یکشنبه, ۶ خرداد, ۱۴۰۳ / 26 May, 2024
مجله ویستا

داستان یک اقلیم


داستان یک اقلیم

نگاهی به تاریخ و جغرافیای جمهوری آذربایجان

آذریابجان در محل تلاقی قاره‌های آسیا و اروپا واقع شده است. این جمهوری دارای شرایط بسیار مناسب، از جمله اقلیم معتدل، خاک حاصلخیز و ثروت‌های طبیعی است. از چهارده اقلیم شناخته شده در جهان، یازده اقلیم را می‌توان در آذربایجان یافت. آذربایجان یکی از قدیمی‌ترین نقاط سکونت انسان به شمار می‌رود که آثاری از انسان نخستین (آزیخ آنتروپ) که در دو میلیون سال پیش در اراضی آذربایجان می‌زیست، کشف شده است.

آذری‌ها که مورخان یونان باستان آنان را گاه آلبانیایی می‌نامند، از اقوام کهن ساکن قفقاز خاوری هستند که در سده‌ نهم پیش از میلاد در یکی از استان‌های تابع دولت باستانی ماد زندگی می‌کردند.

سرزمین مزبور در روزگار امپراتوری هخامنشیان بخشی از ایران بود و زمانی که در سال ‏‎۳۲۸‎‏ پیش از میلاد، امپراطوری هخامنشی به دست اسکندر مقدونی منقرض گردید، نام آذربایجان از آتورپات فرماندار ایرانی آن سرزمین اقتباس شد و به وسیله‌ مورخان یونانی در نوشته‌ها و متن‌های تاریخی منتشر گردید.

پس از فروپاشی شاهنشاهی هخامنشی، تابعیت آذربایجان از ایران همچنان ادامه یافت و پس از جانشینان اسکندر، اشکانی‌ها و ساسانیان نیز بر خطه آذربایجان حکمفرمایی داشتند. در سال ۶۲۴‎‏ بعد از میلاد اعراب مسلمان، آذربایجان را تصرف کردند و از سال ‏‎۸۱۶‎‏ تا ‏‎۸۳۷‎‏ بابک خرمدین که از مردم آذربایجان بود، علیه اعراب قیام کرد و سرزمین مزبور را برای مدت کوتاهی از تصرف خلفای عباسی درآورد. در سده‌های هفتم تا دهم میلادی، راه تجاری معروف و مهم آن زمان، که اروپا را به آسیای خاوری متصل می‌کرد به راه ابریشم معروف بود‌ و از این سرزمین عبور می‌کرد و به رونق اقتصادی آن یاری می‌رساند.

بین سده‌های پانزدهم و شانزدهم دولت صفوی به دست شاه اسماعیل اول پایه‌گذاری شد و صفویان که آذری تبار بودند بر این خطه نیز حکمفرمایی کردند و آذربایجان را به یکی از مهم ‌ترین استان‌های ایران مبدل ساختند. طی سده‌ شانزد‌هم تا هجدهم، آذربایجان یا قفقاز خاوری صحنه‌ زدو خورد‌ها و جنگ‌های مکرر بین ایران و عثمانی بود و در سده هجدهم امپراتوری روسیه نیز پا به میدان گذارد و به سوی جنوب شروع به دست اندازی کرد.

تا این زمان بیشتر خانات آذربایجان در تابعیت ایران قرار داشتند، ولی در اوایل سده‌ نوزدهم روس‌ها که به نواحی متصرفی ایران تجاوز کرده بودند، با ایران به جنگ پرداختند و پس از دو جنگ بزرگ بر اساس پیمان‌های ننگین گلستان در سال ‏‎۱۸۱۳ و ترکمنچای در سال ‏‎۱۸۲۸‎، آن قسمت از آذربایجان را که در شمال رود ارس قرار داشت ضمیمه‌ خاک خود کردند.

با پیدا شدن منابع نفت در آذربایجان موقعیت سرزمین مزبور اهمیت یافت و در سال ‏‎۱۹۰۱‎حزب ملی‌گرای مساوات پایه‌گذاری شد و در سال ‏‎۱۹۱۸‎‏ استقلال این کشور را اعلام داشت. استقلال آذربایجان بیش از دو سال دوام نیاورد و ارتش سرخ، باکو را تصرف کرد و آذربایجان را تحت کنترل شوروی درآورد و جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان را تشکیل داد. در سال ‏‎۱۹۲۲‎‏ همراه با ارمنستان و گرجستان، مشترکا جمهوری شوروی سوسیالیستی "ماورا قفقاز" را تشکیل داد. در اوایل دهه‌ ‏‎۱۹۲۰‎‏ تلاش‌های ملی‌گرایانه مردم آذربایجان، مسکو را بر آن داشت تا منطقه‌ قره‌باغ را که قبلا جزئی از ارمنستان بود، ضمیمه‌ آذربایجان کند، اما این وضع دیری نپایید و نواحی قره‌باغ و نخجوان، هر کدام به یک جمهوری خودمختار مبدل شدند.

در دسامبر ‏‎۱۹۳۶‎، جمهوری شوروی سوسیالیستی ماورای قفقاز منحل شد و آذربایجان با عنوان جمهوری سوسیالیستی آذربایجان، ضمیمه اتحاد شوروی شد. در سال ‏‎۱۹۲۴‎‏ خط لاتین جایگزین خط عربی گردید و از سال ‏‎۱۹۴۰‎‏ خط سیریلی جای خط لاتین را گرفت.

بین سال‌ها ی ‏‎۱۹۶۹‎‏ تا ‏‎۱۹۸۲‎‏ رهبری حزب کمونیست آذربایجان در دست حیدر علی‌اف قرار گرفت و موقعیت او مورد تائید مسکو واقع شد. در سال ‏‎۱۹۸۶‎‏ هنگامی که میخائیل گورباچف رهبری اتحاد شوروی را در دست داشت و سیاست گلاسنوست و پروستروئیکا را اعلام نمود، اعتصابات و جنبش‌‌های سیاسی متعددی تحت رهبری جبهه‌ خلق آذربایجان بروز کردو این جبهه خواستار حقوق بیشتر مردم و انتخابات آزاد و استقلال اقتصادی شد و علاوه بر آن مقابل ادعای ارمنستان نسبت به قره‌باغ، ایستادگی و مخالفت کرد و منطقه مزبور را جزئی از آذربایجان دانست.

بدین‌سان دامنه زدوخورد میان آذربایجان و ارمنستان بالا گرفت تا جایی که در سال ‏‎۱۹۸۸‎‏ ارامنه‌ شهرهای سومقاییت و باکو از شهر و خانه‌ خود آواره شدند و عده‌ زیادی از آنان به قتل رسیدند. به دنبال این رویداد، مبارزان آذری و ارمنی با یکدیگر به جنگ و زد و خورد پرداختند و شورای عالی قره‌باغ خواستار جدایی از آذربایجان و پیوستن به ارمنستان شد و متقابلا شورای عالی آذربایجان نیز آن را صریحا رد کرد و غیر قانونی دانست و از سوی دیگر ارمنستان قره‌ باغ را جزئی از خاک خود اعلام کرد.

در ‏‎۳۰‎‏ اوت ‏‎۱۹۹۱‎‏ استقلال جمهوری آذربایجان به وسیله هیئت رئیسه اتحاد شوروی مورد تصویب قرار گرفت و به دنبال آن انتخابات ریاست جمهوری آذربایجان برگزار شد و حزب کمونیست منحل گردید و ایاز مطلب‌اف به ریاست جمهوری رسید.

در ۲۲ دسامبر ‏‎۱۹۹۱‎‏ جمهوری آذربایجان به عضویت جامعه‌ کشور های مستقل مشترک المنافع پذیرفته شد و در ‏‎۲‎‏ فوریه ‏‎۱۹۹۲‎‏ به عضویت سازمان ملل متحد درآمد. در دسامبر ‏‎۱۹۹۱‎‏ مردم قره‌باغ با اکثریت

‏‎۹۹‎‏ درصد به استقلال خود رای دادند و به دنبال آن جنگ و زد و خورد بین مبارزان مسلح آذری و ارمنی شدت یافت.

نارضایتی مردم آذربایجان از اعلام استقلال قره‌باغ و عدم کارایی و ناتوانی ارتش آذربایجان، به اعتراض و شورش مردم انجامید و ایاز مطلب‌اف از کار برکنار و یوری مامدوف به جای او نشست. در آوریل ‏‎۱۹۹۲‎‏ نبرد میان آذری‌ها و ارمنی‌ها دامنه‌ وسیعی پیدا کرد و به نخجوان نیز کشیده شد. در مه ‏‎۱۹۹۲‎‏ پارلمان آذربایجان دوباره به روی کار آمدن ایاز مطلب‌اف را مورد تائید قرار داد و به این بهانه رهبران ملی و اعضای جبهه‌ خلق، ساختمان پارلمان را مسلحانه محاصره کردند و خواستار برکناری مطلب‌اف شدند و سرانجام پس از دو روز تظا هرات و زد و خورد خیابانی، مطلب‌اف مجددا برکنار شد و مامدوف به ریاست جمهوری رسید.

در سال ‏‎۱۹۹۲‎‏ ابولفضل ایلچی بیگ، رهبر جبهه‌ خلق در انتخابات پیروز شد و به ریاست جمهوری رسید و در پی آن نبرد بین آذربایجان و ارمنستان گسترش یافت و ارامنه پیروزی ‌هایی به دست آوردند.

در همین زمان آذربایجان که به آمریکا و غرب نزدیک شده بود، از جامعه‌ کشورهای مشترک‌ المنافع خارج شد و الفبای لاتین را جایگزین الفبای سیریل کرد. همزمان با این تحولات حیدر‌علی‌اف، رئیس شورای عالی نخجوان به ریاست مجلس ملی آذربایجان برگزیده شد و ابوالفضل ایلچی‌بیگ بر اثر فشار‌های صورت حسین‌اف از ریاست جمهوری کناره گرفت و به نخجوان گریخت و حیدر‌علی‌اف از سوی مجلس موقتا عهده‌‌دار ریاست جمهوری شد و صورت حسین‌‌اف را به نخست وزیری برگزید. در همه پرسی اکتبر سال ‏‎۱۹۹۳‎‏ حیدر‌علی‌اف رسما به ریاست جمهوری رسید و آذربایجان مجددا به عضویت جامعه‌ مشترک‌ المنافع وارد گردید.‏

اختلاف بر سر مالکیت قره‌باغ که همچنان به قوت خود باقی بود، ارامنه را به پیروزی‌‌های بیشتری نایل کرد و تمام خاک قره‌‌باغ و حتی بخش‌هایی از سرزمین آذربایجان به تصرف ارامنه درآمد. اقداماتی که از طرف کشورهای مختلف و جوامع بین‌المللی صورت گرفته، تاکنون بی‌نتیجه مانده و بحران قره‌باغ آسیب‌‌های فراوانی بر اقتصاد دو کشور نوپای‌ آذربایجان و ارمنستان وارد ساخته است.

در سال ‏‎۱۹۹۷‎‏ کنسرسیومی مرکب از ‏‎۱۲‎‏ شرکت نفتی که ‏‎۴۰‎‏ درصد سهام‌شان به آمریکا تعلق دارد، برای استخراج نفت در کشورهای آذربایجان و قزاقستان و ترکمنستان تشکیل شد تا به اکتشاف و استخراج نفت در یکی از بزرگ‌ترین میدان‌های نفتی جهان مبادرت کند.

هنوز اقدامات این کنسرسیوم به نتیجه‌ مثبتی نرسیده و موضوع مسیر انتقال لوله ‌های نفت از یک‌ سو و آلودگی دریای خزر از سوی دیگر مورد بحث و گفتگو است و کشورهای بزرگ منطقه یعنی روسیه و ایران با حساسیت تمام بر این تحولات نظاره می‌کنند. در سال ‏‎۱۹۹۹‎‏ نیز یک شرکت ژاپنی ‏‎۲/۳ میلیارد دلار به صورت مشترک با آذربایجان برای بهره‌برداری از مناطق نفتی سرمایه‌گذاری کرد. در انتخابات مجلس ملی که در ژانویه ‏‎۲۰۰۱‎‏ برگزار گردید، حزب آذربایجان نوین، به رهبری حیدر‌علی‌ف ،‎۷۵‎‏ کرسی از ‏‎۱۲۵‎‏ کرسی مجلس را به خود اختصاص داد. از ماه اوت ‏‎۲۰۰۱‎‏ خط سیریلی از مکاتبات رسمی کنار گذاشته شد. بعد از مرگ حیدر علی‌اف سیاست‌های او توسط پسرش الهام علی‌اف ادامه می‌یابد.

منابع:

‎۱‎‏. جغرافیای کامل قفقاز، بهرام‌ امیر احمدیان.

‏‎۲‎‏. گیتاشناسی نوین.

گلناز مقدم‌فر