ماجرا به پایان رسید. امپراتوری انگلیس كه در هند مواضع خود را مستحكم ساخته بود، یكه تاز میدان شد.در طول قرن های ۱۷ و ۱۸ و آغاز قرن ۱۹ اروپایی ها و دزدان دریایی ساكن در حاشیه جنوبی خلیج فارس به شدت در منطقه فعال بودند. در این مورد هنوز در كرانه های شمالی خلیج فارس خاطره های بسیاری از هجوم دزدان دریایی به ساحل نشینان شمال به ویژه ساكنان جزایر ایرانی وجود دارد. جزیره آباد و ثروتمند قشم در گذشته آماج دزدانی بود كه از جنوب دریا می آمدند. بنا به روایتی غارهای خربس قشم گریزگاهی برای در امان ماندن از گزند دزدان دریایی عرب سواحل جنوبی خلیج فارس ساخته شده است.در قرن ۱۹ هنگامی كه قبایل دریانورد عرب به سوی وهابی ها گرایش یافتند، بی قانونی و هرج ومرج به بالاترین حد خود رسید. وهابی ها بر آن بودند تا بر تمامی سواحل عرب نشین خلیج فارس استیلا پیدا كنند. حمله به كشتی های انگلیس شدت یافت و این ماجرا به حمله قوای انگلیس در سال های ۱۸۰۶ و ۱۸۰۹ انجامید و سرانجام در سال ۱۸۱۸ انگلیس به مركز دزدان دریایی در راس الخیمه هجوم آورد. این نبردی گسترده بود كه در ۱۵۰ مایل كرانه جنوبی خلیج فارس موسوم به «ساحل دزدان دریایی» به وقوع پیوست.در سال ۱۸۲۰ پیمان صلح عمومی برای توقف دزدی دریایی و جابه جایی برده بین بریتانیا و قبایل عرب خلیج فارس منعقد شد. در میان امضاكنندگان این پیمان شیوخ «ساحل دزدان دریایی» و شیخ بحرین وجود داشتند. یك ناوگان قدرتمند انگلیس برای مدتی جهت تحكیم پیمان در راس الخیمه باقی ماند.پس از امضای پیمان صلح عمومی سال ۱۸۲۰ شیخ نشین هایی كه امروزه كشور امارات متحده عربی را تشكیل می دهند به سرزمین شیخ نشین های هفت گانه (Trucial Coast) معروف شدند. پذیرش صلح (۱۸۲۰) توسط شیوخ هفت گانه سرانجام به پذیرش پیمان تحت الحمایگی انگلیس در سال ۱۸۹۲ منجر شد.در سال ۱۸۳۵ شیوخ بر آن شدند تا یك پیمان دریایی بین خودشان منعقد كنند. پیمانی كه در تمامی زمینه ها جاری نبود. آنها پیمان بستند كه در یك دوره شش ماهه به طور مثال در فصل صید مروارید در دریا رفتاری غیرخصمانه نسبت به یكدیگر داشته باشند. این پیمان زمینه را برای طولانی تر كردن مدت پیمان اولیه مهیا كرد. به طوری كه در ماه مه ۱۸۵۳ یك پیمان صلح دریایی بین تمامی شیوخ منطقه منعقد شد. دولت انگلیس وظیفه نظارت بر تداوم این پیمان دریایی را برعهده گرفت. در عین حال انگلستان اجازه نداشت در جنگ هایی كه در خشكی بین شیوخ به وقوع می پیوست، دخالت كند.انگلیس برای حفاظت از منافع و انحصار خود تمایل داشت حمل برده توسط شیوخ منطقه شیخ نشین های هفت گانه از آفریقا به هند و سواحل عربی را متوقف كند. براساس قراردادهایی كه در سال های ۱۸۳۸ ، ۱۸۳۹ و ۱۸۴۷ بین انگلیس و شیوخ عرب منعقد شد؛ حمل برده به وسیله شناورهای متعلق به شیوخ ممنوع شد و آنها اجازه توقف و بازرسی شناورها را به انگلیسی ها دادند و همچنین موافقت كردند در صورتی كه صاحبان كشتی ها از مفاد این توافقنامه ها تخطی كردند، بردگان حمل شده توسط شناورها توقیف و ضبط شود.در پایان قرن ۱۹ فرانسه، آلمان و روسیه به دنبال منافع خود در منطقه خلیج فارس بودند و در سال ۱۸۹۲ بریتانیای كبیر تكه تكه شد اما در همین هنگام توافقنامه های قابل توجهی با حكام شیخ نشین های هفت گانه منعقد شد. براساس این توافقنامه ها شیوخ اجازه نداشتند بخش هایی از سرزمین خود را به هیچ كشوری به جز انگلیس واگذار كنند و یا بدون اجازه انگلیس با یك دولت خارجی ارتباط برقرار سازند. انگلیس نیز براساس قرارداد ۱۸۵۳ موسوم به «پیمان دریایی» حفاظت از دولت ها را در برابر حملات خارجی برعهده داشت.در سال ۱۸۲۰ هنگامی كه قرارداد عمومی امضا شد، تنها پنج شیخ نشین در آن عضویت داشتند. در سال ۱۸۶۶ پس از مرگ شیخ بزرگ شارجه سرزمین تحت حاكمیت وی بین چهار پسرش تقسیم شد. بدینگونه شارجه به چهار قسمت شارجه، راس الخیمه، دبی و كالبا (kalba) تقسیم شد. در سال ۱۹۵۲ هنگامی كه حاكم كالبا قرارداد بین انگلیس و دولت شیوخ را پذیرفت این قسمت به شارجه ضمیمه شد.

بدینگونه انگلیس اجازه یافت تا مرزهای بین شیخ نشین ها را ثابت كند و كمك های خود را در اختیار آنها قرار دهد. در سال ۱۹۵۲ یك نیروی عرب به فرماندهی افسران انگلیسی موسوم به (Trucial Oman Scouts) ایجاد شد.حاكم فجیره در سال ۱۹۵۲ هنگامی كه استقلال آن از سوی سایر شیخ نشین ها به رسمیت شناخته شد تمامی موارد توافقنامه شیوخ با انگلیس را پذیرفت.در سال ۱۹۵۲ با پیشنهاد انگلیس شورای شیوخ (Trucial Council) تشكیل شد كه براساس آن حاكمان هفت شیخ نشین حداقل دوبار در سال در دبی گردهم می آمدند. این شورا با هدف اینكه حاكم شیخ نشین ها به سیاست های مشترك اداره كشور عادت كنند و با امید اینكه آرام آرام به سوی شكل گیری فدراسیون شیخ نشین ها پیش بروند تشكیل شد.در نیمه سال ۱۹۶۲ تولید تجاری نفت در ابوظبی آغاز شد و این فرصتی بزرگ برای توسعه این شیخ نشین بود. دبی نیز از این درآمد نفتی بی نصیب نبود.رقابت بین شیوخ در قالب های دیگری ادامه داشت. در ماه ژوئن ۱۹۶۵ شیخ صغر حاكم شارجه بركنار شد و به رغم درخواست از دبیركل سازمان ملل برای مداخله در این موضوع و حمایت عراق؛ شیخ خالد عموزاده حاكم بركنار شده بدون هیچ گونه حادثه ای زمام امور را در دست گرفت. شیخ خالد در ماه جولای ۱۹۷۰ از یك حادثه سوءقصد جان سالم به در برد.پس از ژوئن ۱۹۶۶ بریتانیا یك پایگاه عمده نظامی در شارجه ایجاد كرد تا آن را به عنوان عمده ترین پایگاه خاورمیانه جانشین «عدن» كند. تا ماه جولای ۱۹۶۸ سپاه سه هزار نفری شارجه قدرتمندتر از امكانات نظامی موجود در بحرین شد و بدینگونه شارجه به عمده ترین پایگاه نظامی انگلیس در خلیج فارس تبدیل شد.در آغاز سال ۱۹۶۸ دولت انگلیس اعلام كرد قصد دارد تمامی نیروهای خود را تا پایان سال ۱۹۷۱ از منطقه خلیج فارس خارج كند. همچنین قرار شد سپاه ۱۶۰۰ نفری شیخ نشین ها (Trucial Oman Scouts) كه در شارجه تحت فرمان انگلیسی ها بود، به عنوان هسته نیروهای امنیتی فدرال پس از خروج انگلیس در سال ۱۹۷۱ مورد استفاده قرار گیرد. اما برخی شیخ نشین ها به ویژه ابوظبی از قبیل نیروهای دفاعی خود را به وجود آورده بودند. این نگرانی وجود داشت كه پس از خروج نیروهای انگلیسی مرزهای تعیین شده بین قلمرو شیوخ به ویژه مرزهای شیوخی كه توان چندانی برای دفاع از قلمرو خود نداشتند مورد تجاوز قرار گیرد. به همین علت در اوایل سال ۱۹۷۰ قطر، ابوظبی و دبی در مورد خطوط مرزی توافق كردند اما این توافق با مخالفت عربستان سعودی روبه رو شد. سعودی ها نسبت به آنچه قلمرو ابوظبی تعیین شده بود ادعای مالكیت ارضی داشتند. در ماه جولای ۱۹۷۰ ملك فیصل تقاضای برگزاری همه پرسی در منطقه «بریمی» (Buraimi) كرد. این منطقه هم اكنون در قلمرو ابوظبی قرار دارد.در پاییز سال ۱۹۷۴ در واحه «لیوا» (iwa L) عربستان سعودی یك قرارداد مرزی را امضا كرد كه براساس آن امارات متحده عربی را به رسمیت شناخت و دو كشور سفیر مبادله كردند. در این هنگام ادعای مالكیت شارجه بر جزیره ابوموسی نیز مطرح شد.فدراسیونی كه قرار بود پس از خروج انگلیس تشكیل شود، ابتدا شامل بحرین، قطر و هفت شیخ نشین (امارات) بود اما در سال ۱۹۷۱ مذاكرات برای تشكیل دولت امارات گسترده تر با شركت قطر و بحرین به شكست انجامید و تصمیم گرفته شد قطر و بحرین جدای از امارات متحده عربی به استقلال برسند.در سال ۱۹۷۱ انگلیس تمام قراردادها و پیمان های گذشته خود را با شیخ نشین های هفت گانه ملغی اعلام كرد و روز بعد ابوظبی، دبی، شارجه، ام القوین، عجمان و فجیره كشور امارات متحده عربی را تاسیس كردند. امضای پیمان دوستی با بحرین از اولین اقدامات دولت امارات بود.راس الخیمه تا ماه فوریه ۱۹۷۲ از پیوستن به امارات خودداری كرد. اما در این هنگام چون راس الخیمه در مورد ادعای مالكیت خود بر جزایر تنب كوچك و بزرگ هیچگونه حمایتی از انگلیس و دولت های عرب دریافت نكرد، سرانجام به امارات متحده عربی پیوست.در ماه دسامبر ۱۹۷۱ امارات متحده عربی به عضویت اتحادیه عرب و سازمان ملل درآمد.در ژانویه سال ۱۹۷۲ شیخ خالد حاكم شارجه به وسیله عموزاده خود شیخ صغر مخلوع كشته شد. اما شورش سركوب شد و شیخ سلطان برادر شیخ خالد قدرت را در دست گرفت. شیخ سلطان بلافاصله پس از به قدرت رسیدن اعلام كرد همانند برادر خود رفتار خواهد كرد و بدین گونه عضویت شارجه در امارات متحده عربی استمرار یافت.امارات متحده عربی از آغاز مشی محافظه كارانه ای در پیش گرفت. با این وجود در جنگ اكتبر ۱۹۷۳ حمایت چشمگیری از اعراب درگیر به عمل آورد. این كشور در ماجرای تحریم نفتی شركت داشت و امارات اولین كشوری بود كه در برنامه عدم صدور نفت به ایالات متحده آمریكا شركت جست.امارات متحده عربی در تلاش است تا خود را كشوری بر كنار از مناقشات بین المللی و منطقه ای نشان دهد. اما در عمل به ویژه در مقاطع حساس امارات اینگونه عمل نكرده است. به طور مثال در ماجرای جنگ خلیج فارس و اشغال كویت توسط عراق، امارات متحده عربی در كنار نیروهای پشتیبان آمریكا قرار گرفت. بر كنار از این موضع گیری ها در مجموع ساختار اقتصادی امارات در برابر تنش ها به ویژه مخاصمات منطقه ای آسیب پذیر است. سازوكار اقتصادی امارات به گونه ای شكل گرفته كه تنها در بستری از آرامش صددرصد امكان حیات دارد.میزان وام دهی و كمك های امارات متحده به كشورهای در حال توسعه در سال ۱۹۷۴ معادل ۵۵۴ میلیون دلار بود و این رقم در سال ۱۹۷۵ به میزان یك هزار و ۲۴۳ میلیون دلار رسید. كمك رسانی به كشور های فقیر در سال های اخیر نیز ادامه داشت به طوری كه كشور مالزی نیز تا سال ها در فهرست اعانه گیران امارات متحده عربی قرار داشت.در ماه دسامبر ۱۹۷۳ در كابینه ابوظبی چند وزیر فدرال شركت جستند و معتبرترین عضو كابینه یعنی مانی سعید اوتیبه وزیر نفت ابوظبی به عنوان نخستین وزیر نفت فدرال تعیین شد. ابوظبی پذیرفت كه در یك روند گسترش و ایجاد اقتدار مركزی شركت جوید كه این به مثابه برداشتن گام های بیشتری به سوی یكپارچگی شیخ نشین های هفت گانه بود. ابوظبی از قدرت اقتصادی خود برای تشویق شیخ نشین ها به قبول درجات بالاتری از اتحاد و پیوستگی استفاده می كرد. این در حالی بود كه برخی شیوخ احساس می كردند اتحاد به مفهوم كاهش قدرت فردی آنها است.در ماه مه ۱۹۷۵ هنگام برگزاری نشست شورای عالی شیخ نشین های هفت گانه علاقه مندی خود را برای مركز گرایی بیشتر اعلام كردند. در نوامبر ۱۹۷۵ شارجه گارد ملی شارجه را در نیروی دفاعی متحده ادغام كرد. همچنین كنترل ایستگاه رادیو و تلویزیون خود را به وزارت فدرال ارتباطات واگذار كرد. شارجه همچنین كنترل پلیس خود را به وزارت كشور فدرال و اداره دادگاه های خود را به وزارت دادگستری فدرال واگذار كرد. پرچم شارجه نیز جای خود را به پرچم سه رنگ فدرال داد. پس از مدت كوتاهی فجیره نیز به صورت مشابهی رفتار كرد و ابوظبی نیز به جای پرچم قدیمی پرچم فدرال را برافراشت.سرانجام ادغام نیرو های عمده نظامی شامل نیروی نظامی متحده، نیروهای نظامی ابوظبی و دبی در ماه مه ۱۹۷۶ عملی شد و فرمانده این نیروی واحد را ژنرال شیخ خلیفه بن زاید آل نهیان از خاندان سلطنتی ابوظبی بر عهده گرفت. در نوامبر ۱۹۷۶ اختیار تمامی امور اداره قوای نظامی در اختیار دولت فدرال قرار گرفت. برنامه ادغام نیرو های نظامی به گونه ای پیش رفت كه در فوریه ۱۹۷۷ امارات توانست یك مانور نظامی گسترده را با موفقیت برگزار كند. در آوریل همان سال امارات و فرانسه پیمان همكاری های نظامی امضا كردند كه براساس آن فرانسه تامین سلاح و هواپیما و آموزش افراد نظامی امارات را عهده دار شد.