فرزندتان کندذهن است؟

توصیه‌های دکتر میترا حکیم‌شوشتری به والدینی که نمی‌دانند با کودک عقب‌مانده خود چگونه رفتار کنند
در خانه را باز می‌کنی و وارد می‌شوی. دختر ۳ ساله‌ات دوان‌دوان به طرفت می‌آید. …

توصیه‌های دکتر میترا حکیم‌شوشتری به والدینی که نمی‌دانند با کودک عقب‌مانده خود چگونه رفتار کنند

در خانه را باز می‌کنی و وارد می‌شوی. دختر ۳ ساله‌ات دوان‌دوان به طرفت می‌آید. دامن قرمزرنگ لبه‌دوزی شده‌اش را پوشیده. پوست سفید و گونه‌های گل انداخته‌اش مدهوشت می‌کند. او را در آغوش می‌گیری، نوک بینی‌اش را می‌بوسی و موهای خرمایی رنگش را بو می‌کشی.

احساس خوشبختی می‌کنی. احساس می‌کنی کسی دارد آستین پیراهنت را می‌کشد. صدای کودکانه‌ای دارد صدایت می‌کند. باز هم داشتی خواب می‌دیدی. دختر ۳ ساله‌ات خودش را کشان‌کشان کنار تخت تو رسانده و می‌خواهد از خواب بیدارت کند. تمام رویاهایت به هم می‌ریزد. دختر ۳ ساله تو به خاطر نقص مادرزادی‌ای که دارد هیچ‌گاه نمی‌تواند روی پاهایش بایستد. او از نظر مغزی هم عقب‌افتاده است. همیشه خجالت کشیده‌ای که او را همراه خودت به مراسم و میهمانی‌ها ببری. دختر تو الان ۳ سال دارد ولی رفتارش به اندازه یک کودک یک ساله هم نیست. بی‌حوصله می‌شوی. این فکرها خسته‌ات می‌کنند. احساس بدبختی می‌کنی.

نشسته‌ای روی مبل و به تقدیر خودت فکر می‌کنی. با خودت می‌گویی: «کاش اصلا به دنیا نیامده بود.» فکر و خیال رهایت نمی‌کند. باز با خودت می‌گویی: «کاش همان روزهای اول می‌مرد.» بلافاصله انگار که بخواهند محاکمه‌ات کنند، توجیه می‌کنی: «این طوری برای خودش هم بهتر بود، کمتر عذاب می‌کشید.» جوابت برای خودت هم راضی‌کننده نیست. از روی مبل بلند می‌شوی و به حیاط می‌روی.

کم‌کم داری با خودت کنار می‌آیی. می‌گویی: «خیلی‌ها تا اینجا هم نیامده‌اند. حتما اگر فلانی بود تا به حال سر به کوه و بیابان گذاشته بود. شاید بهترین پدر نبوده باشم ولی همه تلاشم را کرده‌ام. حالا هم که اتفاق بدی نیفتاده. آنجا بچه‌های زیادی مانند او هستند. اصلا در کنار آنها باشد بهتر است.» دختر ۳ ساله‌ات را بغل می‌کنی. همسرت دارد بی‌صدا اشک می‌ریزد ولی تو تصمیم خودت را گرفته‌ای. می‌گویی: «زود به زود به او سر می‌زنیم» ولی خودت هم می‌دانی که این کار را نمی‌کنی. سوار اتومبیل می‌شوید و دخترتان را برای همیشه از خانه‌اش دور می‌کنید. داری ایمیل‌هایت را چک می‌کنی. یک ایمیل جدید داری. نوشته: «کوچک‌ترین دختر دنیا»، باز می‌کنی، داستان زندگی تولد و زندگی دختری به نام کندیا است.

او در سال ۲۰۰۳ به دنیا آمده و هنگام تولد فقط ۲۰۰ گرم وزن داشته. هیچ‌کدام از پزشکان تصور نمی‌کردند که او زنده بماند. اما تقدیر این بود که کندیا زندگی کند. او به دلیل یک مشکل ژنتیکی که در کل جمعیت زمین تنها ۱۰۰ نفر ممکن است دچار آن باشند، هیچ‌گاه از ۷۶ سانتی‌متر بلندتر و از ۵/۳ کیلوگرم سنگین‌تر نخواهد شد. اما... پدر و مادرش که بعد از او صاحب یک فرزند دیگر هم شده‌اند، می‌گویند که در کنار فرزندانشان خوشبخت‌اند. کندیا الان ۵ سال دارد و به تازگی حرف زدن را آموخته است.

زل زده‌ای به مانیتور. اشک روی مژه‌هایت سُر می‌خورد. داری به دختر ۳ ساله‌ات فکر می‌کنی. از خودت خجالت می‌کشی...

الهه رضائیان

پیمان صفردوست