چین, اژدهای شرق آسیا

چین بهترین شاهد برای این مساله است که با مدیریت صحیح و با تکیه بر شکوفایی استعدادهای انسانی می توان غیرممکن ها را به ممکن تبدیل کرد به گزارش ایرنا ۳۰ سال قبل از کشور چین به عنوان کشوری فقیر با اقتصاد بسته یاد می شد اما از ۲۲ سال پیش سیاست درهای باز در چین آغاز گردید

چین بهترین شاهد برای این مساله است که با مدیریت صحیح و با تکیه بر شکوفایی استعدادهای انسانی می توان غیرممکن ها را به ممکن تبدیل کرد. به گزارش ایرنا ۳۰ سال قبل از کشور چین به عنوان کشوری فقیر با اقتصاد بسته یاد می شد. اما از ۲۲ سال پیش سیاست درهای باز در چین آغاز گردید. در حال حاضر سرعت توسعه چین برای بسیاری از پژوهشگران و صاحب نظران اقتصادی و سیاسی مایه تعجب و حتی موجب نگرانی گردیده است. زیرا ساختارهای پیچیده سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیکی این کشور و ارتباط بسیار پیوسته آن با تحولات بازارهای جهانی به گونه ای شده که تاثیر غیر قابل انکاری بر بازارهای انرژی، سرمایه و تجارت جهانی گذارده است. همچنین رشد و توسعه اقتصادی چین تاثیر بسزایی بر بازارهای نفتی جهانی گذارده و شاید بتوان گفت پویایی اقتصاد جهان از آسیا و قدرت اقتصادی کشورهایی چون چین، ژاپن و هند تاثیر می پذیرد. هر چند، هر از چندگاهی اقتصاد غرب بحران های مالی و پولی خود را بصورت های گوناگون به آسیا و آسیای جنوب شرقی منتقل می نماید ولی با این اوصاف پایداری و ماندگاری اقتصاد در این مناطق به گونه ای است که تاکنون برقرار مانده اند.

شاید به جرأت بتوان گفت توسعه اقتصادی چین فرایند یک برنامه ریزی کاملا هدفمند مبتنی بر پایه قدرت اقتصادی و قدرت علمی، فنی و فناوری است. از سال ۱۹۷۹ و با اجرای سیاست درهای باز ساختار علمی، تحقیقاتی و فنی این کشور دچار تحولات چشمگیری شد. با توجه به اینکه در این کشور نیروی کار ارزان قیمت وسرمایه (چه داخلی و چه خارجی) به درستی بکار گرفته شده است. منجر به آن گردید که بنیاد توسعه اقتصادی چین پیوندی مناسب با پیشرفت علوم فناوری و تحقیق و توسعه برقرار نماید. این کشور پهناور با بیش از یک میلیارد و سیصد میلیون نفر جمعیت با ایجاد مناطق ویژه توسعه علوم و فناوری و فعال کردن دانشگاه ها در این مناطق گام های مناسبی در جهت ارتقاء و پیشرفت توسعه خود برداشته است. دولت برنامه های ملی مختلفی را برای توسعه علوم و فناوری و پیشبرد تحقیق و توسعه در پیش گرفته که از آن جمله برنامه صاعقه یا مشعل را می توان نام برد نتیجه این اقدامات دستیابی چین به رتبه های بالای علوم فناوری بوده است.

این کشور نظر خاصی در جهت گفتگو و تعامل مناسب با سران دیگر کشورها را در دستور کار خود قرار داده است. در حال حاضر ۳۰ هزار موسسه اقتصادی در این کشور به فعالیت در امور فرامرزی مشغول بوده و در ۱۶۰ کشور و منطقه جهان به سرمایه گذاری می پردازند. بانک جهانی پیش بینی می کند که سهم چین در رشد جی دی پی (رشد ارزش تولیدات داخلی کشورهای دنیا) در سال جاری به ۱۶درصد برسد و به گفته صندوق بین المللی پول این کشور در حال تبدیل شدن به موتور محرکه توسعه اقتصادی جهان است. اگر امروز سری به کشور چین بزنید زیر پله هایی را خواهید دید که ظرفیت یک یا دو نفر را داشته و به طور ۳ شیفت در حال تولید اقلام گوناگون از قبیل عروسک (اسباب بازیهای مختلف، کیف، پوشاک و غیره) هستند و یک نظام کاملا مناسب و همچنین مکانیزه محصولات تولید شده را تا مرحله صادرات هدایت و مدیریت می نماید. این سیستم بهترین بهره وری ممکن را در امر سرمایه گذاری و تولید، کارگاههای کوچک و زود بازده به بار آورده است و از زمان ایجاد شدن این گونه کارگاهها بازارهای آن نیز شناسایی می گردند تا گره ای در امر فروش و صادرات آن پیش نیاید. این کشور در امر بازارسنجی دارای یکی از مناسب ترین مدیریتهای موجود در سطح دنیا است.

بطوریکه امروزه می بینیم در کشورهای مختلف دنیا تولیدات چینی بر اساس آخرین نیازها و دلخواههای مصرف کنندگان تولید و عرضه می گردد مانند ساعتهای اذان گو، گوشیهای قبله نما، نرم افزارهای دینی مختلف قابل نصب بر کامپیوترهای شخصی و همچنین گوشیهای همراه، لوازم و تزئینات خودروها و... این امر نشانه از دقت نظر بازاریابهای این کشور در زمینه شناسایی فرهنگها و ساختارهای اجتماعی مختلف در دیگر کشورها دارد و در نوع خود قابل تامل است تا به عنوان یک تجربه از آن استفاده گردد. محصولات تولیدی این کشور به پشتوانه تولیدات ارزان قیمت دارای کمترین قیمت تمام شده بوده و در هر نقطه از جهان کشورها را با نگرانیهای خاصی خصوصا در مورد بحران تولیدات داخلی مواجه کرده است. تولیدات این کشور در درجات ۱ و ۲ و ۳ عرضه می گردند. عموما تولیدات درجه ۱و ۲ آن به کشورهای در حال توسعه از قبیل ایران، پاکستان، عراق و... نرفته وارد بازارهای اروپایی و آمریکایی می شود. به نظر نگارنده شاید در آینده که سازمانهای تجارت جهانی بصورت جدی گسترش یافته و کشورهای جهان را در بر می گیرد بسیاری از کشورها توان رقابت با این اژدهای شرق را نخواهند داشت اژدهایی که آرام آرام از خواب بیدار گردیده و به پیش می رود.

شاید بتوان گفت چین بهترین شاهد برای این مساله است که با مدیریت صحیح و با تکیه بر شکوفایی استعدادهای انسانی می توان غیرممکن ها را به ممکن تبدیل کرد. یادآوری این نکته ضروری به نظر می رسد که شروع پیشرفت چین کمتر از ۳۰ سال پیش آغاز گردیده است و ما نیز می توانیم با برنامه ریزی صحیح و استفاده مناسبت و بهینه از منابع و استعدادهای موجود در کشور به گامهای بلندی در امر توسعه اقتصادی دست یابیم.