شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا

بچه ها یعنی آینده


بچه ها یعنی آینده

نقی سلیمانی در حوزه داستان های كوتاه, رمان, نقد و پژوهش ادبیات داستانی فعال است آثار او تاكنون جوایز متعددی را دریافت كرده

● گفت وگو با نقی سلیمانی، نویسنده

نقی سلیمانی در حوزه داستان های كوتاه، رمان، نقد و پژوهش ادبیات داستانی فعال است. آثار او تاكنون جوایز متعددی را دریافت كرده كه می توان از آن میان به گلدان پشت پنجره (كتاب برگزیده نویسندگان در كتاب سال سروش نوجوان ۱۳۷۰)، خل بازی های خلبان اتوبوس هوایی (برنده لوح زرین و دیپلم افتخار بهترین داستان سال كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان) و كارآگاه بچه ها (داستان برگزیده سال به انتخاب نوجوانان در سال ۷۵) اشاره كرد. سلیمانی كه در زمینه طنز و شوخی و ادبیات پلیسی در حوزه نوجوانان فعال است پیش از این عضو شورای ادبیات در حوزه اندیشه و هنر اسلامی، دبیر سرویس ادبی مجله كیهان بچه ها و دبیر سرویس ادبی مجله سروش نوجوان بوده است. وی اكنون در سروش نوجوان به فعالیت مشغول است. با سلیمانی پیرامون آثار او در دفتر كارش، سروش نوجوان به گفت وگو نشستیم. جایی كه برای بسیاری از بزرگترهای امروز خاطرات پررنگ سروش نوجوان در سال های گذشته را به همراه دارد.

● به نظر می رسد شما هم از شیوه «كارآگاه خودتان را دوست بدارید» در رمان كارآگاه بچه ها استفاده كردید. اما این موفقیت را داشته اید كه شخصیت مداری و موضوع را فدای یكدیگر نكنید و این دو را در كنار هم پیش ببرید. درخصوص به كارگیری شیوه داستان های كارآگاهی تان توضیح بدهید.

▪ داستان های پلیسی آن طور كه در ایران شناخته می شود معمولاً با نقطه اوجش یعنی شرلوك هلمز (یا هومز در واقع) و آثار كنان دویل، مورد اتفاق نظر منتقدان و خوانندگان داستان است، اما پیشینه اش در ادبیات جهان به شكل رگه هایی وجود دارد. در ادبیات قرن نوزدهم هم یكی از زمینه ها به عنوان رگه مهم آن نوع، همین بوده است، منتها به شكل مستقل مطرح نشده بود. مثلاً به جنایت و مكافات داستایفسكی از این جنبه هم می توان پرداخت.

بازرس جنایت و مكافات بازرس قوی ای است و بلوف های روانی جالبی به آن دانشجو می زند. البته آن دانشجو هم راستی كه آدم هوشمندی است و این یكی از چیزهایی است كه جنایت و مكافات را سخت جذاب می كند. درگیری دو آدم هوشمند و نقشه هایی كه برای همدیگر می كشند. در عالم نمایش هم به همین ترتیب مثلاً هملت شكسپیر از این بعد هم قابل بررسی است. هملت به نوعی نقش یك بازرس را بازی می كند تا طی یك نمایش، عمویش را - كه پدرش را كشته- به دام بیندازد. با این حال از ادگار آلن پو گرفته تا «چندلر» با آن رمان خواهر كوچیكه اش كه نگاه كنیم به قول «تودوروف» داستان های پلیسی یك سیر تكاملی را طی نكرده اند. بیشتر ما با شكل هایی طرف هستیم. در شكل شناسی «تودوروف» ادبیات پلیسی سه شكل بیشتر ندارد:

۱- قاتل كیه

۲- داستان پرهیجان

۳- رمان تعلیق- البته رمان تعلیق شكلی است كه خودش به دو نوع تقسیم می شود؛ یكی «كارآگاه آسیب پذیر» و دوم شكل «مظنون در مقام كارآگاه»

● با این تحلیل آیا كارآگاه بچه ها جزء داستان های پرهیجان است یا قاتل كیه؟

▪ من كارآگاه بچه ها را كه می نوشتم داستان پلیسی را- مثل هر كار دیگری كه كرده ام- جدی گرفتم. همزمان در این زمینه هم می نوشتم و هم تحقیق می كردم و هم نمونه های موفق آن را تجزیه و تحلیل می كردم. ببینید شیوه ای كه به كار گرفتم در شروع ظاهراً همان شكل «قاتل كیه» است. در این شكل یك قصه ای قبلاً اتفاق افتاده و حالا این قصه جدید وقتی شروع می شود در پی روشن كردن وجوه آن قصه قبلی است.

در واقع معمولاً ما با دو قصه روبه رو هستیم. اما رمان كارآگاه بچه ها كه پیش می رود خواننده متوجه می شود كه این قصه دوم هم مثل یك «داستان پرهیجان» لحظات غافلگیركننده و پرتنش و مرگ آسا را در دل خود دارد. ولی رمان باز هم جلوتر كه می رود ما وارد «رمان تعلیق» هم می شویم. كارآگاه در اینجا شرلوك هلمز غول آسیب ناپذیر نیست بنابراین هر دو شكل رمان تعلیق هم در ادامه كار وجود دارد یعنی شكل كارآگاه آسیب پذیر و نیز شكل مظنون در مقام كارآگاه. با همه اینها من دلم نمی خواست كار خیلی هم خشك و سرد باشد. از این رو از همان ابتدا شوخی ها و طنزها جزء ذات اثر قرار گرفته. مثلاً بچه ها شوخی شوخی یك معلم بازنشسته را كه یك كلاه لبه گرد و بارانی بلندی دارد به جای كارآگاه می گیرند و معلم هم در ابتدا به روی آنها نمی آورد كه كیست و قصد می كند به آنها كمك فكری كند و رفته رفته این شوخی جدی می شود.

● با این حال به نظر می رسید رمان كارآگاه بچه ها را می توان از جنبه ساختمان دراماتیك هم تجزیه و تحلیل كرد.

▪ بله چیزی كه برای من خیلی خیلی مهم بود مرتب بودن ساختمان دراماتیك این رمان بود. به نظرم چون ساختمان دراماتیك اثر مرتب بود، به خصوص شخصیت پردازی ها پاسخ كار را هم گرفتم.

● منظورتان این است كه نوجوانان با كتاب برخورد گرمی كردند؟

▪ بله. در ابتدا جلد اول این رمان به شكل دنباله دار در سروش نوجوان چاپ می شد و در نظرخواهی آخر سال هم بچه ها از میان تمام داستان ها، آن را انتخاب كردند. بعداً این طرف و آن طرف هم خوانندگان به شكل های مختلف درخواست جلد بعدی آن را می كردند. ناشر اول كتاب آقای قدیانی به من می گفت مرتب بچه ها تماس می گیرند و جلد بعدی را طلب می كنند. ناشر دوم كار حتی وقتی قرارداد را به من می داد گفت هر رقمی كه دلت می خواهد بنویس، چند بار هم برای فیلم و یا سریال سازی از روی آن با من تماس گرفتند كه در زمینه حقوق مالی رمان به نتیجه نرسیدیم. به هر حال معمولاً بابت این جور كارها نویسندگان در دنیا- حتی در تركیه - ثروتمند می شوند، ولی این چیزها برای من در درجه بعدی اهمیت قرار داشت.

من شخصیت هایی را به دنیای ادبیات عرضه كردم و اگر فرصت مالی خوبی پیش بیاید حتی می توانم صد جلد دیگر هم با همین شخصیت ها كتاب بنویسم. مثلاً با كارآگاه بچه ها، با آن پسرك رمان كه بچه ها «چای قند پهلو» صدایش می كنند یا با شكارچی و نیلوفر و رویا. بعضی ها به من گفتند ذبیح و حنا خیلی زنده تر و ملموس تر درآمده. به هر حال این شخصیت ها همگی پرونده و حتی شماره شناسنامه هم دارند و حتی دكمه پنجم لباسشان هم می دانم چه رنگی است و به زندگی ادبی خودشان ادامه خواهند داد.

● اصولاً داستان های پلیسی و كارآگاهی در توانمندسازی ذهن نوجوان چه نقشی دارد؟

▪ داستان های پلیسی مثل خود زندگی می تواند اثرات گوناگون بر بچه ها داشته باشد. ایجاد تحرك، نشاط، قدرت تصمیم گیری سریع در حوادث، ایجاد روحیه جمعی و قدرت ریسك كردن، كشف دنیا با تمام وجود و با در دل حوادث قرار گرفتن بی اینكه خطری بچه ها را تهدید كند و خیلی چیزهای دیگر- البته اگر با ذهنیت كلاسیك به داستان نگاه كنیم فقط ممكن است دنبال پیام باشیم ولی یك داستان پلیسی متعالی به نظرم هم محتوا است و هم عمل- یعنی حركت ذهن خواننده را همراه شخصیت به نوعی عمل باید به حساب آورد.

به علاوه به نظرم در داستان هایی مثل شرلوك هولمز ذهن خواننده و قدرت تعقل و استنباط و استنتاج خواننده تیزتر می شود و به نوعی عقلانیت و تكیه به عقل از طریق قدرت مشاهده- تكیه كردن به نشانه ها و نوعی دید ضدعادت و آشنایی زدا- با خواننده تمرین می شود. این نوع ادبیات در عرصه نوجوان بی فایده نیست اگر كه به دست اهلش نوشته شود.

● در مجموعه كارآگاه بچه ها طنز را هم چاشنی كار كرده اید. این نوع كار چه ویژگی هایی را در جذب مخاطب و ارائه كار به همراه خواهد داشت؟

▪ شوخی ها و طنزها در اینجا جزء زمینه كار است. اگر شما مرتب در یك كمدی شوخی و خنده بگذارید ناگهان ممكن است بیننده وسط كار بی اختیار به گریه بیفتد. بنابراین شوخی و طنز حتی در كمدی، یك جریان مستمر و پی درپی نیست، یك در میان است. در هر حال من هیچ وقت به شوخی و طنز به عنوان چاشنی نگاه نكرده ام. نگاه من این است كه در زندگی شوخی و طنز وجود دارد مثلاً در برخی جاها در ایران بی تناسبی غوغا می كند. فقط باید در كمین نشست و خوب گوش داد و خوب مشاهده كرد و شكارش كرد. البته طنز و تخیل قوی خواهران دوقلوی به هم چسبیده ای هستند كه نمی توان از هم جدایشان كرد.

‌● به نظر شما در داستان های طنز باید موضوعات خاصی را برای پرداخت ارائه كرد یا هر موضوعی را می توان در قالب این داستان ها نوشت؟

▪ هر موضوعی را می توان در قالب داستان های طنز نوشت مشروط بر اینكه جهت نگاه تان معمولی نباشد. البته از طرف دیگر نویسندگان هم هر یك محدودیت دید دارند. مثلاً فلان نویسنده ایرانی شاید نتواند واقعه یازدهم سپتامبر را به شكل داستان طنز بنویسد، ولی احتمالاً می تواند داستان آن نیم وجبی را بنویسد كه پیش چشم غول تخم مرغ را به جای سنگ جا زد و آب سنگ را دوشید و... من خودم در مورد زمین لرزه نمی توانم داستان طنز بنویسم. می دانم كه هر كاری كنم داستانی فلسفی از كار درخواهد آمد.

● در این مجموعه یكی از ماموران پلیس تا انتهای كار جزء محكومان و متهمان معرفی می شود. چرا از این بهانه استفاده كردید. آیا صرفاً برای تعلیق بیشتر بوده یا با این شیوه شك و شبهه های بیشتر و معماهای بیشتری را می توانستید به وجود بیاورید؟

▪ ببینید جهان ممكن است شفاف، مرئی و روشن به نظر برسد. آن هم در نور روز و زیر آفتاب بی دریغ، ولی واقعاً این طوری نیست. افسانه نیوتن را در نظر بگیرید. هزاران نفر زیر درخت سیب نشستند و سیب هم به سرشان خورد، ولی هیچ كدامشان با دید نیوتن به موضوع نگاه نكردند. در جهان علم هر ذره را زیر ذره بین و میكروسكوپ و غیره می گیرند تا آن را هزاران بار خوب تر ببینند. در آغاز قرن ۲۱ جهانی كه انسان با آن روبه رو است هنوز همچنان در پرده ای از اسرار و ناشناختگی پوشیده است. این انگار كه جزء ذات جهان است.

نلی محجوب


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.