دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

چند گام به پس


چند گام به پس

اولین سال ریاست اوباما بدون تغییر به سرآمد

تب تغییر طلبی رئیس‌جمهور جدید امریکا در سال ۸۸ فرونشست. این عبارتی بود که اکثر کارشناسان در توصیف حضور یکساله اولین چهره سیاهپوست در کاخ سفید بر زبان راندند. زمستان امسال فصل داوری درباره رئیس‌جمهوری بود که با شعار «امید» و «تغییر» روی کار آمد و برای «بهبود چهره امریکا در جهان» و «بهبود وضعیت امریکایی‌ها» سوگند یاد کرد. در اروپا شبکه بی‌بی سی، در خاورمیانه شبکه الجزیره و در خود امریکا شبکه‌ سی ان ان کارنامه رهبر دموکرات‌ها را به قضاوت عمومی نهادند. نتایج به دست آمده از چند نظرسنجی چندان با یکدیگر تفاوت نداشت، افکارعمومی ایالات متحده و دیگر نقاط جهان در پاسخ‌هایی که به پرسشگران رسانه‌ها دادند به صراحت اعلام کردند که از اوباما زدگی عبور نموده‌اند.

اوباما در نخستین دوره فعالیت خود با همان بحران‌هایی دست به گریبان شد که دولت سلف او را در چنگ گرفته بود. زنجیره ورشکستگی مؤسسات مالی و شرکت‌ها ادامه یافت. روزنامه نیویورک تایمز شمار بیکاران را ۱۷ میلیون(۱۰ درصد) اعلام کرد. در روزی که رهبر سیاهپوست امریکا برای دریافت جایزه صلح نوبل در اسلو پایتخت نروژ حاضر شده بود همزمان یگان تفنگداران امریکا عازم جنگ تازه در جنوب افغانستان و شرق یمن شدند. این دوگانگی در نگاه بین‌المللی اوباما یکی از تحلیلگران امریکا را به صرافت انداخت که روز دریافت جایزه نوبل به سراغ یکی از نوشته‌‌های اوباما برود. در این نوشته که گزارشگر امریکایی از زندگینامه اوباما برگرفته بود اوباما شیوه انتخاب دست‌اندرکاران نوبل را زیر سؤال برده و اعلام کرده بود، جایزه صلح نوبل مختص کسانی است که «خوب حرف می‌زنند».

عقربه زمان برای سکاندار سیاست امریکا به سرعت سپری می‌شود. دموکرات‌هایی که سناتور ۴۹ ساله ایلینویز را راهی کاخ سفید کرده‌اند خواهان پیروزی سریع او دست کم در یکی از حوزه‌های مهم سیاست خارجی و داخلی هستند. اما نتایج نظرسنجی‌ها چندان دورنمای خوشایندی درباره موقعیت رئیس‌جمهور در خود امریکا برای یاران حزبی او به دست نمی‌دهد. بهمن ماه امسال وقتی دموکرات‌ها در اولین مصاف انتخاباتی سنا در ماساچوست اولین شکست را از حریف جمهوریخواه خویش متحمل شدند روزنامه‌های امریکا این جمله را تیتر خویش قرار دادند: زنگ‌ها برای اوباما به صدا در می‌آیند. مجله تایم که به سنت هر ساله موقعیت رهبران سیاسی را رصد می‌کند می‌نویسد: امریکایی‌ها برای بهبود وضعیت خویش در داخل و خارج منتظر اتمام دوره ۴ ساله اوباما نخواهند ماند زیرا انتخابات کنگره در سال پیش رو نزدیکترین موعدی است که دموکرات‌ها باید داوری شهروندان امریکایی درباره رئیس‌جمهورشان را بشنوند.

● فهرست بلند چالش‌های اوباما

۱) سال سپری شده مشاوران اوباما را به این باور رساند که دستیابی به موفقیت زودهنگام در مناقشات جهانی چندان آسان نیست، بر این اساس آنها موضوعاتی را در دستور کار رئیس کاخ سفید قرار دادند که احتمال توفیق در آنها بیشتر است. در همین راستا اتاق فکر دموکرات‌ها نگاه خویش را به جاه‌طلبانه‌ترین طرح او درباره اصلاح نظام درمانی ناکارآمد امریکا متمرکز کردند. طرحی که گرچه کنگره امریکا کلیات آن را تصویب کرده؛ ولی هنوز تا رسیدن به نقطه نهایی راه درازی در پیش دارد. حریفان جمهوریخواه اوباما همه قوای خویش را برای ناکام گذاشتن این طرح بسیج کرده‌اند. این طرح علاوه بر مخالفان حزبی، با واکنش منفی طیف وسیعی از اقشار اجتماعی روبه‌رو است که از هزینه‌ها و عواقب آن نگران هستند. این هشدار در نظرسنجی مشترک شبکه خبری ان‌بی‌سی با روزنامه وال‌استریت ژورنال که آخرین روزهای سال ۸۸ انجام شد داده شد که بر پایه آن، تنها ۳۸ درصد امریکایی‌ها با این طرح اوباما موافق و ۵۵ درصد مخالف آن هستند.

روشن شد که اوباما برای برداشتن گام‌های بعدی خویش علاوه بر تأیید کنگره نیازمند اقناع افکارعمومی و رفع نگرانی آنها است. واقعه شکست نامزد دموکرات‌ها در انتخابات ایالتی ماساچوست این پیام را داشت که جمهوریخواهان به خوبی توانسته‌اند شهروندان ناراضی را بسیج کنند. شاید تا دو ماه قبل رئیس کاخ سفید چندان نگران همراهی کنگره نبود اما اکنون با از دست رفتن دو سه کرسی سنا اکثریت این مجلس از چنگ یاران حزبی او خارج شده و کار برای سیاستگذاران کاخ سفید دشوار گشته است.

۲) تیم اقتصادی اوباما اعلام کرده بود که محرک‌های اقتصادی‌آنها التهاب بازار سرمایه را فرونشانده و اوضاع اقتصاد بحران‌زده امریکا را به سمت بهبود سوق داده است. اما وال‌استریت ژورنال به عنوان مهم‌ترین مرجع اقتصادی امریکا و نیویورک تایمز روزنامه مادر این کشور، آمارهای اداره کار این کشور را منتشر کردند که در آن تصریح شده: شمار بیکاران امریکا به ۱۰ درصد یعنی ۱۷ میلیون نفر رسیده است. در این گزارش لیست بلندی از مؤسسات ورشکسته ذکر شده و از قول چندین مرکز افکارسنجی تأکید شده است که نگرانی و دغدغه اقتصادی مردم امریکا، درباره آینده رفاهی خویش بویژه امر مهم اشتغال رو به تشدید است. با این آمار طرح دموکرات‌ها برای متوقف ساختن قطار تورم و بیکاری در نخستین سال ریاست جمهوری اوباما به چالش کشیده شد.

۳) اغلب امریکایی‌ها بحران اقتصادی این کشور را در ارتباط مستقیم با سیاست خارجی این کشور می‌بینند. این سخن زمانی صرفاً دیدگاه جمعی از نخبگان امریکا به حساب می‌آمد اما در انتخابات نوامبر ۲۰۰۸ ریاست جمهوری، ۳۰۰ شهروند امریکایی با «نه» گفتن به سیاست جنگی جورج بوش چنین نظر دادند که بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی امریکا در گرو اصلاح سیاست جهانی این کشور است. اوباما نیز در بدو راه خویش همین نقطه را هدف گرفت و اولویت خویش را بهبود وجهه جهانی امریکا قرار داد. او تصویری متفاوت از عصر دموکرات‌ها که اساس آن را واژگان صلح و تعامل تشکیل می‌داد ارائه کرد.

در این راستا بود که رهبر دموکرات‌ها وعده حل مناقشه فلسطین، خروج نظامیان امریکا از عراق، تعامل با ایران و دیگر دشمنان امریکا را داد و درباره جنگ وخیم افغانستان نیز رسماً اعلام کرد که این بحران راه حل نظامی ندارد.

اما اکنون پس از یک سال و اندی طرح رئیس‌جمهوری جدید امریکا برای سازش در خاورمیانه در بن‌بست مانده، سیاست تعامل با ایران جای خود را به تهدید و تقابل داده و در زمینه بحران افغانستان نیز اوباما راهبرد «تشدید جنگ و افزایش نیرو» را تجویز کرده است.

۴) از مهمترین وعده‌های دموکرات‌ها، شکستن فضای امنیتی بود که نومحافظه کاران پس از حادثه ۱۱ سپتامبر بر صحنه امریکا حکمفرما ساختند. برای عبور از این فضای انقباضی اوباما قول دگرگونی در سازمان‌های اطلاعاتی و به طور خاص سازمان سیا را داد. او حتی در برابر کنگره بر تعطیلی روش‌های تفتیش و بازجویی و برچیدن زندان‌های مخفی سیا پای فشرد. اما وقتی نوبت به معرفی و تعقیب افسران متهم سیا رسید کاخ سفید دستور توقف داد و حتی قول بازداشتگاه‌هایی مثل گوانتانامو و بگرام در افغانستان را به تعویق انداخت. سازمان‌های اطلاعاتی امریکا رشته عمل هدایت امور حساس کاخ سفید را در دست گرفتند. آنها در آخرین ماه‌های سال ۸۸ توانستند سناریوی تهدید القاعده را مانند دوران بوش بازسازی کرده و محدودیت‌ها و تدابیر کنترلی گذشته را تحت قوانین تازه‌ای بر مبادی ورودی و خروجی این کشور حکمفرما سازند. پایه این سناریوها را خبرهایی تشکیل می‌دهند که هنوز سندیت آن برای حتی منابع رسانه‌ای این کشور محل تردید است. در روز کریسمس مراکز اطلاعاتی امریکا از حمله تروریستی ناموفق یک تبعه نیجریه خبر دادند که به ادعای آنها در تلاش بود تا بمبی را در پروازی از آمستردام به دیترویت منفجر کند. پیش از این واقعه، یک روان‌شناس ارتش امریکا نیز ۱۳ نفر را در یک پایگاه نظامی به رگبار بست. مقامات امریکایی مدعی ارتباط وی با افرادی در یمن شدند. همه پروژه‌ها در اتاق تصمیم‌گیری جامعه اطلاعاتی امریکا به یک نتیجه رسید و آن این که تمهیدات امنیتی بیشتر بویژه در خطوط هواپیمایی این کشور حاکم شود. رئیس‌جمهور دموکرات امریکا ورق سیاست خارجی سلف خویش را بویژه درباره تهدید القاعده برگرداند. اوباما حتی از تصمیم وزارت دادگستری برای بررسی استفاده سیا از تاکتیک‌های خشن بازجویی دفاع کرد و گفت: «باید همگان به تصمیم این نهاد تن دهند». ادبیات و لحن او به نوشته فارن پالیسی شباهت چشمگیری به نومحافظه کاران پیدا کرده بود. آنجا که اوباما گفت: هدف اصلی من شکست دادن القاعده است که همچنان توطئه چینی می‌کنند».

● تناقضات بنیادین

سال دوم را دموکرات‌ها در سیاست خارجی با رویکرد تازه‌شروع کردند. هیلاری کلینتون رئیس دستگاه دیپلماسی از این رویکرد به واقع گرایی تعبیر کرد. در راهبرد چندگانه‌ای که دموکرات‌ها برای بحران افغانستان، موضوع هسته‌ای ایران و نیز مناقشات خاورمیانه ارائه کرد‌ه‌اند سخنی از تعامل و مذاکره در میان نیست. دموکرات‌ها فتیله جنگ در افغانستان و تهدید علیه ایران را پائین نکشیدند. رقابت نظامی و استراتژیک با دو قدرت چین و روسیه با شدت بیشتر در خاور دور و اوراسیا ادامه دارد. در خاورمیانه، علاوه بر این که تنها خواسته اعراب برای متوقف ساختن ماشین توسعه طلبی تل‌آویو و پروژه شهرک‌سازی بی‌پاسخ مانده در مقابل کاخ سفید با امضای فرمان مداخله نظامی در یک کشور عربی دیگر (یمن) جوامع عربی و مسلمان را بدبین تر ساخته است.

این سلسله اتفاقات که به صورت زنجیره‌ای در پائیز و زمستان امسال رخ داد باعث شد تا شماری از ناظران امریکایی نظیر ریچارد هاس از خطر رجعت یا بازگشت به نومحافظه کاران سخن گویند. اکنون معمای ذهنی شهروندان امریکایی چنان که فارن پالیسی در گزارش تازه خویش تأکید می‌کند این است که پس از بوش اگر قرار بر ادامه بازی در زمین نظامی و میلیتاریسم بود که نومحافظه کاران این قاعده بازی را بیشتر و بهتر از دموکرات‌ها بلد بودند.

نکته جالب توجه این است که دموکرات‌ها حتی از قول و قرارهای دوستی که با سران امریکای لاتین گذاشته بودند غفلت کرده‌اند. اوباما در اولین گام‌ دیپلماسی خویش به سمت دوستی با دولتهای چپگرای امریکای لاتین گام برداشت. او هوگو چاوز چهره نمادین مخالف امریکا را در آغوش گرفت و در سخنرانی‌ معروفش در نشست کشورهای قاره امریکا وعده‌ برداشتن تحریم‌ها علیه کوبا و شکستن طلسم ۵۰ سال دشمنی با هاوانا را داد اما در پائیز سال ۸۸ ناگهان پنتاگون پای طرح جنجالی احداث ۷ پایگاه‌ نظامی در امتداد مرز اکوادور، ونزوئلا و کلمبیا را امضا کرد. با این اقدام حتی رهبران میانه‌رویی مثل لولا داسیلوا نسبت به تیم جدید رهبران کاخ سفید دچار تردید شدند. در نهایت با حمایت رسمی وزارت خارجه هیلاری کلینتون از دولت برآمده از کودتای ژوئن هندوراس روابط اوباما و امریکای لاتین در هاله‌ای از ابهام قرار گرفت.

● تغییر رویکرد نسبت به ایران

تا تابستان سال ۸۸ دموکرات‌های امریکا ظاهراً سیاست تعامل با ایران را پیش گرفته و با احتیاط دنبال می‌کردند اما از آخرین روزهای تابستان به تدریج نشانه‌های چرخش در نگاه تیم اوباما نمایان شد. نقطه شروع مناقشه نیز مانند دوران بوش، ‌موضوع هسته‌ای بود. بار اول باراک اوباما رئیس‌جمهور امریکا همزمان با برگزاری اجلاس گروه ۲۰ مدعی شد که ایران باید به پیشنهاد گروه ۱+۵ جهت توقف فعالیت هسته‌ای‌اش پاسخ دهد. بار دوم اوباما در پایان سفر آسیایی خویش و دیدار با سران چین مدعی شد که به جای تعامل با ایران از روش اعمال فشار سیاسی استفاده خواهد کرد. او در این اظهاراتش نیز به این عبارت کهنه توسل جست که صبر کاخ سفید مقابل برنامه‌ هسته‌ای ایران رو به اتمام است.

مصداق تازه توسل به منطق «ضرب الاجل» بعد از نشست مشترک مقامات رسمی دولت امریکا با اعضای کنگره امریکا، به نمایش گذاشته شد. سخنگوی کاخ سفید مدعی شد که در آغاز زمستان به ایران مهلت داده شده که درباره معاوضه سوخت هسته‌ای خویش تصمیم بگیرد.

سخن اغلب تحلیلگران در شروع سال جدید ریاست جمهوری اوباما این است که رئیس دموکرات‌ها در بازی سخت با ایران در همان تناقضاتی گرفتار شده که اسلاف او مثل دولت کلینتون دچار گشتند. دولت کلینتون نیز مثل اوباما وعده تعامل با ایران را در پیش گرفت، اما در ادامه به نفع اسرائیل به عنوان همپیمان قدیمی واشنگتن ناگزیر از امضای طرح تحریم علیه تهران شد. به این صورت است که ماه عسل سیاست تعامل اوباما در قبال ایران حتی یک سال دوام نیاورد. اکنون هر هفته و هرماه شاهد انتشار یک بیانیه از سوی سخنگوی کاخ سفید و یک قطعنامه از سوی کنگره امریکا تحت حاکمیت دموکرات‌ها درباره ایران هستیم که محتوای هر دو آنها حاوی پیام ضرب الاجل و اخطار سیاسی به ایران است.

اگر هشت سال گذشته، جناح جمهوریخواه امریکا سعی می‌کرد با «روش تهدید نظامی» تهران را به عقب نشینی از برنامه‌ هسته‌ای و اصول انقلابی ‌اش وادار کند، اکنون دولت دموکرات‌ها در پی آن هستند که از ادبیات هشدار و دادن ضرب الاجل برای پیشبرد منویات سیاسی خویش بهره بگیرند. روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی از یک سال مواجهه دموکرات‌ها با ایران گوشزد کرد که سیاست ترساندن ایران از سوی دولت اوباما لوث شده است. در آخرین روزهای سال ۸۸ هیلاری کلینتون مأموریتی را با هدف تشکیل جبهه عربی علیه ایران آغاز کرد. او به دو کشور مجاور جنوب خلیج فارس رفت و آشکارا خواهان تشکیل کمربند تحریم هسته‌ای ایران شد اما چنان که اغلب گزارشگران امریکایی توصیف کردند هیچ یک از گام‌هایی که وزارت خارجه کلینتون برای تضعیف حریف خاورمیانه‌ای امریکا برداشت راه به جایی نبرد.

آنچه در پایان این فصل پر از هیاهو روشن شد، مختصات و روش بازی نسل جدید سیاستمداران دموکرات‌ امریکا در خاورمیانه است. اینک مشخص شده که این جناح در قبال ایران سیاستی را پیگیری می‌کند که در ادبیات روابط بین‌الملل به سیاست «نشان دادن چراغ زرد و قرمز» به حریف شهرت دارد، این سیاست در واقع مدل «بازسازی شده تئوری چماق و هویج» دولت‌های پیشین امریکا علیه ایران است. واقعیت این است که به سختی می‌توان بر آنچه اوباما در این مدت مقابل ایران اعلام و اعمال کرده نام «راهبرد یا استراتژی» نهاد. صدور بیانیه‌های حاوی تهدید یا ضرب‌الاجل از سوی اوباما بیش از آنکه بیانگر یک راهبرد باشد نوعی تاکتیک و روش است؛ تاکتیکی که به اندازه کافی آزموده شده است.

حوادث پس از انتخابات ایران تردیدی در تجدید دوران خصومت بوش باقی نگذاشت، حوادثی که در آن دولت اوباما آشکارا به حمایت از جناح بازنده پرداخت.

سلیمان دعویسرا