سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

امروز با سعدی ـ سه‌شنبه ۲۹ شهریور


امروز با سعدی ـ سه‌شنبه ۲۹ شهریور

سرجانان ندارد، هر که او را خوف جان باشد
به جان گر صحبت جانان برآید، رایگان باشد
مغیلان چیست تا حاجی عنان از کعبه بر پیچد؟
خسک در راه مشتاقان، بساط پرنیان باشد
ندارد با تو بازاری …

سرجانان ندارد، هر که او را خوف جان باشد

به جان گر صحبت جانان برآید، رایگان باشد

مغیلان چیست تا حاجی عنان از کعبه بر پیچد؟

خسک در راه مشتاقان، بساط پرنیان باشد

ندارد با تو بازاری مگر شوریده اسراری

که مهرش در میان جان و مُهرش بر دهان باشد

پریرویا، چرا پنهان شوی از مردم چشمم؟

پری را خاصیت آن است کز مردم نهان باشد

نخواهم رفتن از دنیا مگر در پای دیوارت

که تا در وقت جان دادن سرم بر آستان باشد

گر از رأی تو برگردم، بخیل و ناجوانمردم

روان از من تمنّا کن که فرمانت روان باشد

به دریای غمت غرقم گریزان از همه خلقم

گریزد دشمن از دشمن که تیرش در کمان باشد

خلایق در تو حیرانند و جای حیرت است الحق

که مه را بر زمین بینند و مه بر آسمان باشد

میانت را و مویت را اگر صد ره بپیمایی

میانت کمتر از مویی و مویت تا میان باشد

بشمشیر از تو نتوانم که روی دل بگردانم

و گر میلم کشی در چشم، میلم همچنان باشد

چو فرهاد از جهان بیرون به تلخی می‌رود سعدی

و لیکن شور شیرینش بماند تا جهان باشد