شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
آسیب شناسی مدیریت انیمیشن
کمتر دیده شده است که برای بخش هنر و تولید محصولات هنری و فرهنگی در سیستم مدیریتی و هنری برنامهریزییی وجود داشته باشد، اغلب آثار یا به صورت تکنفره بوده و یا به صورت خودجوش؛ البته شاید در روزگاران پیشین این شیوه جواب میداد، اما حالا با نگاهی که به رسانهها میشود دیگر نباید به آن بسنده کرد، باید با دید باز با انیمیشن روبهرو شد چرا که اگر اینگونه نباشد از قافله عقب میمانیم. مدیران و تصمیمگیرندگان بر این باورند که هر موضوعی را میتوان با تکنیک انیمیشن بازگو کرد، در حالی که هر رسانهیی دستور زبان خود را دارد و نباید به انیمیشن همانطوری نگاه کرد که به سایر هنرهای تصویری نگاه میشود؛ انیمیشن یک بردی دارد و برد مفید آن زمانی به دست میآید که با ویژگیهای این رشته آشنا باشیم، در غیر این صورت نتیجهیی عکس میگیریم.
در حال حاضر کسی نمیتواند نقش مدیریت را در پیشرفت هنر و صنعت انکار کند. امروزه مدیریت مرتبهیی مهمتر از سرمایه پیدا کرده و این مدیریت است که به رشد تفکر و اندیشههای دنیای معاصر کمک میکند.
مدیریت در بخش تولید انیمیشن در ایران جایگاهی بس مهم دارد، البته اگر مدیریتی واقعی، توانمند و هوشیار در این حوزه جاری شود. سالها پیش، دولتمردان و سیاستگذاران نگاهی جدی به انیمیشن نداشتند و آن را سرگرمی صِرف میدانستند، اما رفتهرفته با ورود تولیدات غربی و اثرگذاری آنها بر کودکان به این فکر افتادند که کمی، فقط کمی جدیتر به این مقوله نگاه کنند؛ رونقی هم که امروزه تولید انیمیشن در ایران پیدا کرده، حاصل همین نگاه است. ولی باید به این نکته توجه داشت که دیگر زمان آن نیست که بخواهیم از راه آزمون و خطا جلو برویم، چرا که نه سرمایهی آن را داریم و نه وقتش را و چنانچه این حوزه بهطور جدی و استراتژیک و تحت نظارت یک مقام عالیرتبه مدیریت نشود، نه تنها دردی را درمان نمیکند، بلکه زیانهای غیرقابل جبران بسیاری به بار میآورد. متأسفانه نگاه مدیران و تصمیمگیرندگان به روند تولید و نیروهای متخصص، بسیار ابتدایی و آماتور است. مشکلی که در حال حاضر با توجه به تولیداتی که در این حوزه انجام میگیرند دیده میشود، رشد منفی از لحاظ کیفیت در آن است. وقتی از نزدیک به روند تولید نگاه میشود، دلیل این پسرفت را به وضوح میتوان دید؛ ورود بیرویهی نیروهای بیتجربه برای تجربهاندوزی در حوزهیی که بیشتر جایگاه افراد حرفهیی است.
رشد بیرویهی ورود این افراد به مراکزی که از آنها توقع تولید کارهای ارزشمند میرود، باعث بروز مشکلاتی شده است که رو به سوی خیر و صلاح نیست. نگارنده و هر انسان منصف و منطقی مخالف در نظر گرفتن جایگاهی برای جوانان نیست، اتفاقاً همین جوانان هستند که میتوانند آیندهی هنر و حتی کشور را رقم بزنند. شما تصور کنید راهنمایی و رانندگی تمامی آموزشگاههای رانندگی را برای ورود آزادانهی جوانان به عرصهی حمل و نقل تعطیل کند، چه اتفاقی رخ میدهد؟ آیا دیگر میتوان صحبت از رانندگی درست و باکیفیت کرد؟ آیا میتوان جلوی خسارات مالی و جانییی را که به بار میآیند گرفت؟ خیر؛ هیچ مسئولی نمیگوید جوانان نباید رانندگی کنند، اما برای ورود به این عرصه باید مقدماتی طی شود، چرا؟ به خاطر خسرانی که همین جوانان محترم میتوانند به بار بیاورند. البته تنها تفاوتی که بین خسارت یک رانندهی ناشی و یک کارگردان ناشی وجود دارد این است که راننده به ما و دیگر عابران خسارات مالی و جسمی وارد میآورد که میشود آنها را اندازه گرفت، ولی خسارتی که یک مدیر و یا یک کارگردان کار نابلد به بار میآورند چون غیرمادی است کسی به آن توجه نمیکند. اگر نگاه بازرسان مالی به این حوزه نیز مانند راهنمایی و رانندگی بود، شاید میشد از هدر رفتن این همه منابع مالی که از جیب بیتالمال خرج میشود جلوگیری کرد. چنانچه جوانی میخواهد تجربهاندوزی کند باید مکانهایی چون سینمای جوان و سینمای تجربی از او حمایت کنند، نه مراکزی که قرار است تولیداتی حرفهیی داشته باشند.
یکی دیگر از آسیبهایی که به مدیریت فعلی انیمیشن در ایران وارد شده، هموار کردن راه دلالان به بخش تولید انیمیشن است. در این سالها که رونقی در این رشته دیده میشود، عدهیی سودجو را به این فکر انداخته است تا بدون اینکه تخصص کافی داشته باشند پروژهیی را از راههای مختلف بگیرند و با قیمتی بسیار نازل به کسانی بدهند تا برایشان انجام دهند؛ حاصل آن کار چه میشود؟ کاری غیرحرفهیی با بودجهیی حرفهیی، حال پیدا کنید دلیل آن را!!!؟ متأسفانه مدیران این بخش بدون اینکه عنایتی به فرهنگ ایرانی داشته باشند، به تولیدات آن سوی آب توجه دارند، گویی برایشان افتخاری بزرگ است که چند ثانیه کار تولید کنند که همسطح با تولیدات دیزنی باشد؛ به چه قیمت، مهم نیست! چندی پیش دوستی از آمریکا آمده بود و ادعای این را میکرد که میتواند کاری تولید کند همعرضِ تولیدات دیزنی؛ مدیران وقتِ یکی از مراکز تولید انیمیشن نیز هزینهی چندین کار را صرف این پروژه کردند، عاقبت آن کار به کجا رسید؟ نمیدانیم، اما میگفتند: «آن چاه اگر آب نداشت، نان داشت»!
تولید انیمیشن در ایران با تولید آن در کشورهای دیگر متفاوت است. ما باید انیمیشنهایی تولید کنیم مطابق با سرمایه و اندیشهی خودمان، نباید دنبال این باشیم که کارِ تولیدشده از لحاظ تکنیکی در مقابل کارهای استودیوهای بزرگ آمریکا بایستد، چرا که نه ارزشی دارد و نه لازم است که خود را به رخ دیگران بکشیم. حتی کشوری چون ژاپن با تمام پیشرفتهای تکنولوژیکیاش، افتخاری برای خود نمیداند که پروژهیی همانند پروژههای دیزنی و یا شرکتهای معتبر آمریکایی تولید کند، چرا که به این باور رسیده است که میتوان دنیا را با انیمیشن ژاپنی تصرف کرد؛ یکی از نمونههای آن، فیلم سینمایی «شهر اشباح» است که بیشترین رکورد فروش را در سینماهای آمریکا داشت.
ما باید بدانیم که نخستین مشکل انیمیشن ایرانی جذب مخاطب است، نه عرض اندام و یا زورآزمایی با تولیدات فرنگی؛ باید بدانیم که «کار نیکو کردن از پر کردن است» و اگر برای تلویزیون تولید میکنیم، به دنبال کسب افتخارات از جشنوارههای بینام و نشان نباشیم. کار برای تلویزیون دستور زبان خاص خود را دارد، هم باید نگاهی به فرهنگ داشته باشد و هم به تولید و هر کاری باید یک قدم به پیش باشد نه به پس، یعنی نباید کیفیت را فدای کمیت کرد. همچنان که گفتیم، متأسفانه در حوزهی انیمیشن به خاطر نوع نگاههای نادرست کیفیت تولیدات هر روز بدتر از دیروز میشود، چرا؟ یکی از مهمترین دلایل آن، عدم استفاده از نیروهای متخصص داخلی و دلسوز است. نمیدانم چرا هر مدیری بر مسند مدیریت مینشیند اولین کاری که میکند این است که عدهیی نیروی تازهکار را با خود وارد این حوزه کرده و بهشدت از نیروهای حرفهیی و باسابقه دوری میکند!!؟ کسی نیست به آنها بگوید آخر برای متخصص شدن این نیروها میلیاردها تومان پول رایج مملکت از جیب بیتالمال صرف شده است! این میشود که نه کار آن تازهکارها باکیفیت از آب درمیآید و نه آن حرفهییها رغبتی برای ادامهی کار پیدا میکنند، نتیجه؟ درجا زدن و از قافله عقب ماندن و باز کسی از آن مدیر سؤال نمیکند که حاصل این مدیریت تو چه بوده است!
ما باید بدانیم هر حرکتی که میخواهیم انجام دهیم، هزینهیی گزاف در بر دارد؛ باید بدانیم اگر این حرکتها اشتباه باشند، چه زیانهای هنگفتی به بار میآورند. مدیر بخش انیمیشن باید بداند که دیگر زمان آن گذشته است که پشت به پول نفت داده و سرمایهی ملی را هدر بدهیم. او باید بداند که سؤال متخصصان را نمیتوان بیپاسخ گذاشت، چرا که انیمیشن ایران باید در مسیر درست حرکت کند و توقع بینندهی ایرانی بالا رفته است.
آشنایی مدیر با حوزهی رسانهی تحت مدیریت خود، یکی از شاخصههای دیگر یک مدیر تواناست؛ متأسفانه در بخش انیمیشن به خاطر نوپا بودن آن اینگونه نبوده و مدیران ما یا بهشدت تئوریپرداز بودهاند یا بهشدت خیالپرداز، در حالی که واقعیت سینمای انیمیشن چیز دیگری است. واقعیت تولید انیمیشن در ایران هم حکایتی دیگر دارد؛ سینمای انیمیشن مدیری میخواهد که ابتدا مدیریت نیروی انسانی را خوب بداند، بعد با سینما آشنا باشد و سپس با انیمیشن. دوباره تأکید میکنم مدیریت خوب و توانا مهمتر از سرمایه است و حتی میتواند بزرگترین سرمایه باشد. مدیریت در ذهن من شبیه یک کوزهی روغن است. اگر این کوزه ترکخورده و یا سوراخ باشد، توانایی نگهداری روغنهای شما را ندارد؛ پس چنانچه طالب این هستید که از سرمایهیی که برای تولید هر محصولی صرف میکنید بیشترین بهره را ببرید، حتماً به مدیریت آن مجموعه توجهی خاص داشته باشید، در غیر این صورت روغنهایتان به هدر میرود.
در پایان به این نکته اشاره میکنم که اگر پول نفت را نداشتیم، شاید وضع مدیریت ما نه تنها در بخش انیمیشن بلکه در بخشهای دیگر هم بهتر میشد و شاید آنوقت ارزش زمان و پول را درستتر درک میکردیم. مدیران کلان ما باید توجه کنند که یکی از ویژگیهای مدیران زیرمجموعههایشان باید مدیریت درست نیروی انسانی، زمان و پول باشد
علی رضا فرمانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست