جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
پیرامون طرح ربودن رئیس جمهور
وقتی جهان تکقطبی میشود، وقتی قطعنامههای سازمان ملل <که باید> فصلالخطاب اختلافات بینالمللی باشند -حتی در جهان دوقطبی وقتی که خرس قطبی شوروی هنوز درحال چنگ و دندان نشان دادن بود - برای قلدران ارزشی نداشت و ندارد و تا هنوز و قطعنامه ۲۴۸ سازمان ملل، حال که تعداد قطعنامهها از ۱۷۰۰ هم گذشته به کاغذپارهای میمانند و ملت مظلوم فلسطین هنوز آوارهاند و از آن سال صدور قطعنامه هزاران فلسطینی در حسرت خاک آبا و اجدادی تن به خاک سپردهاند و هزاران کودک فلسطینی به دنیا آمدهاند و فقط شماره قطعنامه ۲۴۸ را شنیدهاند.
اداره دنیا در دستان آلوده زورمداران است، شورای امنیت و سازمان ملل ساخته شدهاند که نیات آنان از کانال مثلاً قانون بینالمللی اعمال و اجرا شود. وقتی امام موسی صدر در یک پرواز بینالمللی ربوده میشود و سه دهه از وی خبری نیست، وقتی آمریکا به خود حق میدهد به لیبی حمله کند و کاخ سرهنگ قذافی را بمباران نماید، وقتی مساله دارفور با ۲ میلیون کشته به بهانه اختلافات قومی اما به لحاظ وجود ذخایر نفت به وجود میآید، وقتی به عراق حمله میشود، زمانی که این کشور اشغال میگردد، به افغانستان حمله میشود و این کشور اشغال میگردد و صدها مطلب دیگر، طبیعی است امکان طرح ربوده شدن رئیسجمهور کشورمان در عراق، درست همزمان با سفر بوش و گوردون براون به این کشور محتمل به نظر برسد اما یک سوال مطرح است؛ چرا رئیسجمهور را در خود آمریکا - نیویورک - با بهانه یک پرونده خلقالساعه قضایی نگهداری نکردند؟
در این زمینه دو مطلب قابل توجه است. نخست اینکه اگر درصد ضعیفی احتمال ربوده شدن رئیسجمهور داده میشد آیا موضوع سفر و یا شیوه برگزاری این سفر حتماً لازم بود؟ خدایناکرده اگر چنین اتفاقی میافتاد چالشهای بعد از این واقعه مصیبتبار چه میشد؟ طبیعی است که دولت و ملت ایران، این تحقیر را تحمل نمیکردند. تعدادی از مردم به آقای احمدینژاد رأی ندادند، بسیاری هم با برنامههای وی مخالفند مثل خود من که در انتخابات به ایشان رأی ندادم و با بسیاری از برنامههای ایشان خصوصاً آمارهایی که میدهند مخالفم، اما تحمل آن را ندارم که رئیسجمهور کشورم به وسیله دولتی دیگر ربوده شود. اما باور دارم آمریکاییها هم اینقدر احمق نیستند که دست به چنین انتحاری بزنند، چرا که معتقدند ملتی ۷۰ میلیونی - چه رأی به آقای احمدینژاد داده باشند و چه نداده باشند - حتی به طرف عراق راه میافتادند و جنگی ناخاسته با ملتی برپاخاسته به پا میشد. گفتم که با بسیاری از کارهای رئیسجمهور مخالفم، مثلاً در همین نشستی که ایشان در قم و در اجلاسیه سراسری جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و علمای بلاد سراسر کشور داشتند، به آمارهایی اشاره کردند که باید در بیان آنها تجدیدنظر کنند.
ایشان از باب تقسیمبندی تاریخی، ایران را به دو زمان؛ قبل از روی کارآمدن دولت نهم و زمانه دولت نهم میشناسند و میفرمایند وقتی دولت را تحویل گرفتیم، رشد اقتصادی ۲/۴ درصد بود، بدهیهای سنگین داخلی و خارجی داشتیم، تورم ۱۶/۱۵ درصد و سهم نفت نیز در بودجه ۶۷ درصد بود اما امروزه <اتکا به نفت> نیز بیش از ۱۲ درصد کاهش یافته است. رئیسجمهور به وجود ۳ میلیون بیکار در آغاز فعالیت دولت نهم اشاره کرده و گفته است: در دوران فعالیت این دولت ۵/۲ میلیون شغل ثابت ایجاد شده و این در حالی است که جمعیت متولدین سالهای ۶۰ و ۶۴ هم دارد وارد بازار شغل و مسکن میشود. مهمترین آمار ایشان یعنی موضوع ترزیق مستقیم پول نفت به بازار ارز را در سال ۸۶ <صفر> میدانند. لابد آقای مظاهری رئیسکل بانک مرکزی سخنانی جداگانهای دارند و یا اینکه آقای هاشمیرفسنجانی که گفتهاند ۸۵ درصد درآمد، هزینه شده صحبت دیگری خواهند داشت.
برگردیم سر موضوع ربودن رئیسجمهور؛ گفتم که اگر احتمال ربودن ایشان میرفت و بزرگترین توهین همه تاریخ ایران به مردم ما میشد، چرا مشاوران ایشان چنین اجازهای دادند؟ دوم اینکه قبول این مطلب که رئیسجمهور گفتند <چند تغییر انجامشده در برنامه این سفر، نقشه آنها را برهم زد و آنان زمانی حیرتزده از این امر مطلع شدند که من در آسمان عراق در حال بازگشت به ایران بودم( >رسانهها)، مشکل است زیرا امروزه دنیای اطلاعرسانی کاملاً دگرگون شده، آمریکا چهار سال در عراق است و در واقع عراق را ملک خود ساخته، همه جا شنود و استراقسمع دارد و تمامی تلفنها و وسایل خبررسانی از منابعی تغذیه میشوند که متعلق به آمریکاییها است، مطمئن باشید هر نوع تغییر را آنان قبل از همه مطلع میشدند.
فرض کنیم تمهیداتی اندیشیده شده بود که هیأت ایرانی در عراق با وسایل مدرن امروزی صحبت نمیکردند و از قاصد استفاده میشد، به گفته خود رئیسجمهور، وقتی که هواپیمای ایشان در آسمان عراق بود مطلع شدند، پس میتوانستند با چند فروند هواپیمای جنگی، هواپیمای حامل رئیسجمهور را برگردانند یا اخلال در سیستم پروازی ایجاد کنند که هواپیما قادر به حرکت به سوی ایران نباشد. کسانی که این اطلاعات نادرست را به رئیسجمهور میدهند، کمی هم به واقعیتهای امروزی توجه کنند.
در سایتها خواندم که اسرائیل رزمایشی داشته با موشکها و هواپیماهای دوربرد و تنها کشوری که با این مسافت و ابعاد مورد نظر بوده ایران است. آیا بهتر نبود رئیسجمهور این برنامه شیطنتآمیز به یقین تهدیدآمیز را مطرح میکردند؟ آیا بهتر نبود برای روشن شدن این مساله که کنگره آمریکا رأسا ایران را تحریم و تمام دنیا را تهدید کرده است که اگر در ایران بیش از ۲۰ میلیون دلار سرمایهگذاری کنید مورد تحریم قرار میگیرید و عملاً بسیاری از شرکتها و دولتها را از تجارت با ایران با این تهدید مانع شده است، بیشتر توضیح میدادند اما راجع به طرح ربودن خود که پذیرش آن دشوار بهنظر میآید. سخنی نمیگفتند؟
نعمت احمدی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
غزه روسیه جنگ مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی دولت سیزدهم روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت
ایران هواشناسی تهران بارش باران آتش سوزی قوه قضاییه پلیس شهرداری تهران سیل آموزش و پرورش سازمان هواشناسی دستگیری
قیمت خودرو سهام عدالت بازار خودرو قیمت طلا قیمت دلار قیمت سکه خودرو دلار حقوق بازنشستگان سایپا بانک مرکزی ایران خودرو
سریال کتاب نمایشگاه کتاب مسعود اسکویی فضای مجازی تلویزیون سینمای ایران سینما دفاع مقدس
اسرائیل رژیم صهیونیستی فلسطین جنگ غزه حماس نوار غزه چین ترکیه اوکراین انگلیس نتانیاهو ایالات متحده آمریکا
فوتبال استقلال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ برتر رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ
هوش مصنوعی کولر گوگل اپل آیفون همراه اول تبلیغات اینستاگرام ناسا
خواب فشار خون دیابت کبد چرب کاهش وزن بیمه