پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
غروب امپراتور
● تحلیل موقعیت جهانی آمریكا در میزگرد تلویزیونی چالمرز جانسون
در كنار گروه پرشمار مفسران خبری كه به طور روزانه، اتفاقات صحنه سیاسی آمریكا را از كنگره تا كاخ سفید برای رسانه ها گزارش می كنند، شمار دیگری از تحلیلگران در رصدخانه های تحقیقاتی، از نگاهی كلان به ارزیابی آینده این بازیگر جهانی سرگرم هستند. این گروه همان محققان روابط بین الملل هستند كه موقعیت آمریكا را در امتداد امپراتوری ها و ابرقدرت های سیاسی داوری می كنند.
پرسش و مسأله ذهنی این محققان آن است كه چه آینده و افق سیاسی پیش روی آمریكای عصر جدید است و ایالات متحده پس از دو جنگ بزرگ در خاورمیانه و دكترین جنگی نومحافظه كاران به كدام سو خواهد رفت. چالمرز جانسون از این گروه پژوهشگران حوزه آمریكاست. این استاد بازنشسته دانشگاه كالیفرنیا و تحلیلگر پیشین سازمان سیا در سال های اخیر، موضوع مطالعه خود را آینده سیاسی آمریكا قرار داده است. رشته كتاب ها و تألیفات جانسون همواره حاوی پیش بینی ها و برآوردهای جنجالی از فردای سیاسی آمریكا است.
دو اثر پیشین او با نام های «تلافی» و «غم و اندوه امپراتوری» از پرفروش ترین كتاب های آمریكا بودند و اكنون كتاب جدید این اندیشمند با نام «مكافات ؛ آخرین روزهای جمهوری آمریكا» بحث و مناقشه های جدید در محافل سیاسی آمریكا ایجاد كرده است.
چالمرز جانسون در كتاب اخیر خود استدلال می كند كه ایالات متحده با برداشتن لقمه ای فراتر از توان جویدن، با میلیتاریزه كردن وسیع خود برای چنگ اندازی به منافع اقتصادی در سراسر جهان، كار را به جایی رسانیده است كه ممكن است عملاً سقوط خود را رقم زند. جانسون به تازگی با شركت در برنامه تلویزیونی «دموكراسی اكنون» ایده های خود را با خانم ایمی گودمن در میان گذاشت.
گودمن در آغاز مصاحبه علاوه بر توصیف كرسی استادی جانسون یادآوری كرد كه او همچنین ریاست انستیتوی تحقیقات سیاسی ژاپن را برعهده دارد و برای مجلات و نشریات مختلفی از جمله لس آنجلس تایمز، لاندن ریویو آو بوكز، هارپرمگزین و نیشن قلم زده و در سال ،۲۰۰۵ در فیلمی مستند به نام «چرا ما می جنگیم» ایفای نقش كرده است. این گفت وگو با پرسشی درباره عنوان كتاب اخیر جانسون این گونه آغاز شد.
مكافات نام خدای انتقام در یونان باستان است. اوست كه تفرعن و كبر را مجازات می كند. شاید شما به خاطر بیاورید او بود كه نارسیس را بر لب رودخانه برد و تصویر او را به خودش نشان داد و نارسیس پس از دیدن تصویرش در آب، آنچنان به وجد آمد كه درون آب پرید و غرق شد. من این عنوان را از این جهت انتخاب كردم كه به نظرم می رسد كه این الهه انتقام، مكافات، در كشور ما هم اكنون حاضر است، حاضر و منتظر لحظه مناسب برای انجام مأموریت الهی اش یعنی انتقام.
علت انتخاب عنوان فرعی كتاب، آخرین روزهای جمهوری آمریكا، این است كه من واقعاً معتقدم بزودی آخرین روزهای جمهوری آمریكا فرامی رسد. بنابراین، انتخاب این جمله شیوه ای تبلیغاتی برای فروش بهتر كتاب نیست. من در اینجا واقعاً نگران مشكلی بسیار واقعی، مشكلی بسیار جدی در تحلیل سیاسی هستم.
به عبارت دیگر، آن طور كه تاریخ به ما می گوید، نظام سیاسی امروز ایالات متحده، یكی از بی ثبات ترین معجون های سیاسی موجود است؛ یعنی دموكراسی در داخل و امپراتوری در خارج. یك كشور می تواند یا دموكرات باشد و یا یك امپریالیست اما نه معجونی از این دو.
اگر كشوری به امپریالیسم بچسبد، مانند جمهوری روم باستان كه بخش اعظم نظام ما بر پایه های آن طراحی شد، در آن صورت دموكراسی را از دست داده، دیكتاتوری داخلی جایگزین آن خواهد شد.
من در این كتاب مقداری زمان را صرف انتخاب گزینه ای متفاوت كرده ام؛ به عبارت دیگر، همان گزینه ای كه امپراتوری بریتانیا پس از جنگ دوم جهانی برگزید، همان گزینه تصمیم گیری انگلیسی ها . اگرچه این تصمیم به هیچ وجه به طور كامل اجرا نشد اما به هر حال این تصمیم گرفته شد كه برای حفظ دموكراسی، از امپراتوری چشم پوشی كنند. در اواخر بازی برای انلگیسی ها روشن شد كه آن ها می توانستند جواهری به نام هند را در تاج امپراتوری شان حفظ كنند. اما فقط و فقط به قیمت كشتارهای دسته جمعی توسط دولت كه بارها در هند انجام داده بودند. همین طور به دنبال جنگ علیه نازیسم كه تازه پایان یافته بود، برای آن ها روشن شد كه برای حفظ امپراتوری شان ، باید به یك حكومت استبدادی تبدیل شوند.
بنابراین، به عقیده من آن ها راه چشم پوشی از امپراتوری شان را برگزیدند. البته آن ها این كار را بدون نقص انجام ندادند. در دهه ،۱۹۵۰ لغزش های وحشتناكی كه به حركت اجداد انگلیسی ها شباهت داشت، بروز كرد. مانند حمله مشترك انگلیسی، فرانسوی، اسرائیلی به مصر؛ سركوب مردم در كیوكو، سركوب وحشیانه ـ واقعاً وحشیانه ـ در كنیا.
از میان تمام حركت های انگلیسی ها، آشكارترین و عجیب ترین حركتی كه امروز به حركت اجداد آن ها شباهت دارد همراهی تونی بلر در حمله به عراق و احساسات پرشور او برای امپریالیسم نوین روز انگلیسی هاست، در واقع بار دیگر همه این ها اتفاق افتادند.
با همه این اوصاف، به نظر می رسد تاریخ انگلیس می گوید كه روزی این كشور برای باقی ماندن دموكراسی از امپراتوری خود صرف نظر كرد. به عقیده من این همان موضوعی است كه ما باید بشدت در ایالات متحده در مورد آن بحث كنیم.
▪ آقای چالمرز جانسون، شما فروپاشی دولت مبتنی بر قانون اساسی آمریكا را با میلیتاریسم مرتبط می دانید؟
ـ بله.
▪ آیا می توانید درباره علائم فروپاشی دولت مبتنی بر قانون اساسی و این كه چطور میلیتاریسم با این فروپاشی مرتبط است، صحبت كنید؟
ـ بله، میلیتاریسم همان چیزی است كه بخش اجتماعی آن را «متغیر مداخله كننده»، ارتباط سببی، نامیده است. به عبارت دیگر، حفظ یك امپراتوری، یك ارتش بسیار بزرگ آماده، اختصاص هزینه هایی بسیار عظیم به تسلیحات كه به مجموعه نظامی ـ صنعتی منجر می شود و به طور كلی، چرخه ای نفرت انگیز از منافع در قالب تشكیلات متعدد كه به زنجیره هایی از جنگ های دائمی منتهی می شود را می طلبد.
این موضوع احتمالاً به نخستین هشدار كه توسط نخستین رئیس جمهور، جورج واشنگتن، در سخنرانی خداحافظی اش به ما داده شد، بازمی گردد. این هشدار جورج واشنگتن در آغاز هر جلسه جدید كنگره خوانده می شود. واشنگتن اظهار داشت كه دشمن بزرگ جمهوری، میلیتاریسم و یك ارتش آماده (برای جنگ) است.
ارتش آماده (برای جنگ) دشمن خاص آزادی جمهوری است. منظور او این بود كه میلیتاریسم جدایی سه قوه به قوای اجرایی، مقننه و قضایی كه هدف آن ها نظارت و حساب كشیدن از یكدیگر است را از بین می برد. این اساسی ترین خاكریز ما در برابر دیكتاتوری و استبداد است. یك ارتش آماده برای جنگ این خاكریز را از بین می برد چرا كه اصولاً ارتش های آماده برای جنگ، میلیتاریسم، تشكیلات نظامی، مجموعه نظامی ـ صنعتی و نیز مالیات ها، همه دست به دست به هم داده، قدرت را از دیگر بخش های كشور به واشنگتن می برند و در واشنگتن آن ها (هیأت حاكمه دولت) قدرت را به رئیس جمهور انتقال می دهند و شروع به خلق یك ریاست جمهوری امپراتوری می كنند. پس از آن، چنین رئیس جمهوری در راستای آرزوهای تشكیلات نظامی برای مخفیكاری قدم برمی دارد و همین امر نظارت دولت را حتی برای اعضای كنگره تقریباً غیرممكن می سازد تا چه رسد به شهروندان عادی.
به نظرم می رسد این همان هشداری است كه آیزنهاور در سخنرانی خداحافظی اش در سال ۱۹۶۱ به ما داد. وی درآن سخنرانی از زبانی بسیارتند، انتقادآمیز و زبانی بسیار غیردیپلماتیك استفاده كرد. باید به عقب بازگشت و آن را مجدداً خواند. او براستی به هنگام سخن گفتن از ظهور یك صنعت تسلیحاتی بسیار بزرگ كه ورای نظارت بود و تحت كنترل مؤثر منافع مجموعه نظامی - صنعتی قرار داشت، احساس خطر می كرد. مجموعه نظامی - صنعتی عبارتی بود كه خود او رایج كرد. ما از نوشته هایش درك می كنیم و می دانیم كه منظور وی مجموعه كنگره - صنعتی - نظامی بود. به وی هشدار داده شد كه پای خود را با زدن چنین حرف هایی، از گلیمش فراتر نهاده است. اما درست در همین جا است كه من معتقدم ناسازگاری میان دموكراسی داخلی و امپریالیسم خارجی شكل گرفت.
▪ چه كسی به او هشدار داد؟
ـ اعضای كنگره. عضو جمهوریخواه...
▪ چرا آن ها با او مخالف بودند؟
ـ آن ها تمایلی نداشتند قدرت نظارتشان زیرسؤال رفته، مورد تردید قرارگیرد. آن ها وظیفه نظارت را به درستی انجام نمی دادند. البته باید این نكته را نیز متذكر شوم كه به نظر من آیزنهاور برای این حرف ها بیش از حد مورد تمجید و ستایش مردم قرار گرفت.
هشدار آیزنهاور اظهاراتی قهرمانانه بود، اما درعین حال فراموش نكنیم او همان قصاب گواتمالا بود و همان كسی كه دستور نخستین عملیات سری و یكی از فاجعه آمیزترین عملیاتی كه تاكنون ما انجام داده ایم را صادر كرد. ساقط كردن محمد مصدق در ایران در سال ۱۹۵۳ برای منافع شركت نفتی انگلیس و همچنین مسئولیت رشد وحشتناك مجموعه صنعتی - نظامی، تأمین دیوانه وار تسلیحات هسته ای، توانمندكردن نیروی هوایی و چیزهایی از این قبیل برعهده او بود . به نظر می رسد كه در پایان این روند بود كه او تشخیص داد چه هیولای وحشتناكی را پرورش داده است.
به بحث مكافات آخرین روزهای جمهوری آمریكا بازمی گردیم. درباره توسعه پایگاه های نظامی ایالات متحده در سراسر جهان صحبت كنید.
چیزی به نام گزارش سازه های پایگاه ها (نظامی) وجوددارد كه ازطرف پنتاگون منتشر می شود. این گزارش غیرمحرمانه شامل تمام مراكزی كه پنتاگون در سراسر جهان دارد و نیز هزینه جایگزین كردن آن ها می شود. درحال حاضر، طبق آمار رسمی، ۷۳۷ پایگاه نظامی آمریكایی درجهان وجوددارد كه در بیش از ۱۷۰ كشور جهان پراكنده شده اند.
بعضی از توجیه گران پنتاگون مایل اند بگویند این گزارش دروغ است و مدعی هستند كه ما كیوسك های نگهبانی تفنگداران دریایی آمریكا در سفارتخانه ها را هم به حساب آورده ایم. من برای شما تضمین می كنم كه این حرف ها مزخرفاتی بیش نیستند. ما اصلاً چیزی مانند ۷۳۷ سفارتخانه در خارج از كشور نداریم و تمام این ها پایگاه های نظامی واقعی هستند با تمام مشكلاتی كه هریك از این پایگاه ها دربردارند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست