شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
چرا؟
در خیلی از مواقع احساس می کنیم چیزهای زیادی هست که سر جای خودشان نیستند ، ثروتی را می بینیم که در اختیار کسی است که طریق استفاده بهینه از آن را نمی شناسد و یا اصولا در حد و اندازه ای نیست که بتواند از طریق منطق و استدلالی بر خواسته از پایبندی به وظائف انسانی ، اجتماعی و علمی ، تصمیم گیری نماید ، گاهی می بینیم خانمی با مشخصات و مختصاتی ارزشمند در مسیر زندگی ، شریک خوبیها و بدی های کسی شده است که خوب و بد را چندان از هم تمیز نمی دهد و بر عکس مشاهده می شود که آقائی در یک قالب قابل قبولِ فرهنگی ، اجتماعی در منزل خود با مشکلات و مسائلی پیش پا افتاده و کم حجم دست و پنجه نرم می کند که منبعث از کمی اندازه های فکری همسر و اطرافیانش می باشد ، گاه سیب سرخ زیبائی را در دست چلاقی می بینیم و گاه در دست پر توان و زیبائی سیب گندیده و مشمئز کننده ای را ! چرا ؟ کجای کار اشکال دارد ؟ تقصیر ما آدم هاست یا همه اینها بازی سرنوشت است ؟ در این رابطه حافظ می فرماید :
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کین شاهد بازاری وآن پرده نشین باشد
خون دل و جام می هر یک به کسی دادند
در دایره قسمت اوضاع چنین باشد
آیا براستی چنین است؟ اگر اینست ، ما را که اختیاری نیست ، گناه چیست ؟ و اگر چنین نیست ، چرا در جاهائی که انتظار نمی رود چیزهائی می بینیم که نباید باشد ؟
□□□
پس چه باید کرد ؟ آن زمان که حتی در مورد خودمان هم قادر به تصمیم گیری نیستیم! ، آنگاه که با کم و کاستی هائی مواجه می شویم ، مشکلاتی گریبانگیرمان می گردد که می توانیم با تصمیم و اقدامی معقول ، خود را نجات دهیم ولی در عمل در می یابیم که هزار سنگ کوچک و بزرگ سر راهمان قرار دارد ، قانون ، عرف ، حرف این و آن ، دعوای بزرگتر و کوچکتر ، دخالتهای کس و نا کس و ....
خودت را نگاه کن! می توانی هر کار که پس از بررسی و تحقیق و تفحصهای لازم ، خواستی ، بدون مزاحمتهای این و آن به انجام برسانی ؟ من می توانم ؟
چرا باید اینطور باشد ؟ چکار باید بکنیم ؟ چرا نباید بتوانیم هر کاری که به صلاح و مصلحتمان است عینا همان را به انجام برسانیم ؟ آیا می بایست همین راه و روش مرسومِ فعلی را گردن بنهیم یا باید طرحی نو در اندازیم ؟
آنچه مسلم است اینست که جامعه بشری با همین باید ها و نباید ها همواره رو به پیشرفت بوده و خواهد بود و این نیز مسلم است که بشر در مقاطع مختلف در روشها ، آداب و عادتهای خویش گاهی به سرعت و اغلب با تانی تجدید نظر کرده است منتها کسان و نیروهائی برای به انجام رساندن این تغییرات "مصرف" یا "ضایع" شده اند و کسانی نیز "تسلیم" و "راکد" مانده اند تا آنجا که بی هیچ ضرر یا فایده ای ، تلف شده اند ، حال با همه این احوال ما می خواهیم چکار کنیم ؟ راکد و منتظر بمانیم یا به آب و آتش بزنیم ؟ جزء آن گروه باشیم که منتظر تحولاتی بمانیم که با همت این و آن فراهم می شود یا رنج و آسیبها را بپذیریم و گوشه ای از سختیها و مرارتهای تحولات را بعهده بگیریم ؟
□□□
عزیزان !
این را شنیده اید :
خداوندا ! آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم
شهامتی تا تغییر دهم آنچه را که می توانم
و دانشی که تفاوت این دو را بدانم
آری ، آری ، به نظر می رسد راه درست همین باشد! آرامش در تسلیم ، شهامت در تغییر و دانش در تشخیص!
احمد محبوب
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست