سه شنبه, ۱۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 4 March, 2025
ارگ ها, حافظه تاریخی ایران کهن

ارگ را در لغت به معنی قلعه کوچک درمیان قلعه بزرگ گویند که دارای برج و بارو باشد. ارگ در اصطلاح به معنی اقامتگاه فرمانرواست لذا به مکانی اطلاق میشود که در آن فرمانروای شهر، ایالت یا کشور اقامت داشته باشد و غالباً وی از آنجا مبادرت به اداره امور میکند. در شهرهای کهن ایرانی آثار فراوانی از ارگهای قدیمی که روزگاری محل فرمانروایی و اداره امور شهر بوده، به جا مانده است. در مطلب حاضر برآنیم تا تعدادی از این ارگها را به خوانندگان معرفی کنیم.
● ارگ بم
ارگ بم بزرگترین بنای خشت و گلی جهان است که بر بلندای صخرهای سترگ، درجنوب رودخانه پشت رود شهر بم جا دارد.
ارگ بم عضوی از منظومهای بزرگ از بناهای تاریخی است که آن را در میان گرفته اند؛ شهر باستانی دارزین با قدمتی در حدود هزاره نخست پیش از میلاد در اراضی شمال غربی بم امروزی برپا است و هنوز کوشکهای میان محلههای شهر دوران قرون نخست اسلامی در آن برپاماندهاند و فقط قریه کوچکی در حوزه غربی آن آباد است. قلعه دختر در شمال رودخانه پشت رود و در جنوب آن بنای چارتاق و ساختمان کوشک و پیر علمدار و همچنین در مشرق و نزدیکی ارگ، بنای تاریخی مسجد حضرت رسول بر پیرامون فضای ارگ برپا بودهاند. هرچند که پیشینه این بناها سالیابی نشده است، با این حال قدمت آنها، از قرون نخست دوران اسلامی تا دوره ایلخانی قابل تخمین به نظر میرسد.
سالیابی بناهای تاریخی واقع در ارگ بم و همچنین بناهای پیرامون آن تاکنون در برنامه کار باستان شناسان قرار نگرفته، از اینرو شایسته است که بیشتر به گزارشهای شفاهی مردم و متون تاریخی اکتفا کنیم. در متون تاریخی پیدایش ارگ بم را به بهمن بن اسفندیار نسبت داده اند، او را اردشیر درازدست از شاهان دوران هخامنشی قلمداد کردهاند. در سیمای برخی از برشهای ارگ نیز لایههای ساختمانی بیشماری نمایان است که گویای ساخت و سازهای مکرر در ارگ و تأییدی بر درستی تخمین قدمت متون تاریخی است.
ارگ بم طی عمر طولانی خود، بارها مورد یورش، جنگها و محاصرههای طولانی دشمن تخریب و ویرانی بوده و نشانههای شاخصی از ویرانیهای آن در دست است. زلزله بم در سال ۱۳۸۵ نیز خرابیهای زیادی در این بنا به وجود آورد.
ساکنان ارگ بم در حدود یکصد و پنجاه سال پیش، برای آخرین بار مأوای ارگ را ترک کردند و درون باروی شارستان و در میان باغها و نخلستانهای بیرون از شهر سکنی گزیدند. وسعت ارگ بم به ۲۰ هکتار میرسد. جز باروی شارستان که در حوزه شمالی به باروی ارگ نزدیک است و به فاصله اندکی از باروی ارگ جا دارد، در حوزه جنوبی چهار بارو بخش فراز کوه سنگی را احاطه کرده است که به احتمال زیاد راستای هر بارو نشان دهنده گسترش حاکم نشین ارگ در دورهای از تاریخ است. ساختمان ارگ بم در شکل توسعه یافتهاش از دو بخش مردم نشین و حاکم نشین تشکیل شده است. در فضای شمالی بیرون ارگ، بنای گنبد بزرگ یخدان و در نزدیکی آن دیواره رفیع یخ چاوون جا دارد.
بخش حاکم نشین بر فراز قله صخره و در شمال ارگ جا دارد و شامل بناهایی همچون برج اصلی، چهارفصل، خانه حاکم، چاه آب، حمام، خانه رئیس سرباز خانه (ساختمان معروف به آسیاب بادی)، سرباز خانه، دروازه (ساسانی) و برج و باروی این مجموعه است. گفتنی است که جز بنای آسیاب بادی، دیگر بخشهای حاکم نشین بر باروهایی سنگی با بلندی نزدیک به هفت متر استوار شده است که در زیر روکش کاهگلی پنهان مانده است. چنین به نظر میرسد که در لایههای مانده در محدوده باروی سنگی به ویژه در سطوح زیرین آن کهنهترین بخش حاکم نشین باشد. در بخش شرقی حاکم نشین دروازه مسدود شدهای است که آن را کد کرم (خانه کرم) میخواندند و وجود این پدیده را سندی بر جا مانده از داستان هفتواد تلقی کردهاند.
فضای مردم نشین یا عامه نشین با حصاری بلند در راستای شرقی_ غربی از بخش حاکم نشین جدا شده و دسترسی این دو بخش به یکدیگر از راه دروازهای است که از شمال بنای میر آخور به سرباز خانه حاکم نشین میرسد. بخش مردم نشین را به دورهای از گسترش ارگ نسبت دادهاند. با این حال این دو بخش در میان باروی حصینی با ۳۸ برج بزرگ و کوچک جای دارد که یکپارچه به نظر میرسد وفقط دروازه این مجموعه در میان باروی جنوبی مردم نشین جاسازی شده است. فضای مردم نشین شامل: دروازه ورودی، بنای سر دروازه، راسته بازار، مسجد جامع، بنای زورخانه (مقبره)، ساباط و خانه جهودا، میدان تکیه، مسجد پیامبر، حمام، مدرسه (خانقاه)، اصطبل، بنای میراخور و محلههای مسکونی است.
ارگ بم بااین سابقه طولانی تاحدود ۱۸۰ سال پیش از این , محل سکونت عدهای از اهالی بم بود و بعد از ترک و نقل مکان مردم، به دست فراموشی سپرده شده است. در این مدت که بیش از ۱۵۰ سال طول کشیده، خرابیهای جبران ناپذیری توسط عوامل انسانی و عوامل طبیعی بر پیکره ساختمانها وارد آمده است. ارگ بم با شماره ۵۱۹ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
● ارگ علیشاه تبریز
بنای تاریخی ارگ علیشاه در نزدیکی میدان شهرداری تبریز جای گرفته است. این مجموعه تاریخی در برگیرنده مدرسه، مسجد و خانقاه است که در زمان تاجالدین علیشاه جیلانی از امرای گورکانیان در قرن هشتم هجری ساخته شده است. ارگ علیشاه و مجموعه آن در زمان ساخت، شاخصترین بنای شهر تبریز بوده است. این بنا به نوشته جهانگردان تاریخی، تنها بنای شهر تبریز بوده که از دور دست دیده میشد. در ساخت این بنا ساروج و مصالح ساختمانی بادوام به کار رفته است.
زلزله ویرانگر تبریز در قرن دهم که شهر تبریز را با همه بناهای تاریخی اش ویران کرد، بخش اعظم این مجموعه را نیز فرو ریخت. با این حال بخشی از دیوارهای بلند این مجموعه بر جای ماند تا یادگار پایداری در برابر این پدیده طبیعی مهیب باشد.
در زمان مشروطیت و قیام مردم تبریز، این بنای تاریخی باز هم سنگر مبارزان مشروطه خواه و نیروهای ستارخان و باقرخان قرار گرفت و در برابر شلیک توپخانه محمدعلی شاه قاجار ایستاد. یادگار مبارزه آزادی خواهان با استبداد در جای گلولههای توپ بر دیوارهای ارگ هنوز پا برجاست.
این بنای هفتصد ساله یکی از بلندترین دیوارهای تاریخی کشور و نماد شهر تبریز است. این ارگ در مرکز شهر تبریز، در ضلع جنوبی تقاطع خیابان امام خمینی و فردوسی قرار دارد.
ارگ تبریز و محوطة باستانی آن در ۱۵ دی ۱۳۱۰خورشیدی به شمارة ۱۷۰ در فهرست آثار ملی ایران بهثبت رسیدهاست و نقشة حریم استحفاظی قانونی و ضوابط حفاظتی آن در نشست ۲۹ خرداد ۱۳۵۷ شورای حفاظت آثار تاریخی ادارة کل حفاظت آثار تاریخی مشخص و مورد تأیید اعضا قرار گرفته است.
امروزه تنها بخشی از دیوارهای عظیم و محراب بسیار بلند شبستان جنوبی این مسجد برجای ماندهاست که خود موید شکوه و آبادانی آن در گذشته است.
در نوشتههای حمدالله مستوفی درباره ارگ علیشاه آمده است: «وزیر خواجه تاجالدین علیشاه جیلانی در تبریز و در خارج محله نارمیان، مسجد جامع بزرگی ساخته که صحنش دویست گز در دویست گز و در صفحهای بزرگ از ایوان کسری به مداین بزرگتر، اما چون در عمارتش تعجیل کردند، فرو آمد و در آن مسجد انواع تکلفات به تقدیم رسانیدهاند و سنگ مرمر بیمقیسا در او بهکار برده و شرح آن را زمان بسیار یابد.»
● ارگ کریمخانی شیراز
ارگ کریمخانی قصر سلطنتی و اندرونی کریمخانزند حاکم شیراز بوده است که در سال ۱۱۸۰ ه.ق به دستور وی ساخته شد و در حال حاضر در شمال شرقی شیراز، در حوالی میدان شهدا واقع شده است.
کریمخان زند برای ساختن قصر خود ماهرترین سنگتراشان، معماران و هنرمندان آن عصر را به شیراز دعوت و بهترین نوع مصالح را از شهرها و کشورهای مختلف خریداری کرد و در اختیار کارگران قرار داد. در مدت زمان کوتاهی بنای ارگ ساخته شد.
میدان کریمخانی به عنوان تأسیسات شهری شامل سه بخش میشد:
۱) بخش سیاسی که شامل عمارت کلاه فرنگی و دیوانخانه بود.
۲) بخش اقتصادی که شامل بازار وکیل بود.
۳) بخش نظامی که شامل میدان مشق بود.
در این میدان، ارگ به عنوان خانه پادشاه و هسته اصلی میدان عمل میکرد. درساختن ارگ، معماری نظامی و معماری مسکونی هر دو با هم به کار رفته است چرا که ارگ خانه پادشاه بود و باید از ضریب امنیتی بالایی برخوردار میشد. بنابراین دیوارههای بیرونی که همانند دیوارهای یک قلعه نظامی است، بسیار مرتفع است.
ارگ کریمخانی قلعهای مستطیل شکل است که در هر یک از اضلاع آن برجی از آجر به ارتفاع ۱۵ متر ساخته شده است. مابین اضلاع شمالی، جنوبی و غربی ایوان بزرگی متشکل از یک تالار و دو اتاق سه دری بزرگ قرار دارد.
در جلو هر سه ایوان مزبور دو ستون سنگی محکم به ارتفاع هشت تا نه متر به چشم میخورد. همچنین طبق معماری دوران زندیه حوضی چهار گوش در جلو هر ایوان ساخته شده است که آب آنها از آب رکناباد تأمین میشده است.
ضلع شرقی ارگ دیوار بلندی است که در ورودی در وسط آن قرار دارد. بر بالای سر در ورودی صحنهای از جنگ رستم و دیو سفید به وسیله کاشیهای هفت رنگ لعابدار تصویر شده است.
برای ساخت شالوده و دیوارهای ارگ از سنگ و برای ساختن بقیه بنا از خشت پخته استفاده شده است. تزیینات داخلی، شامل قابها، ازارههایی از سنگ مرمر یزد و تبریز و آیینههای بزرگی از روسیه، ترکیه عثمانی و اروپاست. نقاشی قسمتهای بالا و سقف اتاقها با آب طلا و لاجورد و رنگهای گیاهی و معدنی رنگ آمیزی شده اند. نقشهای اتاقها اغلب گل و گیاه و به شکل ترنج و اسلیمی است. ارگ از نوع بناهای سه ایوانه است که ضلع ورودی آن به بخش خدماتی اختصاص دارد.
پس از منقرض شدن حکومت زندیه و روی کار آمدن سلسله قاجاریه ارگ به دارالحکومه تبدیل شد و مکانی برای استقرار یافتن والیان و حاکمان فارس شد و تا اوایل سلطنت پهلوی نیز وضع به همین منوال بود. در زمان استانداری شاهزاده عبدالحسین میرزا فرمانفرما (متولد ۱۲۳۶، متوفی ۱۳۱۸ هـ .ش) به دستور وی کاشی کاریهای ارگ ترمیم شد.
در واقع در زمان حکومت قاجاریه به دلیل خصومت قاجاریان با زندیان، نقاشیها و کاشی کاریهای زندیه کلنگی شدند و نقاشیها و تزئینات قاجاریه جای آن را گرفتند. امروزه یکی از ارکان مرمت بناهای زندیه آن است که نقاشیها و تزیینات آنها را از زیر نقاشیهای قاجاریه بیرون آورده و به نمایش بگذارند.
در زمان سلطنت رضاخان پهلوی در سالهای ۱۳۲۰-۱۳۰۴ و بعد از آن، ارگ به عنوان زندان بزرگ شهر در اختیار شهربانی قرار گرفت. در طول این مدت تمامی آثار نقاشی و مقرنس کاری اتاقها را با گچ پوشاندند و اکثر اتاقها و تالارها به وسیله چندین دیوار به صورت سلولهای کوچکی در آمد.
در سال ۱۳۵۰ ساختمان ارگ در اختیار سازمان میراث فرهنگی و کار مرمت و بازسازی آن مورد توجه قرار گرفت. بازسازی بنا در سال ۱۳۵۶ آغاز شد. در بازسازی ارگ برای حفظ اصالت بنا دقت فراوانی شده و نقاشیهای زیبای آن از زیر گچکاریها بیرون آمده است.
ارگ کریمخانی ذیل شماره ۹۱۸ در فهرست آثار ملی ثبت شده است.
● قلعه یا ارگ سلطنتی گنبد سلطانیه
ارگ سلطنتی سلطانیه که بخشهایی از برج و باروی آن به عرض سه متر با سنگهای آهکی سبز بزرگ قابل رویت و دارای دو دروازه در شمال و جنوب است، محدوده حاکم نشین را در شهر قدیم نشان میدهد.
احتمالاً پیرامون و نزدیک ارگ در قسمتهای شرق، شمال و جنوب بنای کمتری وجود داشته و در اطراف گنبد و کنار ساختمانهای پر شکوه و جلال درباری داخل ارگ بر اساس سنن اسلامی یک رشته بناهای خیریه و عمومی به نام ابواب البر وجود داشت و آرامگاه اولجایتو نیز با اهداف خاص در کنار آن چون نگینی سبز میدرخشد. بناهایی چون مدرسه، خانقاه، دارالضیافه، دارالسیاره و... در اطراف آن قرار داشته است.
شارستان از ویژگیهای بارز تمامی شهرهای ایران است که در طول تاریخ بر مبنای اصول و الگوهای مشترک، برگرفته از تاریخ معماری سنتی این دیار شکل گرفته است. شارستان فضایی بود که مناطق مسکونی، محلهها، کوچهها، میدانها، تاسیسات رفاهی، مناطق تجاری و صنعتی و به تبع آن مساجد و کاروانسراها را به طور منسجمی در برداشت.
بدون تردید ساخت شهر سلطانیه متاثر از ساخت سنتی شهرهای پیش از خود بوده است. از سوی دیگر با نگاهی به روند ساختمان سازی در این دوره میتوان این شهر را وارث مستقیم مکتب مراغه و تبریز دانست.
سلطانیه دارای بافتی است که علاوه بر ارگ سلطنتی که شامل مجموعه ابواب البر، دارالشفاء بازار، دارالضیافه، دارالحفاظ، دارالحدیث، دارالقرآن، مدارس و مساجد و غیره، دارای شارستان، بازار، کاروانسرا و دیگر تاسیسات بوده که هرگز مثل آن در جهان کسی ندیده و نشنیده است. ارگ سلطانیه مربعی است که در اطراف آن خندق وجود داشته است، چنانکه در جغرافیای تاریخی ایران آمده است: «وسعت ارگ از روی خندق مربعی معین میشود که طول هر سمت آن سیصد یارد یا نهصد فوت است. بنابراین محیط ارگ اندکی بیش از یک «ورست» است و این تقریباً مطابق دو هزار گامی است که حمدالله مستوفی قزوینی نوشته است.»
بهتر از همه مسجد بیرونی محفوظ مانده که دارای گنبدی عالی با ارتفاع ۱۲۰ پا و چهار مناره و دو اتاق (تاق) دارد.
شهر کنونی سلطانیه بر روی ویرانههای آن شهر که روزی شکوه زود گذری داشت بنا شده است.
در کشفیات اخیر باستان شناسی در جهت صحت گفتار مورخان بقایایی از برج و بارو و خندق به دست آمده است.
● ارگ «قورتان» اصفهان
ارگ قورتان اصفهان، ارگی عظیم افراشته بر کرانه زاینده رود است که به عنوان دومین سازه خشت و گلی جهان در منطقه «ورزنه» در شرق اصفهان خودنمایی میکند و چشم هر بینندهای را خیره میسازد.
اگر از شهر اصفهان به طرف شهر «ورزنه» حرکت کنید، پس از ۱۱۰ کیلومتر به روستایی در کرانههای زاینده رود خواهید رسید که محلیها، آن را قورتان یا گورتان مینامند.
اهمیت این روستا از آن جهت است که دومین سازه عظیم خشت و گلی جهان یعنی ارگ قورتان را در خود جای داده است.
قدمت ارگ به قرن چهارم هجری و دوره دیلمیان بازمی گردد. البته برخی مورخان با کشف بقایای ظروف سفالی در شرق این روستا و تخمین قدمت آنها معتقدند پیدایش روستای قورتان به دوره هخامنشی مربوط میشود و بعدها به دلیل ناامنی و وجود فشارهای حکومتی، مردم روستا ناگزیر به ساخت ارگ شدهاند.
در تاریخ جامع ایران نیز قدمت روستا به دوره حکومت بهرام پنجم (ملقب به بهرام گور فرزند یزدگرد اول) نسبت داده شده است؛ چرا که در گذشته قلعهای در شمال غربی روستا وجود داشته که به آن «بارام شاه» (مخفف بهرام شاه) اطلاق میشده و محلیها بعدها با ساخت ارگ، به آن قلعه قدیمی، قلعه کنی (قلعه کهنه) میگفتند. البته سالها از تخریب قلعه کهنه میگذرد و امروزه در محل آن، کشاورزی انجام میشود.
انتساب ارگ قورتان به دوره حکومت بهرام گور قویتر به نظر میرسد زیرا نقل است بهرام گور هنگام شکار با اسبش در تالابی فرو میرود و میمیرد و به احتمال زیاد، آن تالاب، تالاب گاوخونی بوده است.
عدهای بر این باورند که منظور از قورتان، گوردان است و این تغییر نام در طول زمان به واسطه محدودیتهای حروف در زبان عربی به وجود آمده است.
گوردان به معنی جایی است که گور (گورخر) فراوان دارد، زیرا شهرها و محلهایی که زیستگاههای اصلی گورخر ایرانی هستند معمولاً با گور آغاز میشوند و گوردان نیز از همین قاعده تبعیت میکند.
عده دیگر معتقدند: قورتان به معنی انبار سلاح و مهمات است و این احتمال میرود که ارگ قورتان قلعهای نظامی بوده و در قسمتهایی از آن سلاح نگهداری میشده است.
با این حال، تا سال ۱۳۳۵ تمامی مردم روستای قورتان در ارگ زندگی میکردند و به تدریج با برقراری امنیت درخارج از ارگ و افزایش جمعیت اهالی به ساخت خانه در بیرون ارگ اقدام کردند؛ تا جایی که امروزه تعداد انگشت شماری خانوار در محوطه پنج هکتاری ارگ زندگی و بقیه اهالی نیز از ارگ به عنوان محلی برای نگهداری دام و علوفه استفاده میکنند.
زبان اهالی قورتان علاوه بر فارسی برگرفته از زبان زردشتی است.
خروج اهالی از ارگ و نگهداری حیوانات درون آن باعث شده است آسیب فراوانی به آن وارد شود، اما عدهای از اهالی برای حفظ ارگ و جلوگیری از تخریب بیشتر آن تشکلی را با نام «حامیان ارگ زنده» به ثبت رساندهاند.
از اقدامات جالب توجه این گروه بازسازی یکی از کبوترخانهها (محل نگهداری از کبوتر در اطراف ارگ و با هزینه اهالی قورتان) است و نیز ازدیگر اقدامات موثر حامیان ارگ زنده رود، تلاش برای ثبت ارگ قورتان در فهرست آثار ملی بوده است تا جایی که ارگ قورتان به عنوان دومین بنای عظیم خشت و گلی و تنها قلعه مسکونی ایران در فهرست آثار ملی به ثبت رسید.
● ارگ راین
ارگ راین (با یای مکسور) در جنوب غربی شهر کنونی راین (در جنوب کرمان) و بر بالای قلعهای با شکوه و عظمت خودنمایی میکند. این بنای خشتی با مساحتی بیش از ۲۰ هزار متر مربع تا حدودی به ارگ تاریخی بم شبیه است. پلان قلعه تقریباً مربع شکل و با چندین برج در اطراف مزین شده است. دور تا دور قلعه را حصاری در برگرفته که ارتفاع آن اندکی بیش از ۱۰ متر است. تنها ورودی قلعه از جبهه شرقی است که با سر در بزرگ و باشکوه به محوطه داخلی راه دارد. این قلعه بعد از ارگ بم دومین بنای خشتی استان کرمان محسوب میشود.
قلعه، عناصری چون بازار، اصطبل (تابستانی و زمستانی) زورخانه و محل عامه نشین دارد. از قدمت و زمان بنیان نخست قلعه اطلاع دقیقی در دست نیست و تاکنون هیچ شاهد و مدرکی که قدمت آن را دقیقاً مشخص کند به دست نیامده است.
● دروازه ارگ سمنان
دروازه ارگ سمنان در شهر سمنان واقع است. این بنا دروازه شمالی و تنها باقی مانده ارگ سمنان است که در زمان بهمن میرزا بهاءالدّوله فرزند فتحعلی شاه قاجار، ساخته شده است.
از نوشته کتیبه روی آن برمیآید که ساختمان آن در سال ۱۳۰۲ ه.ق، در زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار و حکمرانی انوشیروان میرزا حکمران سمنان، دامغان، شاهرود و بسطام به پایان رسیده است.
دروازه ارگ فعلی در واقع دروازه شمالی مجموعه ارگ دولتی قدیم سمنان است. امروزه از مجموعه ارگ دولتی کهن سمنان چیزی باقی نمانده است زیرا در زمان رضا شاه به هنگام ساخت و ساز خیابانها و بناهای نو، تمامی این مجموعه، به جز دروازه شمالی آن تخریب شد.
● مجموعه ارگ تهران قدیم
مجموعه تاریخی ارگ تهران، ده هزارمین اثر ثبت شده در فهرست آثار تاریخی کشور است که حافظه نیرومندی از گذشته تاریخی تهران محسوب میشود. بر اساس شواهد تاریخی افغانها پس از تصرف تهران در سمت شمال این محوطه پلی ساختند که در مقابل آن دروازهای ساخته شد که آن را ارگ نامیدند. در زمان آغا محمد خان قاجار، ارگ تقریباً در شمال تهران قدیم قرار داشت و یک طرف آن به حصار شهر و طرف دیگرش متصل به شهر بود اما در سالهای بعد و با توسعه شهر تهران و ایجاد خیابانهای جدید، ارگ در نقطه مرکزی تهران قرار گرفت.
ارگ تهران و بعضی از ساختمانهای داخل آن یادگار دوره صفویه است. محدوده این محله در انطباق با بافت فعلی شهر تهران از شمال به میدان و خیابان امام خمینی(ره)، از شرق به خیابان ناصرخسرو، از غرب به خیابان خیام و از جنوب به خیابان پانزده خرداد محدود میشود. طول این محله از شمال به جنوب حدود ۹۰۰ متر و از غرب به شرق نزدیک ۵۰۰ متر است که وسعتی حدود ۴۵ هکتار را در بر میگیرد.
این محله قدیمی پایتخت، در گذشتهای نه چندان دور، وسعت محدودی داشت. پیش از این و در سالهایی نه چندان دور حدود ارگ تهران از شرق به محله عودلاجان، از جنوب به محله بازار و سنگلج، از غرب به محله سنگلج و از شمال به اراضی بیرون شهر محدود میشد. در حقیقت وسعت این محدوده از ابتدای شکلگیری، تا سال ۱۲۸۵ هجری قمری که میدان توپخانه جدید در اراضی شمالی تهران قدیم شکل گرفت، ثابت ماند و در این سال به واسطه ایجاد میدان توپخانه جدید و احداث خیابان شرقی ـ غربی باغ شاه، اراضی محله ارگ در ضلع شمالی گسترش یافت و منطبق بر خیابان و میدان امام خمینی فعلی شد. این محدوده هم اکنون حدود ۴۵ هکتار وسعت دارد.
نخستین تغییراتی که به واسطه شهرنشینی و توسعه شهری در محدوده ارگ تهران آغاز شد، به نیمه دوم قرن سیزدهم هجری قمری باز میگردد. نخستین طرح ساماندهی بافت شهری تهران در این محدوده، با پر کردن خندقهای اطراف آن و احداث خیابانهای جدید آغاز شد و به تدریج سبکهای جدید معماری در کاخهای اطراف ارگ رونق پیدا کرد و این محل که یادگار دوره صفویه است، تغییر شکل یافت. محله ارگ تهران حافظه تاریخی قوی برای ثبت رویدادهای گذشته ایران بوده است.
براساس مستندات تاریخی، دارالفنون نخستین مدرسه علوم جدید، در این محل تأسیس و نخستین پارک عمومی تهران نیز در این محدوده ساخته شد.
شمسالعماره که زمانی مرتفعترین ساختمان تهران بود، در محله ارگ استوار شد و نخستین موزه عمومی تهران و نیز تکیه دولت مهمترین بنای مذهبی شهر نیز در این محدوده استقرار یافت. بر همین اساس ارگ تهران مهمترین محله تهران قدیم محسوب میشد که مجموعهای از دستگاهها و ارگانهای مهم دولتی را در خود جای داده بود. امروزه اما از خیل خاطرات گذشته ارگ تهران، جز چند عکس، چند نام و تعداد محدودی ساختمان که در مجموعه کاخ گلستان قرار گرفته، ردی باقی نمانده است.
براساس شواهد و مدارک تاریخی موجود، ارگ تهران نیز همانند سایر قلعههای شهری دارای تأسیسات دفاعی جداگانه، لبههای حصار و برجهای اطراف ارگ تهران از معماری ویژهای برخوردار بود و چنانچه از عکسهای تاریخی بر میآید، لبههای حصار از خشت خام ساخته و کنگرهدار بوده است. بخشهایی از نمای برج نیز با آجرهای نقشدار تزیین شده بود. احتمالاً این نوع آرایش سطوح را باید به تغییرات متعدد ارگ که عمدتاً در دوره ناصرالدین شاه و در چند مرحله صورت گرفت، نسبت داد. در فاصله حصار و خندق، خاکریزی قرار داشت که در محل برجها به حداقل عرض خود میرسید. عرض این خاکریز از قطر دیوار بیشتر بود. پس از پر کردن خندق اطراف ارگ، محل خندق و خاکریز به خیابانهای جدید (ناصریه و جلیل آباد و جبه خانه) اختصاص یافت، اما آنطور که از مدارک و مستندات تاریخی برمیآید، محل برج و باروی ارگ در زمره اراضی سلطنتی محسوب میشد و شاه این بخش از اراضی را به نزدیکان خود بخشیده بود. به نحوی که در اسناد مالکیت مربوط به املاک، حد فاصل مابین کاخ گلستان و خیابان ناصرخسرو امروزی چگونگی خریداری و تملک این اراضی به روشنی مشخص است.
ارگ تهران به رغم اهمیت و موقعیت ویژهای که داشت دارای راههای ارتباطی متعددی نبود. در ابتدا و تا پیش از پایتخت شدن شهر تهران راههای ورود و خروج به ارگ منحصر به دو دروازه بود. یکی از این دروازهها در سمت شمالی ارگ قرار داشته که ارتباط ارگ را با خارج شهر برقرار میکرد و به دروازه دولت شهرت داشته است. دروازه دیگری که در سمت جنوب ارگ قرار گرفته بود، از سوی مردم نقارهخانه خوانده میشد و این دو دروازه یگانه راههای اصلی ورود و خروج ارگ تهران محسوب میشدند. غیر از این دو راه ارتباطی اصلی، راههای ارتباطی فرعی دیگری که تاریخ شکلگیری آنها را به دوران نزدیکتری باید نسبت داد، وجود داشتند که عامل ارتباط ارگ با عرصههای هم جوار آن بودند.
آنطور که از گفتهها، تصاویر و نقشههای تاریخی بر میآید، ظاهراً سر در عمارت شمسالعماره از داخل خیابان ناصریه (۱۳۰۵ ه.ق) را باید ظاهراً چهارمین راه ارتباطی با عرصههای پیرامون تصور کرد. این راه ارتباطی، رابطه مجموعه کاخهای سلطنتی و بافت مسکونی جنوب ارگ و تکیه دولت از داخل ارگ را با محله موسوم به حیاط شاهی و با بازار مروی و بازار کنار خندق در خارج از ارگ برقرار میکرد.
علاوه بر این چهار راه که راههای نفوذ ارگ به اطراف بود، به نظر میرسد راههای دیگری نیز به تدریج بر این تعداد افزوده شده باشد. وجود راهی به بیرون در قسمت جنوبی ارگ در انتهای کوچه تکیه دولت و راه دیگری در سمت غرب در انتهای خیابان در اندرون تا پیش از دهه ۱۲۸۰ ه.ق نیز احتمال دارد، اما آنچه از نقشهها مشخص است، این راهها نیز ارتباط ارگ را با عرصه پیرامون در این زمان (۱۳۰۹ ه.ق) برقرار میکردهاند. بنابراین میتوان تصور کرد که پس از طرحهای شهرسازی دهه ۱۲۸۰ ه.ق تاسیسات دفاعی ارگ بیشتر متوجه کاخهای سلطنتی میشد.
حالا دیگر از این همه قدمت و تاریخ در محدوده ارگ تهران چیزی باقی نمانده و فقط آثار پابرجا از مجموعه تاریخی ارگ تهران، عمارت رادیو، کاخ دادگستری، قسمت اصلی کاخ دارایی، سر در قورخانه، ساختمان دارالفنون، ساختمان کلانتری ارگ، بانک ملی شعبه بازار، مسجد ارگ و ساختمان سابق وزارت کشور است. این ساختمانها هر چند در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده و از جمله میراث فرهنگی حفاظت شده تهران محسوب میشوند، اما هویت گذشته تهران قدیم رنگ باخته و حال و هوای ارگ قدیم تهران دگرگون شده است و به نظر میرسد فقط احیای این محدوده تاریخی به شکل گذشته آن میتواند بخشی از فضاهای هویت بخش پایتخت را دوباره زنده کند.
منابع:
وبلاگ تچر
پایگاه الکترونیکی محمد مهریار
پایگاه الکترونیکی سازمان میراث فرهنگی
خبرگزاری ایسنا
خبرگزاری فارس

ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست