دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا

امروز با سعدی ـ شنبه ۱۲ شهریور


امروز با سعدی ـ شنبه ۱۲ شهریور

من همان روز که آن خال بدیدم، گفتم
بیم آن است بدین دانه که در دام افتم
هرگز آشفته رویی‌ نشدم یا مویی
مگر اکنون که به روی تو چه موی آشفتم
هیچ شک نیست که این واقعه با طاق افتد
گو بدانید …

من همان روز که آن خال بدیدم، گفتم

بیم آن است بدین دانه که در دام افتم

هرگز آشفته رویی‌ نشدم یا مویی

مگر اکنون که به روی تو چه موی آشفتم

هیچ شک نیست که این واقعه با طاق افتد

گو بدانید که من با غم رویش جفتم

رنگ رویم غم دل، پیش‌کسان می‌گوید

فاش کرد آنکه ز بیگانه همی بنهفتم

پیش از آنم که به دیوانگی انجامد کار

معرفت پند همی داد و نمی‌پذیرفتم

هرکه این روی ببیند، بدهد پشت گریز

گر بداند که من از وی به چه پهلو خفتم

آتشی برسرم از داغ جدایی می‌رفت

و آبی از دیده همی ‌شد که زمین می‌سفتم

عجب آن است که با زحمت چندینی خار

بوی صبحی نشنیدم که چو گل نشکفتم

پیش ازین خاطر من، خانه‌ پر مشغله بود

با تو پرداختمش وز همه عالم رفتم

سعدی آن نیست که در خورد تو گوید سخنی

آنچه در وسع خودم در دهن آمد، گفتم