پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
مجله ویستا

هویت دموکراسی در جوامع مختلف


هویت دموکراسی در جوامع مختلف

چرا دموکراسی در جهان سوم تنها با نظام جمهوری شدنی است

چرا دموکراسی در برخی از کشورهای اروپایی حتی با نظام سلطنتی وجود دارد؟ چون نظام سلطنتی در آن کشورها به شکل اصطلاحاً "آپاندیسی" وجود دارد و نظام دموکراتیک است که عملاً کشور را اداره می کند. یعنی همان گونه که آپاندیس روده انسان در گذشته که گیاه خوار بوده فعال بوده و حالا عملاً کار موثری انجام نمی دهد، از این سبب با برداشتن اش نیز انسان می تواند به حیات اش ادامه دهد و این روده کوچک و بزرگ انسان اند که فعالیت های عملی گوارش تا دفع را عملاً انجام می دهد، تنها نظام های سلطنتی ای می توانند دموکراسی داشته باشند (مثل سوئد، سوئیس و غیره) که ساختار سلطنتی هویت آپاندیسی در حکومت دارد و عملاً کشور توسط نظام های دموکرات مجلس و دولت اداره می شود.

اما به چه سبب نظام سلطنتی در دیگر کشورها و به خصوص کشورهای جهان سوم نمی تواند دموکرات باشد؟ چون دموکراسی در این کشورها در منش ها یا ظهور نمی کند یا نوبنیاد است و هنوز در کنش های اجتماعی نظج نیافته و تثبیت نشده چه رسد که به یک فرهنگ بدل شده باشد و با دستور و بخشنامه نیز شدنی نیست و به سرعت نظام سلطنتی خود عملاً وارد عرصه اداره جامعه می شود که طبعاً ساختار دیکتاتوری وقتی کارها را در جامعه عملاً برعهده گیرد، به بازتولید دیکتاتوری منتهی می گردد. اما بسیاری از کشورهای جهان سوم حتی با نظام جمهوری و پارلمانی غیرسلطنتی نیز دیکتاتوری اداره می شوند؟ زیرا دموکراسی پیش از هر چیز یک منش است و سپس کنش؛ یعنی ابتدا در بعد روان شناختی ظهور می کند و سپس جامعه شناختی و تا مردمی در سطح فردی منش دموکراتیک را با تمام تاوان هایش برنگزینند، در سطح نهادهای مدنی و جامعه نیز ظهور نمی کند و نه کنش اجتماعی می گردد و نه فرهنگی که از نسلی به نسل دیگر منتقل شود. به همین سبب است که برای کشورهای جهان سوم، نظام سلطنتی همچون بمب عمل نکرده ای است که هر بهانه یا بی احتیاطی ای می تواند به دیکتاتوری ختم شود، درست همان گونه که آپاندیس گاهی عفونت می کند و موجب بیماری و حتی مرگ انسان می شود، چون در کشورهای جهان سوم دموکراسی بسان یک فرهنگ وجود ندارد، قابلیت بسیاری دارد تا به سرعت به حکومت های خودکامه و مستبدانه بدل گردد و نهادهای مدنی را صوری و سیاستمداران و مقامات را به منشی و نوکر یک فرد، باند یا حزب بدل سازد. از این سبب در کشورهای جهان سوم، ساختار جمهوری برای اداره جامعه ضروری است.

اگر به سیر تطور تاریخ کشورها و تغییر نظام هایشان توجه کنید، نظام هایی که در آن ها توسعه اقتصادی به همراه فرهنگ دموکراسی به سرعت رشد کرده و تثبیت شود، نظام سیاسی عمدتاً با ساختار قبلی حفظ می شود و حکومت های سلطنتی به شکلی آپاندیسی درمی آیند و بقیه جامعه با نظامی دموکرات و منتخب از دولت و مجلس عملاً اداره می شود. این نحوه تطور دموکراتیک هم در تاریخ اروپا در گذشته قابل شناسایی است و هم در کشورهای عربی و خاورمیانه در حال ظهور که در آن جا کشورهای حاشیه خلیج فارس با رشد سریع اقتصادی هنوز سلطنتی اداره می شوند و حالا با حفظ همان نظام ها به سوی انتخابات مجلس و دولت پیش می روند و در این دوره انتقال به سر می برند، در حالی که در دیگر کشورهای عربی عمدتاً انقلاب ها و تغییرات ساختاری حکومتی از سلطنتی بوده که جهت رسیدن به دموکراسی به عنوان راهکار عملی در پیش گرفته شده است.

کاوه احمدی علی آبادی

عضو هیئت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری

عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)