چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

پائیز نخبگان


پائیز نخبگان

نخبه شدن یك فرد زمینه مساعدی را برای واردشدن برخی آسیبهای سیاسی ــ اجتماعی به شخصیت او وارد می سازد و ممكن است او را در محدوده یك طبقه ممتاز و دور از توده های مردم محصور نماید ازسوی دیگر ممكن است نخبه به مصادره جناحها و دولتها درآید و خاصیت اجتماعی خود را ــ كه نظارت و ارزیابی دولتها و همگامی با ملت می باشد

نخبه‌شدن یك فرد زمینه مساعدی را برای واردشدن برخی آسیبهای سیاسی ــ اجتماعی به شخصیت او وارد می‌سازد و ممكن است او را در محدوده یك طبقه ممتاز و دور از توده‌های مردم محصور نماید. ازسوی‌دیگر ممكن است نخبه به مصادره جناحها و دولتها درآید و خاصیت اجتماعی خود را ــ كه نظارت و ارزیابی دولتها و همگامی با ملت می‌باشد ــ از دست داده و جذب پدیده اشرافیت نخبگان شود. و البته بسیاری از نخبگان نیز همواره یافت می‌شوند كه نخبه‌بودن را با فكر و عمل خود هر روز به معنای بایسته آن نزدیك می‌كنند، چنان‌كه خود به مصداق تجسم معنای «نخبه» بدل می‌شوند. اكنون وقت آن است كه نخبگان جامعه در هر سطح و از هر گروه و گرایشی، موفقیت خود را در آینه انتخابات ببینند و چاره‌ای بیندیشند؛ چراكه بدون شك باید گفت انتخابات اخیر ایران هیچ گروهی را به اندازه گروه نخبگان به چالش نطلبیده است. مقاله زیر به تحلیل معادله نخبگان و انتخابات سوم تیر می‌پردازد.

●سه‌نوع نخبه

با نگاه به تبلیغات و فعالیتهای انتخاباتی در نهمین انتخابات ریاست‌جمهوری كشورمان، می‌توان نخبگان، قشر فرهیخته و متفكر جامعه را باتوجه به فرد پیروز این انتخابات در سه گروه جای داد:

الف‌ــ كسانی كه آشكارا به مخالفت با برنامه‌ها و شعارهای رئیس‌جمهور منتخب برخاستند و حتی در مواردی پا را از این نیز فراتر گذاشته و پیروزی او را كابوسی وحشتناك توصیف كردند. این گروه كه حداقل از حیث كمیت بخش قابل‌توجهی از نخبگان را شامل می‌شد، متاسفانه با عدم درك دقیق موقعیت نخبه در جامعه و كاركرد آن، با اقدامات بعضا نادرست و غیرمنطقی خود و بروز تحركات عصبی، شتاب‌آلود، سطحی، احساسی و... نه‌تنها به جایگاه خود بلكه به شأن و موقعیت نخبه در جامعه، صدمات فراوان وارد ساختند. حاصل كار به شیوه فوق، چیزی جز بدبینی نسبت به روشنفكران و دوری نخبگان از مردم و توده‌ها نبود. هرچند در اینجا قصد نداریم هر نخبه‌ای را كه موضعی مغایر با شعارهای رئیس‌جمهور منتخب اتخاذ كرده و یا از كاندیدای دیگری حمایت كرده بود، مورد عتاب و سرزنش قرار دهیم و یا متهم نماییم، اما هدف اصلی از طرح این موضوع، نقد روش و چگونگی حضور این قشر در جامعه و فضای انتخابات است. بی‌تردید یكی از اصلی‌ترین گذرگاههای حضور نخبگان در جامعه، موقعیتهای انتخاباتی است. در ایام انتخابات، نخبگان یا خود را مستقیما در معرض انتخاب مردم قرار می‌دهند و یا در قالب فردی یا گروهی به حمایت از فرد مورد نظر خود مبادرت می‌ورزند. نخبگان به لحاظ برخورداری از سطح اطلاعات و آموزشهای بالاتر نسبت به مردم عادی، در چنین مواقعی وظیفه دارند به شكل منطقی و صحیح نظر خود را در اختیار مردم قرار دهند و آنها را راهنمایی كنند. این عمل در بهترین شكل می‌تواند با توضیح برنامه‌ها، شعار، سوابق و... كاندیدای مورد علاقه آنها صورت پذیرد. مطمئنا در این پروسه صحیح و سالم، مردم با دریافت اطلاعات و آگاهیهای لازم، درنهایت باتوجه به علائق و سلایقشان، نسبت به گزینش و انتخاب نهایی كاندید مورد علاقه خود اقدام خواهند كرد. اما اگر این مسیر، شكل معكوس به خود بگیرد، جامعه و نخبگان هر دو به‌شدت متضرر می‌شوند.

اگر نخبگان به جای برشمردن و تمركز بر كاندید مورد نظر خود و نقاط قوت و مثبت وی، سعی بر آن داشته باشند كه به شكل غیراصولی وقت و نیروی‌شان را صرف تخریب چهره دیگر كاندیداها و برشمردن نقاط ضعف احتمالی آنان كنند، دو حالت متصور خواهد بود: ۱ــ عملی به‌دور و منافی با رسالت، وظیفه و كارویژه خود در جامعه مرتكب شده‌اند. ۲ــ در صورت پیروزی فرد دیگری جز كاندید موردنظر آنها، این نخبگان لااقل برای مدتی تاثیرگذاری خود را نزد افكار عمومی از دست خواهند داد. به‌نظر می‌رسد این دسته از نخبگان كه در انتخابات بیست‌وهفتم خرداد و به‌ویژه سوم تیر از حجم بالایی نیز برخوردار بودند، ‌باید با دقت و ظرافت بیشتری كارنامه حضور و فعالیت خود را در انتخابات اخیر مورد مطالعه قرار دهند. این عمل می‌تواند ایشان را یاری كند تا در روزها و ماههای آتی كه دولت جدید شروع به كار خواهد كرد، مجدداً اشتباهات گذشته را تكرار ننمایند. به‌نظر نمی‌رسد به‌هیچ‌عنوان بتوان بر این نخبگان به دلیل تعلق خاطر و علاقه به كاندید یا كاندیدهای خاصی خرده گرفت و این حق طبیعی آنان را منكر شد، اما منطق حكم می‌كند كه این عده از فرهیختگان جامعه براساس رسالت و نقش جامعه‌شناختی خود، در درجه نخست به سعادت مردم و كشور بیندیشند و منافع و سعادت جمعی را بر امتیازات فردی رجحان دهند. صلاح امور و سعادت جامعه، درحال‌حاضر، در صورتی بهتر و كامل‌تر محقق خواهد شد كه این نخبگانِ قهركرده با مردم، مجدداً به دامان ملت بازگردند و با احترام به رای و نظر مردم، همت، علم و تلاش خود را صرف پیشبرد مصالح عمومی سازند. اگر قرار باشد این عده كمافی‌السابق به تخریب و دشمنی با این و آن ادامه دهند، هم در فعالیت دولت آتی اخلال صورت خواهد گرفت و هم خودشان بیش‌ازپیش از مردم دور خواهند ماند. البته در این بین، هیچ فرد یا گروهی نباید حق این گروه را درخصوص نقد دولت جدید و احیانا مخالفت منطقی و علمی با برخی برنامه‌های آن نادیده بگیرد.

ب‌ــ در انتخابات اخیر شاهد حضور گروه دیگری از نخبگان در فضای تبلیغات و جانبداریها بودیم. این گروه هرچند به حمایت از كاندیداهایی غیر از كاندیدای پیروز پرداختند اما خود را در وادی تخریب‌گرایی، منفی‌بافی، هراساندن مردم، سیاه‌نمایی و... درگیر نكردند. گروه مذكور هرچند از تنوع زیادی برخوردار است، اما همگی در یك تقسیم‌بندی جای می‌گیرند. این عده توانستند با حضور فعال خود در عرصه انتخابات و تمركز بر كاندیداهای مورد علاقه، شور و شعف فراوانی به جامعه جهت مشاركت حداكثری تزریق نمایند. حاصل فعالیت این نخبگان، حضور گسترده بخشهای مختلف مردم در آزمون بزرگ انتخاب فرد اول اجرایی كشور بود. این طیف از متفكران و فعالان سیاسی و اجتماعی، توانستند به‌خوبی از عهده انجام رسالت و نقش اجتماعی خود برآیند. آنان موفق شدند براساس سلایق و باورهای خود، مردم را با امید پیروزی كاندیدای موردنظرشان به صحنه انتخابات بكشانند.

البته درخصوص این گروه از روشنفكران نیز دو مورد قابل تامل است:

۱ــ از این عده انتظار می‌رفت به‌صورت آشكار، علنی و شجاعانه عملكرد همقطاران روشنفكر خود را كه در گروه نخست قرار داشتند و به‌شدت به عملیات تخریبی روی‌ آورده بودند، مورد نقد قرار دهند. این عزیزان هرچند خود از چنین اقداماتی دوری گزیدند، اما به نظر می‌رسید با نوعی جوزدگی و به دلیل مواجهه با فضای مسموم ایجادشده از سوی گروه نخست، مرعوب شده و به اندازه كافی نخبگان مذكور را مورد چالش قرار ندادند.

۲ــ انتظار می‌رفت كه این گروهها بیش‌ازاین و با شدت و حدِت بیشتری مردم را به حضور در انتخابات دعوت كنند و به شكل منسجم‌تر و كامل‌تری به حمایت از كاندیداهای موردنظرشان مبادرت ورزند و از ارائه برخی شعارها و برنامه‌های سطحی و بدون پشتوانه و غیرعملی دوری گزینند. به‌نظر می‌رسد مردم در انتخابات اخیر ثابت كردند كه از حیث حضور گسترده و حتی به لحاظ قدرت تبلیغ، گوی سبقت را از این نخبگان ربوده‌اند. این نخبگان درحالی‌كه نباید هرگز نقد قدرت را فراموش كنند اما درعین‌حال باید به‌شدت مراقب باشند كه در ورطه بداخلاقی سیاسی گرفتار نگردند و پا را از محدوده عقل، شرع و اخلاق فراتر نگذارند.

ج‌ــ در معرفی آخرین گروه از نخبگان فعال در عرصه انتخابات، می‌توان به افرادی اشاره كرد كه با جدِیت و در تلاشی همه‌جانبه به حمایت و تبلیغ كاندیدای پیروز پرداختند. این گروه توانستند با شناخت دقیق و بررسی موشكافانه اوضاع اجتماعی و نیازهای جامعه، بهترین و مناسب‌ترین شعارها را برگزینند و با معرفی یك چهره اجرایی و دانشگاهی، آراء عمومی را در مقیاس وسیع به خود جلب نمایند. این عده هر چند از حیث كمیت نسبت به كل مجموعه فكری و نخبگان كشور در اقلیت قرار دارند، اما به لحاظ كیفی، یعنی به لحاظ برخورداری از تعریف و ویژگیهای خاص و حقیقی نخبگان، فعلا در وضعیت مطلوبی به‌سر می‌برند. برخی از ویژگیهای این عده عبارتند از: ۱ــ ارتباط دقیق و گسترده با توده‌های مردم، به‌‌ویژه طبقات محروم اجتماعی ۲ــ عدم وجود سابقه منفی درخصوص این نخبگان در نگاه مردم ۳ــ ارائه راهكارهای ملموس جهت رفع مشكلات اجتماعی و تمركز شدید بر كاندیدای مورد نظر ۴ــ نزدیك‌نشدن بیش‌ازحد به عضویت در جناح یا حزب خاصی و به‌تعبیردیگر فراجناحی‌عمل‌كردن.

درخصوص این نخبگان نیز می‌توان به این نكته اشاره كرد كه باید به‌شدت مراقب باشند تا به سرنوشت برخی نخبگان، كه در سالهای اخیر تحت تاثیر نزدیكی به سیاستهای دولت به ‌نوعی نخبه دولتی تبدیل شدند، دچار نگردند. به‌عبارت‌دیگر همفكری و نزدیكی با رئیس‌جمهور منتخب و برنامه‌های او، اولا نباید این نخبگان را در محدوده خاص همكاری با دولت متوقف نماید و ثانیا بر اصلی‌ترین رسالت نخبگان در جامعه، یعنی رهبری توده‌ها و نقادی آنها، تاثیر گذارد. این گروه از نخبگان همان‌گونه‌كه با ایجاد ارتباط و شناخت دقیق از مردم موفق شدند پیروز عرصه انتخابات باشند، باید كماكان ضمن تاكید بر برنامه‌های موفق گذشته، به تعمیق ابعاد آن بپردازند.

داود راكی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید