سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

آیا خانه دارشدن در نهایت منافع اجتماعی دارد یا بیشتر شدت بخش شوک های ناخوشایند اقتصادی است


آیا خانه دارشدن در نهایت منافع اجتماعی دارد یا بیشتر شدت بخش شوک های ناخوشایند اقتصادی است

مساله مالکیت خانه به عنوان یکی از پایه های رفاه اقتصادی و اجتماعی داستانی دیرپا در جوامع ثروتمند دارد

مساله مالکیت خانه به عنوان یکی از پایه‌های رفاه اقتصادی و اجتماعی داستانی دیرپا در جوامع ثروتمند دارد.

به طور طبیعی این‌طور فرض گرفته می‌شود که خانه‌دارها سرمایه‌ اجتماعی بیشتری نسبت به کسانی دارند که در خانه‌های اجاره‌ای می‌نشینند [این مساله را خیلی دم دستی در ادبیات خودمان نیز می‌توان دید؛ تنها به بار معنایی «بی‌خانمان» توجه کنید!].

به لطف پیگیری منافع مشترک حاکمان و مردم در کشورهای ثروتمند، سیاست‌ خانه‌دار شدن بسیار مورد تشویق دولت‌های این کشورها است. سیاست‌های مالیاتی این کشورها به طور متناوب نسبت به کسانی که برای خانه‌دار شدن مقروض‌اند، تخفیف قائل می‌شود. قوانین مالی هزینه‌های وام مسکن را با تقویت موسساتی که وام رهنی می‌دهند، کاهش می‌دهند و دولت‌های محلی قوانین کاربری زمین‌ها را چنان تنظیم می‌کنند که متمایلین به خانه‌داری را بیش از اجاره‌نشین‌ها جذب کند.

البته هواخواهی از سیاست‌های خانه‌دار شدن پس از بحران اخیر و جهانی مسکن فروکاسته‌ شد. البته این پدیده‌ای قابل فهم است. حالا دیگر خانه به عنوان یک سرمایه خطر بالایی را به همراه دارد. اغلب با اهرم مالی پر خطری همراه است (اهرم مالی یعنی یک موسسه مالی به ازای مقدار اندکی سرمایه‌گذاری از سوی شما، سرمایه‌ کلانی را به شما قرض می‌دهد؛ اما با این شرط که در صورت به خطر افتادن آن سرمایه کلان، تمام سرمایه شما را صاحب می‌شود. وقتی می‌گوییم این اهرم پر خطر است یعنی آن موسسه به ازای نوسانات کوچک‌تر، سرمایه شما را صاحب می‌شود). بهره‌وری آن نیز اغلب وابسته به بهره‌وری بازار کار محلی است یعنی قیمت‌ها به محض ناامن شدن شغل صاحبان مشاغل فرومی‌افتد و بد حادثه وقتی است که تعداد خریداران بالقوه کم‌شمار است و صاحب‌خانه‌هایی که کارشان را از کف داده‌اند، بیشترین تمایل را برای رفتن به هر سرایی جز این سرا دارند تا موقعیت‌های کاری بهتری بیابند. دقیقا همین مانع تحرک است که خانه‌دارشدن را این‌چنین در چشم اندرو اوسوالد از دانشگاه وارویک خطرناک جلوه می‌دهد.

انعطاف بازار کار وقتی مهیا است که اقتصاد بتواند کارگران را به سرعت و با کمترین هزینه از مناطق بدون رشد به مناطق با رشد بالا انتقال دهد. از این منظر خانه‌دارشدن مقاومتی در برابر هرگونه جابه‌جایی ایجاد می‌کند که کل اقتصاد را ترد و شکننده می‌کند.

حتی وقتی اوضاع خوش و خرم است باز هم خانه‌دارشدن می‌تواند بیش از آنکه در بادی امر به نظر می‌آید هزینه‌زا باشد. صاحب‌خانه‌ها تمایل دارند که ارزش خانه‌هایشان افت نکند و چون افزایش عرضه عموما خطری برای ثبات ارزش خانه‌های موجود است، آنها به نمایندگان مشروعشان فشار می‌آورند تا جلوی توسعه بیشتر خانه‌سازی را بگیرند و این یعنی جلوگیری از رشد اقتصاد محلی و بالا بردن هزینه تهیه مسکن برای همه ساکنان یک منطقه.

اما ریچارد‌گرین از مرکز تحقیقاتی املاک در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی که مخالف این جنبش است مدعی است خانه‌دارشدن به هزینه‌هایش می‌ارزد. تحقیقات می‌گوید خانه‌دارها فعالیت‌های مدنی بیشتری دارند و مثلا برای ارتقای مدرسه‌های محلی کار بیشتری می‌کنند، فعالیت‌هایی که اثرات برون‌ریز مثبت و قابل‌توجهی دارد. نگرانی بابت عدم تحرک نیز می‌تواند گزافه‌گویی باشد.

اغلب جهت علیت مشخص نیست، ممکن است آن خانوارهایی که علاقه‌ یا توانایی جابه‌جایی را ندارند همان کسانی باشند که تمایل بیشتری برای خرید خانه از خود نشان می‌دهند (به جای اینکه جهت علیت برعکس باشد، یعنی خانه‌دار شدن علت آن عدم علاقه به جابه‌جایی باشد). لزوما خانه‌دارشدن تحرک را محدود نمی‌کند، بلکه شاید علت‌های دیگری باشد که هم عدم تحرک و هم تمایل به خرید و نه اجاره خانه، معلول‌های آن علت‌ها باشند.

با این مقدمات سوال این است که آیا خانه‌دارشدن در نهایت منافع اجتماعی دارد یا بیشتر شدت‌بخش شوک‌های نامطبوع اقتصادی است؟ به گمان رایان اونت این سوال به‌موقع مطرح شده است و می‌تواند بحثی جذاب و زنده را موجب شود. قلب مساله از نظر رایان اونت اثری است که یک فرد با انتخاب میان خرید یا اجاره خانه می‌تواند بر همسایه‌هایش بگذارد.

او این بحث را به این امید راه انداخته است که مشارکت‌کنندگان بر این نکته‌ محوری تمرکز کنند و همچنین به این سوال بپردازند که دولت در شکل‌دادن انگیزه‌های خانوارها چه وظیفه‌ای دارد. همچنین از نظر او اندیشه‌هایی غنی نمودار می‌شود اگر به این موضوع پرداخته شود که مجاب کردن ذهن خانوارها برای خانه‌دارشدن چه مزایایی دارد و آیا اگر نهادهایی دیگر این نقش(احتمالا کل فرآیند ساخت و تامین خانه) را برعهده بگیرند بهتر نیست؟

رایان اونت، مدیر بحث