جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

بین التعطیلین و تنبلی اجتماعی


بین التعطیلین و تنبلی اجتماعی

سوای تعطیلات طولانی آغاز سال, بیشتر تعطیلات در ایران, مبنای دینی یا انقلابی دارند مانند ۱۴ و ۱۵ خرداد و ۲۲ بهمن این تعطیلات هر چند منظم نیستند, از آنجا که می توان دقیقا دانست در چه روزی هستند, از مدت ها قبل و حتی سال پیش از آن می توان برای آنها برنامه ریزی کرد

زمانی درباره اداره‌ای بررسی کرده بودند که اگر حقوق کارکنان آن، ماه به ماه به حسابشان ریخته شود و کارکنان اصلا سر کار نیایند، سودش برای اداره بیشتر خواهد بود و چنین استدلال می‌کردند که کارکنان وقتی به سر کار می‌آیند، نیاز به سرویس ایاب و ذهاب، نظافت اتاق‌ها،‏ آبدارخانه، ناهار و ناهارخوری، روزنامه برای مطالعه، زمین بازی، اضافه کار و دفتر بررسی شکایات، و... دارند، اما وقتی اصلا به اداره نیایند، هیچ کدام از این هزینه‌های اضافی بر گردن اداره نمی افتد و البته فرض اساسی هم این است که در آن اداره، کاری انجام نمی شود.

به ظاهر تعطیلی بین التعطیلین هم در ایران چنین وضعیتی دارد. پیش فرض در باب این تعطیلی، این است که پنجشنبه‌ای که پیش و پس از آن تعطیل است، کار چشمگیری انجام نمی شود و تعطیل کردن آن، فرصتی به مردم می‌دهد تا تمدد اعصابی کنند و مسافرتی بروند و... .

اما نفس چنین تعطیلی، این واقعیت را افشا می‌کند که کار اداری در ایران، با بهره وری بسیار پایین انجام می‌شود و منظور از کار اداری، آن است که این تعطیلی، بیشتر نهادهای رسمی را در بر می‌گیرد و نه اصناف را. اصناف اگر برایشان سود داشه باشد، جمعه‌ها هم کار می‌کنند، اما ادارات دولتی و شرکت‌های خصوصی از این تعطیلی بهره مند می‌شوند و از آنجا که اعتراض جدی علیه این تعطیلی‌ها نیست، رضایت خاطر عمومی (هم از سوی مدیران و کارفرمایان و هم از سوی کارمندان) برقرار است و آنچه در این میانه زیان می‌بیند، نفع عمومی و پیشرفت ایران است.

چرا باید بین دو تعطیلی را تعطیل کرد و چه فوایدی بر آن مترتب است؟ اگر بنا به آسانی مسافرت مردم باشد، که مردم از مدتی قبل برای مسافرت برنامه ریزی کرده، بلیت خریده و تدارک سفر دیده اند. منطقی برای استراحت هم نیست. چون ظاهرا کار اداری روال منظمی دارد که در آن، میزان مرخصی سالانه هر فرد مشخص شده است. تعطیلات هفتگی نیز برای استراحت هفتگی موجود است.

برای همین این نوع از تعطیلی، دقیقا صورتی از «تنبلی اجتماعی» است که از قضا، رهبر انقلاب در آغاز سال، آن را به عنوان دشمن درونی ایرانیان گفتند. مبنای چنین تعطیلی، تنها می‌تواند نداشتن انگیزه برای کار از سوی زیردستان و نداشتن نیاز به کار از سوی کارفرمایان باشد؛ یعنی کسالت و رخوت و سستی و تمایل نداشتن به انجام کار منظم و قابل پیش بینی و برنامه ریزی شده.

سوای تعطیلات طولانی آغاز سال،‏ بیشتر تعطیلات در ایران، مبنای دینی یا انقلابی دارند (مانند ۱۴ و ۱۵ خرداد و ۲۲ بهمن). این تعطیلات هر چند منظم نیستند، از آنجا که می‌توان دقیقا دانست در چه روزی هستند، از مدت‌ها قبل (و حتی سال پیش از آن) می‌توان برای آنها برنامه ریزی کرد. حتی نبود قطعیت در رویت هلال ماه شوال نیز با ماه‌های بعد جبران می‌شود. از این رو، این نوع از تعطیلات نسبتا منظم هستند، اما تعطیلات بین التعطیلین، کاملا نامنظم است و روالی اتفاقی و بستگی به صلاحدید هیئت دولت دارد و البته پدیده تازه (و متعلق به دولت نهم) هم نیست. اتفاقی بودن و نامنظم بودن مسأله‏، امکان برنامه ریزی را می‌گیرد و به آن رخوت و تنبلی دامن می‌زند.

تکرار تعصیلی‌هایی از این دست، این مسأله را ایجاد می‌کند که وقتی لطفی دایم شد، به صورت انتظار از سوی لطف شونده و تکلیفی برای لطف کننده درمی آید؛ یعنی وقتی تقریبا بیشتر بین التعطیلین‌ها تعطیل شد، مردم (دانش آموزان و خانواده‌های آنان و کارمندان) متوقع تعطیلی‌های بعدی هم خواهند شد و تغییر آن رویه دشوارتر خواهد شد.

نکته آخر این که از آنجا که بسیاری از تعطیلات در ایران، مبنای دینی و انقلابی دارند، شاید یکی از دلایل این تعطیلی‌ها، ترغیب و تحبیب قلوب به سمت مسائل دینی باشد. در اطلاعیه هیأت دولت، علت تعطیلی پنجشنبه این هفته، تسهیل حضور گسترده اقشار مردم در جشن‌های نیمه شعبان ذکر شده است. این نوع پیوند زدن تعطیلی‌های نامنظم و اتفاقی به مناسبت‌های مذهبی، این آسیب ناخواسته را هم در پی دارد که علت تنبلی و از زیر کار شانه خالی کردن، دین قلمداد خواهد شد. همچنان که هم اکنون نیز علت زیاد بودن تعطیلات در ایران را مناسبت‌های مذهبی می‌دانند و این نتیجه‌ای است که مد نظر دنبال کنندگان آن نیست.

دکتر محمدرضا جوادی یگانه