جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

۲۰ ژانویه ۲۰۰۴ ـ مداخله ژانویه ۲۰۰۴ «یوشکا فیشر» و «دو ویلپن» وزیران وقت آلمان و فرانسه در امور انتخاباتی ایران ـ کشوری که روزی ابر قدرت بود!


در پی ملاقاتهای «خاویر سولانا» شخص اول دیپلماسی اتحادیه اروپا در طول سفر به تهران که مداخله جویانه توصیف شده بود، اخطار و انتقاد تند و خارج از عرف دیپلماتیک «دو ویلپن» وزیر امور …

در پی ملاقاتهای «خاویر سولانا» شخص اول دیپلماسی اتحادیه اروپا در طول سفر به تهران که مداخله جویانه توصیف شده بود، اخطار و انتقاد تند و خارج از عرف دیپلماتیک «دو ویلپن» وزیر امور خارجه وقت فرانسه و اعلامیه های اتحادیه اروپا؛ نوبت به « یوشکا فیشر » وزیر امورخارجه وقت آلمان رسید. روزنامه های آلمان ۱۸ ژانویه ۲۰۰۴ به نقل از فیشر نوشتند که اگر «اصلاح طلبان!» از نامزدی در انتخابات آتی محروم بمانند، این عمل بر روابط اتحادیه اروپا با جمهوری اسلامی اثر سوء خواهد گذارد!.

برخی محافل ایرانی این خروش اروپاییان را که یادآور دوران استعمار و سلطه آنان بر جهان و نشانه بازگشت به آن دوره است؛ در نگرانی از ازدست دادن منافع اقتصادیشان در ایران دیده بودند. این محافل گفته بودند: از این خروش و بیتابی چنین برآید که کمک هایی از «اصلاح طلبان» دیده و وعده هایی شنیده اند. انتخابات هر کشور به آحاد مردم آن مربوط است، نه مقام یک دولت دیگر، و اگر اقدامی نمی کنند؛ یا مشکلی نمی بینند، و یا اینکه تجربه کافی در تمرین دمکراسی ندارند. قاطبه مردم ایران نمی داند که این گروه «اصلاح طلبان!» چه می گوید و چه اصلاحاتی مورد نظر این گروه است. این گروه اصلاحات مورد نظر خودرا اعلام نکرده است!. یکی از اصلاحات باید تجدید نظر در قوانین و ضوابطی بود که به موجب آنها برخی از ایرانیان از نامزد شدن در انتخابات محروم شده اند و همین رد صلاحیت شدگان در طول وکالت خود درصدد اصلاح آن قوانین بر نیامدند. تحصن و روزه گیری به خاطر تجدید نظر در آن قوانین تاریخساز بود و خریدار داشت، نه برای حفظ مقام شخصی. همه می دانند که اروپاییان «اتحادیه» ساختند تا به وضعیت زمان پیش از جنگ جهانی دوم و دوران تعدی و ظلم نسبت به ملل ضعیف از طریق خرید برخی مقامات آنان باز گردند.

آیا فیشر پیش خود حساب کرده بود که اگر مردم ایران از کار این رد صلاحیت شدگان در دوران تصدی و وکالت راضی بودند ساکت نمی نشستند و به حمایت از آنان طومار پر می کردند، اجتماع تشکیل می دادند و به مقامات ارشد متوشل می شدند. حمایت چند روزنامه که از آنان که از خود ایشان بوده اند کافی نبوده است. از آغاز جنگ عراق با ایران تاکنون، جز به « خودی » پروانه انتشار روزنامه نداده نشده است. وزیر امور خارجه فرانسه هم باید می دانست که ایرانیان تقسیم وطن خود در سال ۱۹۰۷ را با دلالی آن کشور میان انگلستان و روسیه، اغفال ایران توسط ناپلئون که با روسیه درآویزد و بعد خود را کنار کشیدن و ایران را تنها گذاشتن و شکست نظامی و از دست دادن سرزمین هایش و نیز بازی های ژیسکار دستن و ... را فراموش نکرده اند و روزی فرانسه باید پاسخگو باشد.