سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
سفینه ی سرگردان
بیش از دو دهه است که راجع به وضعیت نامتعین سینمای ایران، دستاندرکاران گلایه دارند. حجم عظیم مصاحبه با افراد مختلف از وضعیت نابسامان سینما در طی این سالها به گونهیی است که گاهی اوقات میتوان چهرهی برافروختهی فرد مصاحبهشونده را از خلال مطالعهی سطور مطالب پیش رو تجسم نمود. این موضوع تا اندازهیی وضعیت روحی و معیشتی افراد را مکدر کرده است؛ تدابیر به کار گرفته شده در مدیریتهای کلان سینمای کشور علیرغم تزریق بودجهی مستمر از سوی دولت به بدنهی سینما، کماکان سینمای ملی را در موقعیتی قرار داده که از فرداهای ناخوشایندی برای این هنر - صنعت واهمه داریم؛ در چنین شرایطی دستمزد عوامل و خدمات بهشدت رو به فزونی نهاده و فروش فیلمهای سینمایی به جز مواردی خاص، روندی نزولی دارد (به استناد آمار سازمان برنامه و بودجهی سال۱۳۷۰ تعداد تماشاگر ۱۸ میلیون نفروسال ۱۳۸۴ تعداد ۱۸ میلیون نفر) و این خود محل تعجب است!
تولیدات به لحاظ کمّی روند رو به رشد داشته، هم از حیث تعداد و هم از حیث برآورد هزینه، بدین معنا که ما در آیندهیی نزدیک با سینمایی مواجه خواهیم بود که ارقام چند میلیاردی در برآورد تولید آن طبیعی جلوه خواهد کرد و این در حالی است که بازگشت سرمایهی بیشتر این فیلمها ناممکن خواهد بود.
اگر به موضوع گران شدن سینما بیتوجهی نماییم و این نکته رفتهرفته امری بدیهی تلقی شود، با توجه به اینکه درآمدهای حاصل از فروش گیشه و درآمدهای دیگر قابل قیاس با میزان سرمایهگذاری نیست، شکاف موجود را وسیعتر نموده و موقعیت کنونی را به شکلی حاد درخواهد آورد و در نهایت مجبور خواهیم شد از سینمای آرمانی فاصله گرفته و در جهت ارزانسازی تولیدٍ روی پردههای سینما، فیلمهای تلویزیون خانگی خودمان را در ابعاد بزرگتر مشاهده نماییم.
یک نکتهی کلیدی ناگفته نماند، که در تولید فیلم و از زبان اصحاب تولید همواره نقل میشود، و آن است که سرمایههای مصروفه برای فیلم به عینه میباید خود را در روی پرده نمایش نشان دهد و اگر انبوه تصاویر برداشتشده در تدوین نهایی کنار گذاشته شوند، جفایی است به زحمات تیم سازنده و فرد و سازمان سرمایهگذار.
لذا موضوع برنامهریزی منسجم و نظاممند، میزان سرمایهگذاری بر مبنای فیلمنامهی پیش رو و ظرفیت بازگشت سرمایه با توجه به درصد اشغال صندلی در طول سال توسط تماشاچیان، در کنار یکدیگر عواملی هستند که قبل از تولید میباید به آنها توجه نمود.
شوق روزافزون تولید، همراه با امتیازات دولتی و اشتیاق حضور در جشنوارههای گوناگون به هر شکل، مسابقه و یا جنبی، شرایطی را فراهم نموده تا فراموش نماییم سینما برخلاف دیگر هنرها بهشدت به اقتصاد خود وابسته بوده و بیتوجهی به آن به استناد آمار پیش رو، (ضریب اشغال صندلیهای سینماهای کشور سالیانه ۹/۷ درصد کاهش یافته است) شرایط بسیار نگران کننده میشود.
وقتی به تلویزیون امروزی نگاه میکنیم و جایگاه، نقش و مدیوم شناختهشدهی سینما و تلویزیون را درتمام دنیا ارزیابی مینماییم، به درد جانکاه دیگری میرسیم که در طی سالهای اخیر، فزونی یافته و درمانی برای آن متصور نیست. تئاتر، تلویزیون، فیلمهای تجربی با زمان کوتاه و فیلمهای سینمایی، زنجیرهی بههمپیوستهیی هستند که اگر به شکلی نظاممند در کنار یکدیگر قرار گیرند، امنیت سرمایهگذاری در سینما را دو چندان مینمایند.
چنانچه سینما این مراحل تکوینی را طی ننماید و وضعیتی ترسیم شود که تلویزیون برای گذران خود تمامی داراییها و اندوختهی سالیان دراز سینما را یک باره مصادره نماید، به شکلی که یک کارگردان باتجربهی سینما چندین سال با انبوهی از بازیگران و عوامل فنی سینما و تلویزیون به شکلی طولانیمدت درگیر پروژههای مختلف و تودرتوی تلویزیونی باشد، شرایطی پیش خواهد آمد که منجر به گران شدن و تعطیلی سینما خواهد شد.
متأسفانه مسئولین سیما با سینمای ملی به گونهیی بیگانه رفتار میکنند و چشم فرومیبندند در حالی که در طی این سالها تلاش شده با کاهش نمایش فیلم خارجی در سینماها، افزایش تولید داخلی و تغییر در مضامین فیلمها، به شکلی که منجر به تغییر ذائقهی تماشاچی ایرانی شود، قدمهایی ارزشمند برداشته شود، اما تلویزیون در نمایش فیلمهای خارجی در شبکههای مختلف خود از حد اعتدال خارج شده است.
خانهی سینما به عنوان یک پایگاه تشکیلاتی منظم در ساختار سینمای ملی که برآیند صنوف مختلف در یک هیئت تشکیلاتی است، بیشتر از گذشته میبایست از تنشهای درونی پرهیز نموده و برای معضلات سینما با برخورداری از خرد جمعی راهکارهای مناسبی اتخاذ نماید؛ طبعاً در این راستا منافع جمعی دربرگیرندهی منافع آحاد صنوف خانهی سینما خواهد بود.
خانهی سینما مجمع اندیشمندانی است که دیدهبانان فرهنگ، هنر و سینمای این سرزمین هستند. تولیدات سینمای ملی در طی این سالها توانستهاند سفیران رسایی در اقصی نقاط دنیا از سرزمینی باشند که با یک فرهنگ دیرینه و با یک انقلاب شکوهمند معادلات جهانی را به هم ریخته و مبشر نجابت، حقیقت و دانایی باشند.
با این سرمایههای شگرف میتوانیم کنار یکدیگر نشسته و برای آیندهی سینمای ملی چارهاندیشی نماییم. دستهبندیها، گروهگراییها، انتخاب خودی و غیرخودی، برچسب، تهمت و افترا و اعلام باند و مافیا به اشخاص و گروهها، دایرهی دوستی و همکاری را به پایینترین سطح خود رسانده و از آنجایی که سینما یک هنر جمعی است، امکان تولید آثاری در شأن و اندازهی سینمای ماندگار را در سالهای اخیر محدود کرده است.
عدم شکیبایی در اختلافات موجود سبب شده امر متولیگری سینما که در درازمدت در قامت تشکلی اینچنینی میخواست شکل بگیرد، بیشتر تبدیل به یک مکان منازعه شود.
این مطالب شتابزده باب مدخلی است برای یک رشته مباحثی که در شمارگان آتی نشریه در نظر داریم به شکلی موشکافانه و از دیدگاههای مختلف با موضوع «اقتصاد سینمای ملی» به آن بپردازیم. شاید این اندک تلاشها بتواند روزنهی امیدی بگشاید و غبار از رخسار این هنر - صنعت بزداید و سینمای ملی را با قامتی سترگ در طوفان حوادث بر پای بدارد
حسین حقگو
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست