دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا

متافیزیک و حقیقت ذکـر


متافیزیک و حقیقت ذکـر

“ذکر” در لغت به معنی یادکردن و بیان کردن آمده است

“ذکر” در لغت به معنی یادکردن و بیان کردن آمده است. در وادی معرفت منظور از ذکر، به یاد خدا بودن و بیان نمودن اسماء و اوصاف او می‌باشد. امید است که این ذکر به شناخت بهتر خداوند سبحان که غایت همة شناخت‌هاست منتهی گردد.(انشاا…) دانشمند بزرگ و حکیم فرزانه شیخ‌الرئیس ابوعلی سینا، حقیقت ذکر را، حضور مذکور در نفس ذاکر می‌داند.

ذکر ویاد خدای عزوجل دارای برکات، فواید و محاسن فراوان می‌باشد و تأثیرات مثبت آن بر جسم، روان و روح غیرقابل انکار است. یاد خدا روشن کننده دل، حیات جانها، خوراک روح، مایة هدایت خرد، فرود آورنده رحمت، مونس عقل، ریشة صلاح و پاکی، صیقل دهنده سینه‌ها، جلا دهنده بینش‌ها و موجب آرامش جسم، روان و روح می‌باشد. ذکر حق‌تعالی موجب ارتقاء روح از ملک به ملکوت، صعود انسان از اسفل سافلین به اعلاعلیین، همنشینی با حضرت دوست، زنده کردن دل، شرح صدر، رستگاری، تقویت بصیرت باطنی، مشاهده جلوه جمال حق در آیات او، تقویت نیروی روحانی، بیداری آگاهی، خلوص و تصفیه روح و آزادی روح از قید اسارت جسم می‌گردد.

ذکر اللـه جل جلاله، نیکوترین عمل، موجب خیر دنیا و آخرت، بهترین کارها در هنگام مرگ، برترین و عالی‌ترین عبادت، عامل بیرون کننده حب دنیا از دل، بهترین زاد و توشه برای سلوک الی اللـه، راهبری خوب در معارف الهی و اولی از کشتن و کشته شدن در راه خدا شمرده شده است. فراموش کردن خود، کلید انس با خدا و خوب شدن اعمال و رفتار در نهان وآشکار از جمله فواید دیگر ذکر است.

در کتاب شریف“ چهل حدیث” حضرت امام خمینی(روحی له الفدا) از ذکر تحت عنوان غایت آمال اولیاء و عرفا یاد شده است که در سایه آن به وصال محبوب خود می‌رسند، همچنین قید شده، ذکر برای عامه و متوسطین، بهترین مصلحات اخلاقی و اعمالی و ظاهری و باطنی می‌باشد.

در کتاب ارزشمند“تفسیر ادبی و عرفانی قرآن مجید” آمده است:« هرکس قدر خلوت حق نداند، از ذکر او باز ماند، و هرکس از ذکر او باز ماند، حلاوت ایمان از کجا یابد؟ لاجرم بجای ذکر رحمان، به وسوسه‌های شیطان نشیند.»

ذکر، یکی از بهترین انواع مراقبه برای رسیدن به اهداف ترسیم شده در مراقبه می‌باشد که در مکاتب شرقی تحت عنوان “مانترا” آمده است. مراقبه ذکری، دارای محاسن زیادی نسبت به سایر انواع مراقبه است، از جمله:

ـ در احکام گرانقدر دین مبین اسلام و فرمایشات ائمه اطهار علیهم السلام بر آن تأکید فراوان شده است.

ـ به امکانات، ابزار و وسایل خاصی نیاز ندارد، در حالی که برخی انواع مراقبه به امکانات خاص نیازمند است.

ـ در هر مکان و زمان قابل انجام است، هر چند انجام آن در برخی مکانها و زمانها بیشتر توصیه شده است.

ـ همزمان با انجام سایر کارها نیز می‌توان آن را انجام داد، هر چند انجام آن به صورت مستقل بهتر است.

ـ می‌توان به مرحله‌ای رسید که به صورت تمام وقت انجام شود.(دائم الذکر گردیدکه از مقامات عارفان است.)

از دیدگاه متا فیزیک مراقبه ذکری باعث بهبود کمیت و کیفیت هاله، گشوده شدن چاکراها و دریافت انرژیهای روحانی برای تغذیه و تقویت روح، باز شدن چشم سوم و رؤیت ابعاد ماورائی و رها شدن جسم و ذهن می‌گردد.(اللـه اعلم)

ذکر دارای مراتب مختلف است. مرتبه اول آن، ذکر به زبان می‌باشد. در این مرحله زبان ذاکر به ذکر حق مشغول است ولی دل و فکر او در جای دیگر و بر موضوع دیگر سیر می‌کند. مرتبه دوم ذکر به دل می‌باشد، در این مرتبه علاوه بر زبان، دل ذاکر نیز به ذکر دوست مشغول است ولی حضور دل با مراقبت و مداومت صورت گرفته است و اگر دل را رها کند می‌گریزد. در مرتبه سوم ذکر بر دل مستولی شده، لذا حضور دل در ذکر به خواست خود اوست و حتی اگر رهایش کند نمی‌رود. در مرتبه چهارم ذاکر در مذکور غرق می‌شود، در این مرتبه مذکور بر دل مستولی می‌گردد.(در مرتبه سوم ذکر و درمرتبه چهارم مذکور بر دل مستولی می‌شود.) در اصل در مرتبه چهارم، زبان، دل و ذکر کنار رفته، آنچه می‌ماند، ذاکر و مذکور است که آنهم یکی شده‌اند، و این همان مقام فناء عارفان است. وارسته دوران عزیزالدین نسفی این چهار مرحله را به ترتیب میل، ارادت، محبت و عشق نامگذاری می‌کند. در کتاب گرانقدر “سر الاسرار قرآن” نیز از این چهار مرحله یادشده است.

آموختن ذکر به دل(رسیدن به مرتبه دوم و سوم) چندان آسان و سهل نمی‌باشد، و نیاز به صبر و حوصله فراوان دارد. از بزرگان عرفان نقل شده است که آموختن ذکر به دل همانند آموختن کلام به طفل می‌باشد. برای آموختن کلام به طفل، صبر، حوصله، تحمل و زمان لازم است و این امر به تدریج و با تمرین و ممارست امکان پذیر است. عارف کبیر حضرت آیت اللـه مرحوم شاه‌آبادی استاد عرفان حضرت آیت اللـه امام خمینی رحمت اللـه تعالی الیه می‌فرمایند:« شخص ذاکر باید در ذکر مثل کسی باشد که به طفل کوچک که زبان باز نکرده، می‌خواهد تعلیم کلمه کند. تکرار می‌کند تا اینکه او به زبان می‌آید و کلمه را ادا می‌کند.

پس از آنکه او ادای کلمه را کرد، معلم از طفل طبعیت می‌کند و خستگی آن تکرار بر طرف می‌شود و گویی از طفل به او مددی می‌رسد. همین طور کسی که ذکر می‌گویدباید به قلب خود که زبان باز نکرده، تعلیم ذکر کند و نکته تکرار اذکار آن است که زبان قلب گشوده شود و علامت گشوده شدن زبـان قلب آن است که زبان از قلب تبعیت کند و زحمت و تعب تکرار مرتفع شود. اول زبان ذاکر بود و قلب به تعلیم و مدد آن ذاکر شد و پس از گشوده شدن زبان قلب، زبان از آن تبعیت کرده به مدد آن با مدد غیبی متذکر می‌شود.»

ذکر را انواع مختلف است. حضرت امام صادق (علیه‌السلام)-دانشمند الهی و آگاه به معارف آسمانی-که سلام و صلوات خداوند بر او و خاندانش باد، انواع ذکر را، ذکر زبان، ذکر نفس، ذکر روح، ذکر دل، ذکر عقل، ذکر معرفت وذکر باطن بیان می‌کند. در کتاب گهربار“میزان الحکمه” از قول آن امام بزرگوار آمده است:« ذکر زبان حمد وثنا، ذکر نفس سختکوشی و تحمل رنج، ذکر روح بیم و امید، ذکر دل صدق و صفا، ذکر عقل تعظیم و شرم، ذکر معرفت تسلیم و رضا و ذکر باطن و درون مشاهده و لقاء است.»

ذکر را نیز اقسامی است. در “رسالة سیر و سلوک منسوب به بحرالعلوم” به چهار قسم ذکر شده است که عبارتند از: ذکر قالبیِ اطلاقی، ذکر قالبیِ حصری، ذکر نفسیِ اطلاقی و ذکر نفسیِ حصری. در ذکر قالبی به معنی و باطن ذکر توجه نمی‌شود ولی در ذکر نفسی، مهم، توجه و عنایت به باطن، درون و معنی ذکر است. پر واضح است که ذکر نفسی ارزشمندتر از ذکر قالبی می‌باشد. ذکر اطلاقی دارای تعداد مشخص نمی‌باشد و ذاکر می‌تواند به هر مقدار که بخواهد آن ذکر را تکرار کند. در ذکر حصری عدد معین وجود دارد و ذکر باید به همان مقدار که در دستور آمده گفته شود(نه کمتر، نه بیشتر)، برای مثال تسبیحات حضرت زهرا(سلام‌اللـه‌علیها) ـ‌درود خداوند بر او، اجداد و فرزندانش بادـ از جمله اذکار حصری است.

آگاهان عالم معتقدند که برای هر چیز موجود در عالم ملک، وجهی درعالم ملکوت موجود است.

به عبارت دیگر هرچیز دارای دو وجه « صورت و سیرت » می‌باشد که صورت آن در عالم فیزیک و سیرت آن در عالم متافیزیک است. براستی سیرت و باطن ذکر چیست؟ وجه ملکوتی ذکر کدام است؟ چرا در قرآن کریم(آن کتاب هدایت سالکان در صراط مستقیم الی اللـه) آمده است: «یا ایها الذین آمنو اذکرو اللـه ذکرا کثیرا»؟ تفکر و تعمق در این سؤالات، فرمایش گرانقدر مولی‌الموحدین، آن باب معارف الهی حضرت علی (علیه‌السلام) را به انسان یادآوری می‌کند:« مداومت بر ذکر، خوراک روح و کلید صلاح و پاکی است.» براستی چگونه انسان برای تأمین خوراک جسم (جسمی که چیزی به جز ابزار و وسیله‌ای گذرا نیست) از هیچ کوشش و تلاشی فرو گذار نمی‌کند ولی خوراک روح (روحی که جوهره اصلی وجود است) را به راحتی از یاد می‌برد؟!

نباید فراموش کرد که وارد شدن در وادی معرفت و ذکر از جمله توفیقات الهی است که نصیب هر کس نمی‌شود، چرا که« یادکردن، نشستن با محبوب است» و همنشینی با محبوب نصیب هر عاشق پر مدعای دور از عمل نمی‌شود. مبین آن اینکه از معصومین نقل شده است: « مادام که خدا از بنده‌اش یاد نکند، بنده نمی‌توانداز خدا یادکند، یاد بنده از خداوند، موجبی برای یاد خدا از بنده شده است.» و یا نقل شده است:« قوام ذکر بنده، خدا را، ذکر خداست بنده را، پس آن ذکری است از خدا برای بنده» و این است نشانة شیعیان واقعی. از امام صادق(علیه‌السلام) نقل شده که فرمودند:« شیعیان ما کسانی هستند که چون فراقتی دست دهد، فراوان به ذکر حق‌تعالی بپردازند.»

جای بسی تأمل و تدبر است که آیا، حقیقت ذکر را دریافته‌ایم؟ آیا بهرة لازم را از آن می‌بریم؟ آیا در مسیر الی اللـه قرار داریم؟ آیا مسلمانی ما به حرف و ظاهر است یا به دل و عمل؟

دکتر مطلب برازنده

مآخذ: کتاب رخنه در اسرارمتافیزیک، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات نوید

Reference: Dr. Motaleb Barazandeh, Penetration in Metaphysical Mysteries, Navid publications, ۱۳۸۰