دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا

دو قلب جوان و سرشار از امید


دو قلب جوان و سرشار از امید

معرفی فیلم تازه سام مندس«به دوردست می رویم»

چند سال پیش «ریچارد گر» در پاسخ به سوالی درباره انگیزه‌اش از بازی در فیلم موزیکال «شیکاگو» (رابرت مارشال، ۲۰۰۲) گفته بود که برای رهایی از فشار‌های عصبی حاصل از نقش‌ دشوارش در «بی‌وفا» (آدریان لین، ۲۰۰۲) به این پروژه پناه آورده است. حالا این تعریف دقیقا وصف حال سام مندس است؛ همان کارگردان انگلیسی‌تباری که سال پیش فیلم تلخ و تکان‌دهنده «جاده رولوشنری» (۲۰۰۸) را راهی سالن‌های سینما کرد: قصه زوج جوانی در آمریکا که در مسیر تحقق رویاهایشان، سرشان بدجوری به سنگ می‌خورد. «جاده رولوشنری» به نظرم فیلمی است که گذر زمان نشان خواهد داد تماشای چندباره آن چقدر دل و جرات می‌خواهد، بس که ذهن را درگیر خودش می‌کند و بر دل زخم می‌زند. بدون شک فشار روانی حاصل از داستان گس و ناگواری مثل ماجرای زندگی فرانک و اِیپریل ویلر (لئوناردو دی‌کاپریو و کیت وینسلت) بود که مندس را بر‌آن داشت که فیلمی مثل «به دوردست می‌رویم» را بسازد.

تازه‌ترین کار مندس، فیلم جمع‌وجوری است که از روز ۵ ژوئن در سینماهای کم‌تعدادی در آمریکا به نمایش درآمد و روز ۲۹ سپتامبر هم در فرمت‌های DVD و Blue-ray وارد بازار شد. داستان «به دوردست می‌رویم»، فیلم رهایی‌بخش مندس از دنیای تیره و خوفناک «جاده رولوشنری»، شباهت‌هایی به ماجراهای فرانک و اِیپریل ویلر دارد؛ در این فیلم هم با زوجی همسن و سال فرانک و اِیپریل روبه‌رو می‌شویم که در موقعیتی مشابه قرار می‌گیرند. برت (جان کراسینسکی) و ورونا (مایا رودولف) ناگهان متوجه می‌شوند که به زودی صاحب فرزندی خواهند شد. بارداری نامنتظره و تولد قریب‌الوقوع بچه‌شان شرایط تازه‌ای را برای زوج بی‌غم‌ و سرخوش پدید می‌آورد. اما فرق قضیه در این است که زوج «به دوردست می‌رویم» از نظر جهان‌بینی زمین تا آسمان با فرانک و اِیپریل فرق دارند. برت و ورونا با هیجانی مضاعف و شوری سرشار تصمیم می‌گیرند به زندگی‌شان سروسامانی بدهند و مهیای استقبال از فرزندشان شوند.

داستان فیلم زمانی جان می‌گیرد که آنها به ملاقات پدر و مادر برت (جف دنیلز و کاترین اوهارا) می‌روند. زوج جوان برای بزرگ‌کردن فرزندشان روی کمک آنها حساب باز کرده‌اند اما این زوج پابه‌سن گذاشته حالا به دوران بازنشستگی‌شان در بلژیک فکر می‌کنند و عازم سفری هستند که شاید به این زودی‌ها بازگشتی نداشته باشد. اینطوری می‌شود که برت و ورونا کوله‌بار سفر می‌بندند تا سری به دوستان و آشناهایشان در گوشه و کنار آمریکا و کانادا بزنند تا جای خوبی برای زندگی پیدا کنند. از این به بعد، «به دوردست می‌رویم» به فیلمی جاده‌ای تبدیل می‌شود که سرشار از لحظه‌های شاد، تماشایی و گاهی هم دلگیر است.

زوج فیلم مندس البته دنبال یک چیز دیگر هم هستند؛ اینکه ویژگی‌های یک زوج ایده‌آل چیست و چه چیزی باعث می‌شود زن و مردی با شور و هیجان بی‌پایان کنار هم بمانند. هرچه باشد برت و ورونا با تمام تعهدی که نسبت به هم دارند، هنوز ازدواج نکرده‌اند صرف خاطر این موضوع که ورونا دوست ندارد مراسم ازدواجی داشته باشد که پدر و مادر مرحومش نمی‌توانند در آن شرکت بکنند. این است که به سراغ سه زوج می‌روند؛‌ لی‌لی و شوهر و دو فرزندش که رئیس سابق ورونا بوده، اِلن (مگی جیلنهال) و شوهر و تنها پسرش که دوست دوران کودکی بارت بوده و دست‌آخر، هم‌دانشگاهی‌هایشان، تام و مونش در مونترال. هر کدام از این زوج‌ها به چشم برت و ورونا ایرادی اساسی در زندگی‌شان دارند و بدترین حالت زمانی رخ می‌دهد که برادر برت از فلوریدا به آنها زنگ می‌زند و می‌گوید که همسرش او و دخترشان را ول کرده و رفته است... حالا برت و ورونا بیش از هر چیز دیگری به اهمیت در کنار هم بودنشان پی می‌برند و به هم قول می‌دهند که در کنار هم بمانند و فرزندشان را بزرگ کنند. این درست که والدین برت نمی‌توانند در بزرگ کردن نوه‌‌شان در کنار برت و ورونا باشند‌ اما آنها هنوز خانه قدیمی دوران کودکی ورونا را دارند. برای بزرگ کردن فرزند چه جایی بهتر از خانه کودکی مادر پیدا می‌شود؟

مندس فیلمنامه دست اولی در اختیار داشته که شبیه هیچ فیلمنامه دیگری نیست؛ دلیلش هم مثل روز روشن است. فیلمنامه کار زوج نویسنده‌ای متشکل از دیو اِگرز و وندلا ویداست که در دنیای واقعی هم زن و شوهر هستند و شنیده‌ها حاکی از این است که تفاوت چندانی با زوج برت و ورونا ندارند؛ همان‌قدر شادخو و دوستدار زندگی! «به دوردست می‌رویم» را با همراهی ترانه‌های «کت استیونس‌»وار نوازنده و خواننده کانتری، الکسی مردوک و نقش‌آفرینی‌های طلایی تیم بازیگران مکمل و دو بازیگر نقش اولش با چهره‌ای گشاده تماشا می‌کنیم، لذت می‌بریم و به فصل آخر داستان زوج جوان و امیدوار می‌رسیم. در سکانس پایانی وقتی برت و ورونا در کنار هم نشسته‌اند و به روزهای خوش آتی فکر می‌کنند، ما به این فکر فرو می‌رویم که ای‌کاش می‌شد فرانک و اِیپریل هم برای چند روز هم که شده پایشان را از آمریکا می‌گذاشتند بیرون و سری به پاریس می‌زدند؛ شاید آن وقت اِیپریل آن کار را نمی‌کرد و فرانک را تک و تنها رها نمی‌کرد.‌ای کاش فرانک و اِیپریل هم با هم «به دوردست» می‌رفتند.

● مشخصات فیلم

▪ به دوردست می‌رویم / Away We Go

▪ کارگردان: سام مندس.

▪ بازیگران: جان کراسینسکی، مایا رودولف، کارترین اوهارا، جف دنیلز، مگی جیلنهال.

▪ محصول ۲۰۰۹، آمریکا و انگلستان.

▪ ۹۸ دقیقه.

جواد رهبر