دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
بچه ها از چه سنی حق انتخاب دارند
یکی از رایجترین سوالهایی که معمولا در ذهن والدین شکل میگیرد این است که آنها از چه زمانی میتوانند حق انتخاب لباس را به خود بچهها بدهند؟ یا اینکه اصلا بچهها میتوانند در خرید تمام پوشاک و وسایل خود حق اظهارنظر داشته باشند یا نه؟...
متاسفانه گاهی برخی از والدین در دادن حق انتخاب هنگام خرید پوشاک یا سایر وسایل موردنیاز به فرزندشان، افراط یا تفریط میکنند؛ مثلا یا تمام کالاهای مورد نیاز کودک را خودشان به تنهایی میخرند و او را مجبور به استفاده خواسته یا ناخواسته از آنها میکنند، یا اینکه از یک سنی به بعد کودکشان را در خرید تمام پوشاک و لوازم مورد نیازش آزاد میگذارند و فکر میکنند با این کار باعث بالا رفتن اعتمادبهنفس و استقلال بچهها میشوند.
وقتی ما میخواهیم حق انتخاب را در هر زمینهای به هر فردی بدهیم، باید آن فرد در صلاحیت شناخت ضررها و منفعتهای انتخاب خود باشد. مثلا وقتی که حق انتخاب کفش را بهطور آزادانه به بچهها میدهیم، بهطور حتم آنها توانایی سنجیدن کارکرد، جنس مناسب، قیمت مناسب و حتی نوع استفاده از کفش را به خوبی ندارند، بنابراین ممکن است کفشی گرانقیمت اما ناکارآمد را انتخاب کنند. با این حساب باید این فرضیه که حق انتخاب مطلق باعث ارتقای شخصیت و بالا رفتن اعتمادبهنفس بچهها میشود را رد کرد. یعنی اگر فردی مانند فرزند کوچک شما هنوز به سطح شناخت و آگاهی لازم برای انتخابهای خود نرسیده باشد و شما به او حق انتخاب مطلق بدهید، به طور حتم نه تنها شخصیت او ارتقا پیدا نمیکند، بلکه شخصیت و اعتمادبهنفسش با انتخابهای غلط، نامناسب و نابهجایی که خواهد داشت، پایین هم خواهد آمد.
گاهی بچههایی که حق انتخاب مطلق دارند با قرار گرفتن در شرایط خاص متوجه انتخاب نادرست خود میشوند و اعتمادبهنفسشان هم به واسطه همین انتخاب اشتباه پایین میآید. مثلا ممکن است بچهها برای مدرسه خود کیف و کفش یا لباس مناسبی انتخاب نکرده باشند و مدت کمی که از سال تحصیلیشان گذشت با پوششی نامناسب یا وسایلی به درد نخور روبرو شوند و جلوی بقیه احساس خجالت کنند. به این ترتیب میبینید که دادن حق انتخاب مطلق به بچهها کار منطقی و درستی نیست و انتخابهای نادرست میتوانند اعتمادبهنفس بچهها را تخریب و آنها را دچار مشکل کنند.
البته نکتههایی که تا اینجا به آنها اشاره کردم به معنای گرفتن مطلق حق انتخاب از بچهها هم نیست. یعنی والدین میتوانند ملاکهای مناسبی برای انتخاب پوشاک یا لوازم مورد نیاز بچهها در ذهن داشته باشند ولی درنهایت سلیقه انتخاب رنگ و مدل را به خود آنها بسپارند. مثلا شما میتوانید برای خرید کیف مدرسه، چند مدل کیفی که از جنس و قیمت مناسبی برخوردار است کنار هم بگذارید و از فرزندتان بخواهید که خودش یکی از آنها را انتخاب کند. در مورد خرید پوشاک هم همین مساله صدق میکند. والدین میتوانند خودشان لباسهای مرغوبی را برای بچهها انتخاب کنند و انتخاب طرح و درنهایت رنگ را به آنها بسپارند. با این حساب، ما «همه یا هیچ مطلق» در انتخاب بچهها نخواهیم داشت. یعنی با اینکه خودمان با توجه به موردهایی که توان سنجش آنها را داریم، تعیین میکنیم که بچهها چه چیزی بخرند، اما به دلیل نظرخواهی از آنها در انتخاب طرح و رنگ، باعث تقویت اعتمادبهنفس در فرزندانمان میشویم. درنهایت هم باید یادآور شوم که همین نوع حق انتخاب هم باید از حدود ۶-۵ سالگی آغاز شود.
استفاده از لباس فرم در برخی مهدهای کودک، مراکز پیش دبستانی و تمام مدرسهها میتواند مفهوم همگن بودن را به بچهها منتقل کند و خود این همگن بودن هم میتواند بسیاری از مشکلات بچهها را در برخی از مناطق و مکانها کم کند. یعنی اگر قرار باشد بچهها هر روز یک رنگ و مدل لباس بپوشند و حواسشان به خاطر نوع لباسها مدام سرکلاس پرت باشد دیگر نمیتوانند توجه و تمرکز لازم را روی آموزشهایی که میبینند داشته باشند. از طرفی هم ممکن است پوشیدن لباسهایی با طرح و جنسهای خاص، باعث ایجاد تضاد طبقاتی بین بچهها شود. اما وقتی همه یکرنگ و یک مدل باشند، دیگر زمینهای برای پز دادن یا دلمشغولی بچهها به لباسهای همدیگر پیش نمیآید.
نکته مثبت دیگری که پوشیدن لباسهای فرم برای بچهها دارد، ایجاد حستعلق در آنهاست؛ یعنی مثلا وقتی بچهها را به اردو یا تفریح میبرند، آنها با افتخار به دیگران یا سایر بچهها میگویند که تمام بچههایی که لباس سبز یا آبی دارند برای مهدکودک یا مدرسه فلان هستند. به طور کلی ما از حدود سن ۵ یا ۶ سالگی، آموزشهای کلاسیک را به بچهها شروع میکنیم اما تمام مواردی که گفتیم به شرایط فرهنگی جوامع هم بستگی دارد. یعنی ممکن است پوشیدن لباس فرم در مهدهای کودک یا حتی مدرسههای خیلی از مناطق یا کشورهای دیگر مرسوم نباشد. با این حال بد نیست بدانید که استفاده از لباسهای فرم در مدرسهها و سایر ارگانها با اهداف خاصی همراه است. مثلا هدف مدرسهها این است که بچهها دچار حواس?پرتی در طول ساعت درس و مدرسه نشوند یا بخواهند حس همگنی و تعلق را در آنها افزایش دهند.
دکتر نسرین امیری
فوقتخصص روانپزشکی کودک و نوجوان، عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست