پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
مجله ویستا

سینمای جریان ساز


سینمای جریان ساز

سینمای مستند ایران, قدمتی برابر با تاریخ سینمای ایران دارد چون سینمای ایران چه در زمینه نمایش فیلم در سالن های سینمای تازه تأسیس و چه در عرصه نخستین تجربه ها با فیلم مستند آغاز می شود نقطه آغازین مستندسازی در ایران به سفر مظفر الدین شاه قاجار به فرنگ در سال ۱۹۰۰ میلادی باز می گردد

سینمای مستند ایران، قدمتی برابر با تاریخ سینمای ایران دارد. چون سینمای ایران چه در زمینه نمایش فیلم در سالن‌های سینمای تازه تأسیس و چه در عرصه نخستین تجربه‌ها با فیلم مستند آغاز می‌شود. نقطه آغازین مستندسازی در ایران به سفر مظفر‌الدین شاه قاجار به فرنگ در سال ۱۹۰۰ میلادی باز می‌گردد.

در این سفر "ابراهیم خان عكاس باشی" با فیلمبرداری از "جشن گل‌ها" در پاریس نخستین فیلم مستند ایرانی را می‌سازد و پس از "ابراهیم خان" "خان بابا معتضدی" نخستین ایرانی است كه در سطحی بالاتر دست به مستند سازی می‌زند.

با آغاز دهه ۳۰ هم‌زمان با آشوب‌ها و كشاكش‌های سیاسی در ایران مستند‌سازی، علاوه بر حجم زیاد، روال تازه‌ای می‌یابد. در آن زمان ایران كانون خبری جهان شده و سیل خبرنگاران و فیلمبرداران به ایران سرازیر می‌شود. موضوع نفت بیشترین كارهای مستند را به خود اختصاص داده و تظاهرات گروه‌های سیاسی در تهران و وضع زندگی مردم در مراحل بعدی قرار می‌گیرند. دست آخر، كودتای ۲۸ مرداد نقطه پایان رخدادهاست.

اما در سال ۱۳۲۸ سازمان فیلم‌برداری دانشگاه "سیراكیوز" گروهی را روانه ایران كرد و این گروه ساخت فیلم‌های مستند تبلیغاتی را آغاز نمود. فیلم‌های زیادی كه این گروه ساخته است، به ظاهر خالی از مضامین سیاسی است، اما با توجه به گفتار متن و مونتاژ تصاویر جهت سیاسی فیلم عیان می‌شود.

انقلاب از راه می‌رسد و تظاهرات و جنگ و گریز، فصل تازه‌ای را در مضامین مستندسازی ایران می‌گشاید. در این سال‌ها نبود شناخت اصولی از كار فیلم‌سازی مستند و تحت تأثیر رخداد‌ها قرار گرفتن، فیلم‌ها را تبدیل به گزارش‌هایی می‌كند كه دارای تصاویر فكر شده‌ای نیستند و به هر حال تا سال ۱۳۷۵ كه یك دوره مستندسازی در ایران پایان می‌یابد، مردم فیلم‌های مستند گزارشی - تبلیغی را در روشنایی سالن‌های سینما دیده و به استثنای چند مورد، هرگز برای تماشای آن پولی نپرداختند.

مستند‌سازان ایران طی چندین دهه فعالیت‌، زمینه‌های گوناگونی را برای طبع‌آزمایی برگزیدند و سبك‌های مختلفی را آزمایش كردند. هم پای این گسترش، صاحب‌نظران گوناگونی، پیرامون جنبه‌های گوناگون فیلم مستند و مستند‌سازی در ایران قلم زدند و به سهم خود به افزایش آگاهی فیلم‌سازان كمك كردند.

در زمینه وضعیت سینمای مستند ایران با چند سینما‌گر مستند گفت‌‌و‌گویی انجام داده‌ایم كه در پی می‌آید:

●وضعیت كنونی

از آنجایی كه در كشور ما ساز و كارهایی برای تولید اقتصادی فیلم مستند پیش‌بینی نشده است و این پندار غلط كه تولید فیلم مستند به هیچ وجه اقتصادی نیست در جامعه تثبیت یافته است، بنابراین فیلم مستند چه در حوزه تولید و چه در حوزه نقد و بررسی و ارزش‌گذاری به حاشیه‌ رانده شده و روزگار نامساعدی را به لحاظ حمایت‌‌های دولتی و فرهنگی می‌گذراند. معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی كه از طریق فعالیت‌های مركز گسترش سینمای تجربی و حرفه‌ای، قرار است به رسالت خویش در زمینه حمایت از سینمای مستند عمل كند با باز گذاشتن دست این مركز در عرصه تولید و رقابت با بخش خصوصی در عمل، اهداف تعیین شده خویش را نقض می‌كند.

"همایون امامی" - مستند‌ساز و پژوهشگر سینما - پس از بیان این سخنان به تلویزیون و برنامه‌ریزی برای تولید انبوه مستندهای یك بار مصرف گزارشی در آن اشاره كرده و می‌گوید: اخیراً به دنبال بحث‌ و مطالعه چندین ساله مركزی و به نام "مركز مستندسازی سیما" تأسیس شد كه قرار است در زمینه واگذاری بخش اعظم فعالیت‌های تولید فیلم‌های مستند در سیما به بخش خصوصی (چیزی شبیه به سیما فیلم یا صبافیلم) فعالیت داشته باشد. اما در عمل با اجتناب از اطلاع‌رسانی درباره اهداف و برنامه‌های آن از یك سو و گزینش مدیرانی كه از كمترین پیشینه‌ای در مستند‌سازی برخوردار نیستند، نگرانی‌هایی را به وجود آورده است. نگرانی‌هایی كه ما را نسبت به عملكرد و میزان تأثیر مثبت این مركز بر روند مستند‌سازی تلویزیونی نومید می‌سازد. اصرار مدیران مركز مستند‌سازی سینما در فعالیتی پوشیده و پنهان بر این بیم دامن می‌زند و ما را بیمناك می‌كند كه اگر در شرایط فعلی هر از چند گاهی بر سبیل تصادف و با هزینه عشق و باور چند مستند ساز محدود، آثار مستند درخور توجهی در تلویزیون ساخته می‌شود، تا چند صباح دیگر این شعله هم به خاموشی بگراید.

این فیلم‌ساز مستند همچنین در بخش خصوصی (اگر حضور فعال و پر جنب‌و‌جوش جوانان علاقه‌مند به مستندسازی را كه به یمن انقلاب دیجیتال عملاً تهیه‌كنندگی آثار خویش را نیز بر عهده دارند، همپای دفاتر سینمایی فعال یا نیمه فعال، یك جا به حساب آوریم) به شور و زندگی زاید‌الوصفی اشاره می‌كند كه عمدتاً در قالب آثار مستند اجتماعی ظاهر می‌شود. آثار مستندی كه پرداختن به آسیب‌های اجتماعی و موقعیت‌های متزلزل معیشتی، اعتیاد و فساد رایج و بی‌عدالتی‌های مرسوم و غیره را دستمایه آثار خویش قرار داده‌اند و می‌افزاید: بدیهی است امكان عرضه این فیلم‌ها به سیما و پخش آن از شبكه‌های چندین و چندگانه تلویزیون به دلیل لحن و انگیزه‌های افشاگرانه آنها وجود ندارد و سازندگان اینگونه فیلم‌ها ناگزیر از آن خواهند بود كه برای بازگشت سرمایه، به امكانات فرامرزی بیاندیشند. جشنواره‌هایی كه با اهداف مختلف می‌كوشند افكار و اندیشه‌های این جوانان را سمت و سو دهند. امری كه می‌بایست از آن به عنوان خطری جدی یاد كرد و متأسفانه بی‌توجهی مدیران فرهنگی خرد و كلان كشور روز به روز ابعاد این خطر اجتماعی فرهنگی را گسترش می‌بخشند.

"پژمان مظاهری‌پور" - سینما‌گر مستند و عضو كمیته‌ صنفی سینما‌گران مستند - مشكلات سینمای مستند ایران در حال حاضر را مشابه با سایر عرصه‌های فرهنگی و به ویژه سینمای غیرمستند ارزیابی كرده و درصد بیشتری از این مشكلات را در ارتباط با مسائل اقتصادی می‌داند و اضافه می‌كند: هیچ تعریف مشخصی برای سینمای مستند در ایران وجود ندارد و ما فاقد قوانین مشخص و مدونی هستیم كه در زندگی حرفه‌ای بتوان آنها را احساس كرد. از این رو نمی‌توان تمامی تقصیرات را به شكل صد در صد به گردن مسؤولین انداخت بلكه سینما‌گران مستند نیز مقصرند. چون تاكنون هیچ قانونی را معرفی نكرده‌اند و حتی فیلمی نساخته‌اند كه اكران شود. این در حالی است كه اكران فیلم‌های مستند در چند سال اخیر گویای علاقه مردم به تماشای این نوع فیلم‌هاست.

از سوی دیگر "حسن بهرام‌زاده" - سینما‌گر مستند و عضو كمیته صنفی سینما‌گران مستند - از زمان حاضر به عنوان زمان مناسبی برای سینمای مستند و سینما‌گران مستند یاد كرده و می‌گوید: خوشبختانه از معدود زمان‌هایی است كه سینمای مستند مورد توجه قرار گرفته است. چه مورد توجه اهل فن و چه مورد توجه مدعیان سینمای مستند. سینمای مستند در حال حاضر دست‌كم نسبت به ۸ سال گذشته (زمان تأسیس انجمن سینما‌گران مستند) بیشتر مورد توجه مطبوعات و جامعه بین‌الملل و ... قرار گرفته است. بنابراین فرصت خوبی برای سینما‌گران مستند و مستند‌سازان فراهم شده تا مطالبات معوق خود را در خصوص توجه معاون سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر مسؤولان امور سینمایی كشور درخواست نمایند و امیدوار باشند كه این مطالبات برآورده خواهد شد.

"یوسف رضالو" - سینما‌گر مستند - سینمای مستند كنونی كشور را جزئی از پیكره سینمای ایران نمی داند و تأكید می‌كند: در حال حاضر هیچ پشتیبانی و هیچ بهایی برای سینمای مستند وجود ندارد و برخلاف آن كه تولید فیلم مستند بسیار سخت‌تر از تولید فیلم داستانی است، اما فیلم مستند پس از ساخته شدن در طاقچه‌ها و بایگانی‌ها خاك می‌خورد. چون برای مردم اكران نمی‌شود و اكران فیلم مستند هنوز به شكل فرهنگ در نیامده است. این در حالی است كه به وسیله سینمای مستند می‌توان ریشه‌های اجتماعی، مكان‌های تاریخی، آداب و سنن، اقلیت‌ها، نژادها و... را به مردم شناساند. بدیهی است در این زمینه نیاز به برنامه‌ریزی خاص برای اكران فیلم‌های مستند احساس می‌شود.

● سیاست‌های كلان و سینمای مستند

"احمد عبداللهیان" - سینما‌گر مستند - از حمایت نكردن مسؤولان و وجود نداشتن هیچ جایگاهی برای این سینما در سینمای امروز ایران می‌گوید و می‌افزاید: این سینما در بخش سیاست‌های كلان نیز هیچ جایگاهی ندارد و تنها حامی سینمای مستند در ایران و در حال حاضر مركز گسترش سینمای مستند و تجربی است كه در آنجا هم تنها از سینمای مستند یك اسم باقی مانده است.

"امامی" بررسی سینمای امروز ایران را بدون در نظر گرفتن مناسبات فرهنگی اجتماعی و بحران‌ حاكم بر جامعه میسر ندانسته و می‌گوید: اندیشه حاكم بر سینمای ایران، همانند سایر عرصه‌های فرهنگی و هنری بیشتر معطوف به سودآوری اقتصادی و فروش بیشتر است . یكی از جوایز معمول در این سال‌ها جایزه به فیلمسازانی است كه فیلم‌های پر مخاطب ساخته‌اند. در چنین شرایطی وقتی در نگرش مدیران فرهنگی كشور، سینمای مستند حتی به عنوان جزئی از بدنه سینمای ملی نیز مطرح نمی‌شود، چگونه می‌توان توقع داشت كه مدیران فرهنگی، ارزش‌ها و كاركردهای وسیع فیلم مستند را درك كرده و آن را به رسمیت بشناسند و نسبت به حمایت از آن پیگیرانه بكوشند؟ شخصاً هیچ امیدی به تحقق چنین چشم‌اندازی ندارم لیكن می‌توانم امیدوار باشم كه جبر زمانه و قهر فن‌آوری با توجه به پیامدهای میمون و مباركش شرایط را فراتر از توان و عمل مدیران فرهنگی قرار دهد كه سینمای ایران را تنها در حوزه سینمای اكران تعریف می‌كنند.

"بهرام‌زاده" در این زمینه به فعالیت انجمن سینما‌گران مستند از سال ۷۶ در جهت تثبیت جایگاه سینمای مستند و درخواست این انجمن از معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای مشخص شدن حوزه فعالیت سینمای مستند و البته بی‌پاسخ ماندن این درخواست‌ها اشاره كرده و می‌افزاید: مجلس ششم درباره تدوین پیش‌نویس قانون سینما، تحقیقی را با حضور نماینده انجمن سینما‌گران مستند آغاز كرد و در نهایت منجر به تصاحب هویت از سوی سینمای مستند شده و این سینما حق برخورداری از بودجه كشور را پیدا كرد. به همین دلیل اگر این قانون به صورت لایحه‌ای از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مجلس ارائه شده و در آن برای شاخه سینمای مستند جایگاه خاصی قائل شوند دورنمای روشنی برای این سینما عیان خواهد شد.

"رضالو" نیز در این خصوص به حركات مثبتی كه اخیراً به چشم می‌خورد اشاره می‌كند و می‌گوید: نمی‌دانم كه این اتفاقات برنامه‌ریزی شده است یا خیر. به عنوان مثال اخیراً به فیلمسازان جوان بهای بیشتری داده می‌شود كه بدیهی است این سینما‌گران با تفكرات نو و ایده‌های جدید و جالب وارد عرصه می‌شوند و توجه بیشتر مسؤولین به این امر، نتیجه بهتری در برخواهد داشت.

ساسان پارسی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.