جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نقش همت در رشد شخصیت


نقش همت در رشد شخصیت

اصولا معیار ارزش انسان به اراده اوست به مقتضای همت انسان و ارج و قدر هر کسی به قدر همت اوست که عالی باشد یا دانی, بلند همت باشد یا دون همت

اصولا معیار ارزش انسان به اراده اوست. به مقتضای همت انسان و ارج و قدر هر کسی به قدر همت اوست که عالی باشد یا دانی، بلند همت‏باشد یا دون همت. (۱)انسان با همت‏خویش اوج می‏گیرد، چنان‏که پرنده با بالهایش آسمان‏ها را در هم می‏نوردد. امیرمؤمنان حضرت علی‏علیه السلام در این‏باره می‏فرماید: «قدر و ارزش هر انسانی به قدر همت اوست.» (۲)

در جای دیگر می‏فرماید: «شرف انسان به همت‏های عالی اوست نه به استخوان‏های پوسیده نیاکان.» (۳)

انسان به هر کاری همت گمارد و اراده کند می‏تواند آن را انجام دهد. خواستن اراده کردن است و اراده کردن تصمیم گرفتن. شاعر نیز چنین می‏سراید:

همت اگر سلسله جنبان شود

مور تواند که سلیمان شود

آن را که عقل و همت و تدبیر و رای نیست

خوش گفت پرده‏دار که کس در سرای نیست. (۴)

فرد و یا جامعه‏ای اگر کاری را اراده کنند، می‏توانند آن را انجام دهند. توفیق انجام کار، همان عزم و اراده انجام آن است.

حضرت امام صادق‏علیه السلام در این زمینه می‏فرمایند: «هرگز بدنی از انجام آنچه که اراده کرده و همت گماشته، ضعیف نخواهد شد.» (۵)

داشتن اراده‏ای قوی و تزلزل‏ناپذیر، مختص اقویاست. موفقیت و شکست ما وابسته به این است که دارای اراده قوی یا ضعیف باشیم. هر چه موانع و مشکلات ما برای انجام کاری بیش‏تر باشد، اراده قوی‏تر و همت والاتر و نیز انرژی بیش‏تری لازم خواهد بود.

داشتن اراده قوی، اولین قدم برای تحصیل موفقیت است. زیرا انسان با اراده قوی همواره با مشکلات مبارزه کرده و تسلیم نمی‏شود. برای فرد با اراده، هیچ امری غیرممکن نیست، کسی که دارای عزم راسخ است، می‏تواند جهان را مطابق میل خود عوض کند. (۶)

قرآن یک اصلی را تعلیم می‏دهد که در همه امور باید مورد توجه و قابل تعمیم باشد. می‏فرماید: "لیس للانسان الا ما سعی" (۷) سعادت هر کس در گرو عمل اوست. (نجم: ۳۹)

یکی از نشانه‏های عزم و اراده و تصمیم جدی، پایداری و مقاومت است. بیش‏تر نوابغ و اندیشمندان، بیش از آن‏که متکی به قدرت نبوغ خویش باشند، از همت و استقامت و بردباری بهره برده‏اند. البته، همواره رسیدن به موفقیت، مشکلاتی به همراه دارد. صبر و شکیبایی و استقامت و بردباری، از شیوه مردان بزرگ، کامیاب و موفق جهان است. نقل سرگذشت‏سکاکی دانشمند بزرگ قرن هفتم هجری، بسیار جالب است. وی در سی سالگی شروع به تحصیل کرد. با این‏که آموزگار وی از موفقیت او مایوس بود، اما او با شور و پشتکار عجیبی مشغول تحصیل شد. آموزگار برای ارزیابی میزان درک و هوش و فهم وی، مساله ساده‏ای را برای او طرح کرد و آن یک مساله از فقه شافعی بود: «پوست‏سگ با دباغی پاک می‏شود.» سکاکی آن را زیاد تکرار کرد و با شور شوق آماده ارائه تکلیف خود به استاد شد.

فردای آن روز سکاکی در پاسخ به سؤال روز گذشته معلم گفت: «سگ گفت: پوست استاد با دباغی پاک می‏شود.» در این لحظه، شلیک خنده شاگردان و معلم بلند شد. ولی روح آن نوآموز سالمند، به اندازه‏ای بلند بود که از این عدم موفقیت در امتحان، شکست نخورده و ده سال تمام در این راه گام نهاد. ولی به علت‏بالابودن سن، تحصیل او رضایت‏بخش نبود.

روزی برای حفظ درس به صحرا رفته و اثر ریزش باران را روی صخره‏ای مشاهده کرد و از دیدن این منظره پند گرفت و گفت: «هرگز دل و روح من سخت‏تر از این سنگ نیست اگر قطرات دانش بسان آب باران در دل من جاری شود، به طور مسلم اثر نیکویی در روان من خواهد گذارد.»

او به شهر بازگشت و با شور زائدالوصفی مشغول تحصیل شد و بر اثر استقامت و پشتکار، یکی از نوابغ ادبیات عرب گردید. وی کتابی در علوم عربی انتشار داد که مدت‏ها محور تدریس در دانشکده‏های اسلامی بود. (۸)

مرحوم ملک الشعرای بهار، مقاومت‏سرسختانه چشمه‏سار را در برابر صخره‏ای بزرگ این‏گونه به نظم درآورده است:

جدا شد یکی چشمه از کوهسار

بره گشت ناگه به سنگی دچار

به نرمی چنین گفت‏با سنگ سخت

کرم کرده راهی ده ای نیکبخت

ولی سنگ چون خوگران بود سر

زدش سیلی و گفت دور ای پسر

نجنبیدم از سیل دریا گرای

که ای تو، که پیش تو جنبم ز جای

نشد چشمه از پاسخ سنگ سرد

به کندن در ایستاد و ابرام کرد

بسی کندوکاوید و کوشش نمود

کزین سنگ خارا رهی برگشود

ز کوشش به هر چیز خواهی رسی

به هر چیزی خواهی کما هی رسی (۹)

باید توجه داشت که همواره باید در ترسیم اهداف بهترین، والاترین و ارزشمندترین آن‏ها را برگزید و برای دستیابی به آن‏ها اقدام نمود. امیرمؤمنان علی‏علیه السلام می‏فرماید: "بهترین همت‏ها، بزرگ‏ترین آن‏هاست." آری این همت‏های بزرگ و اهداف والا هستند که انسان‏ها را به تلاش‏های ارزشمند، مداوم، پی‏گیر و خستگی‏ناپذیر فرا می‏خوانند. (۱۰)

همچنین امام حسین‏علیه السلام از پیامبر بزرگوار اسلام‏صلی الله علیه وآله نقل می‏فرمایند: " خدا کارهای بلند و همت‏های والا را دوست دارد و از کارهای سست و همت‏های فرومایه کراهت دارد.» (۱۱)

کسانی که افکار بلند و همت‏های والا دارند، نمی‏توانند همت‏خود را در دائره کوچکی محصور سازند و همواره پس از نیل به مقصود، خود را در آستانه مقصد دیگر می‏بینند. بنابراین، باید از آغاز کار، اهداف را بلند در نظر گرفت. واقعیت هم همین است. تا انسان خود را برای اهداف بلند آماده نسازد، به سختی به اهداف کوچک‏تر دست می‏یازد.

سعدالدین تفتازانی، از پایه‏گذاران فن بلاغت در اسلام است. روزی خواست از میزان همت فرزند خود آگاه شود. به او گفت: "پسرم هدف تو از تحصیل چیست؟" پسر گفت: «تمام همت من این است که از نظر معلومات به پایه شما برسم.» پدر از کوتاهی فکر فرزند متاثر شد و با لحن تاسف‏آور گفت: «اگر همت تو همین است، هرگز به نیمی از مراتب علمی من نخواهی رسید، زیرا افق فکر تو فوق‏العاده کوتاه است. من که پدر تو هستم آوازه علمی امام صادق‏علیه السلام را شنیده و از مراتب دانشش، به وسیله آثاری که از او به یادگار مانده بود، آگاه شدم. در آغاز تحصیل، تمام همت من این بود که به پایه علمی این شخصیت‏بزرگ برسم. من با این مت‏بلند، به این درجه از علم رسیده‏ام که مشاهده می‏کنی و هرگز قابل قیاس با مقام آن پیشوای بزرگ نیستم. تو که اکنون چنین همت کوتاهی داری، پیمانه شوق و شورت در نازل‏ترین درجات علمی لبریز خواهد گردید و دست از تحصیل خواهی کشید.» لذا باید کوشش کنیم تا در خود همت‏های عالی به وجود آوریم.

شاید زیباترین اندیشه در باب بلندهمتی، را بتوان از خواجه لسان الغیب، حافظ شیرازی دریافت:

همت‏حافظ و انفاس سحرخیزان بود

که ز بند غم ایام نجاتم دادند

مولوی می‏گوید:

آب کم جو تشنگی‏آور به دست

تا که جو شد آب از بالا و پست (۱۲)

البته، باید توجه داشت که همت والا با بلندپروازی تفاوت دارد. برخی افراد بدون در نظر گرفتن توانایی‏ها و استعدادهای درونی خویش، افکاری بلندپروازانه دارند که هرگز به آن دست نخواهند یافت و در واقع، برخلاف جریان آب شنا می‏کنند.

در این صورت، است که شخص یا دچار شکست می‏شود و یا با موفقیت ناچیزی روبرو می‏شود. لذا به افراد، به ویژه نوجوانان و جوانان توصیه می‏شود که با شناسایی استعدادهای خویش به کمک مشاورین روانشناس، با همت‏های عالی و عزم و اراده‏ای پولادین درصدد شکوفایی استعدادهای بالقوه و نهانی خویش برآیند.

پی نوشت:

۱. عباسعلی اختری، مدیریت علمی مکتبی از دیدگاه اسلام، ص ۱۲۱

۲. نهج‏البلاغه، صبحی، حکمت‏شماره ۴۷

۳. غررالحکم و درالکلم، ص ۸۷

۴. محمدرضا شرفی، بینش‏های تربیتی، ص ۳۲

۵. وسائل‏الشیعه، ج ۱، ص ۳۸

۶. عباسعلی اختری، پیشین، ص ۱۲۲ و ۱۴۵

۷. نجم /۳۹

۸. جعفر سبحانی، رمز پیروزی مردان بزرگ، ص ۳۹ و ۴۰

۹. همان، ص ۴۱ و ۴۲

۱۰. محمدحسن نبوی، مدیریت اسلامی، ص ۶۵ و ۶۶

۱۱- عبدالله جوادی آملی، اخلاق کارگزاران در حکومت اسلامی، ص ۷۹، به نقل از: تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۲۴۶

۱۲- جعفر سبحانی، پیشین، ص ۵۶ و ۵۷

منبع: ماهنامه دیدار آشنا ، شماره ۱۸

http://athir.blogfa.com