دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

بشارت و انذار


بشارت و انذار

بشارت و انذار, نشانه اختیار انسان است در قرآن مکرر این معنا آمده است که آنچه بر عهده خداوند است, فرستادن پیامبری معصوم با منطق حق همراه با بشارت و انذار است حال, مردم خودشان هستند که آزادانه یا راه حق را می پذیرند و یا سرسختانه لجاجت می کنند

بشارت و انذار، نشانه اختیار انسان است. در قرآن مکرر این معنا آمده است که آنچه بر عهده خداوند است، فرستادن پیامبری معصوم با منطق حق همراه با بشارت و انذار است. حال، مردم خودشان هستند که آزادانه یا راه حق را می‏پذیرند و یا سرسختانه لجاجت می‏کنند. إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ بِالْحَقِّ بَشِیرًا وَنَذِیرًا وَلاَ تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِیمِ (بقره ، ۱۱۹).(ای رسول!) ما تو را به حقّ فرستادیم تا بشارتگر و بیم‏دهنده باشی و تو مسئول (گمراه شدن) دوزخیان (و جهنّم رفتن آنان) نیستی.ای رسول گرامی! به توقّعات نابجای کفّار توجّه نکن. آنان هر کدام توقّع دارند اوراق متعدّدی از آیات برایشان نازل شود «بَلْ یُرِیدُ کُلُّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ أَن یُوْتَی صُحُفًا مُّنَشَّرَةً» (مدّثر، ۵۲) در حالی که ما تو را همراه منطق حقّ برای مردم فرستاده‏ایم تا از طریق بشارت و انذار، آنان را نسبت به سعادت خودشان آشنا کنی. اگر گروهی بهانه جویی کرده و از پذیرش حقّ سرباز زدند و توقّع داشتند که بر آنان وحی نازل شود، تو مسئول دوزخِ آنان نیستی، تو فقط عهده‏دار بشارت و انذاری و مسئول نتیجه و قبول یا ردّ مردم نیستی.بشارت و انذار، نشانه اختیار انسان است. در قرآن مکرر این معنا آمده است که آنچه بر خداوند است، فرستادن پیامبری معصوم با منطق حقّ همراه با بشارت و انذار است. حال، مردم خودشان هستند که آزادانه یا راه حقّ را می‏پذیرند و یا سرسختانه لجاجت می‏کنند.

● دو اصل مهم تربیتی‏

بشارت و انذار یا تشویق و تهدید بخش مهمی از انگیزه‏های تربیتی و حرکت های اجتماعی را تشکیل می‏دهند، آدمی هم باید در برابر انجام کار نیک تشویق شود و هم در برابر کار بد کیفر ببیند تا آمادگی بیشتری برای پیمودن مسیر اول و گام نگذاردن در مسیر دوم پیدا کند. تشویق به تنهایی برای رسیدن به تکامل فرد یا جامعه کافی نیست، زیرا انسان در این صورت مطمئن است انجام گناه خطری برای او ندارد.مثلا می‏بینیم: پیروان کنونی مسیح عقیده به فداء دارند و معتقدند حضرت مسیح فدای گناهان آنها شده، حتی رهبرانشان گاه سند بهشت به آنها می‏فروشند و گاه گناهشان را از طرف خدا می‏بخشند! مسلما چنین جمعیتی به آسانی مرتکب گناه می‏شود.

در قاموس کتاب مقدس می‏خوانیم: ... فداء نیز اشاره به کفاره خون گرانبهای مسیح است که گناه جمیع ما بر او گذارده شد و گناهان ما را در جسد خود بر صلیب متحمل شد! مسلّماً این منطق نادرست افراد را در ارتکاب گناه جسور می‏کند. کوتاه سخن اینکه آنها که تصور می‏کنند تنها تشویق برای تربیت انسان (اعم از کودکان و بزرگسالان) کافی است و باید تنبیه و تهدید و کیفر را به کلی کنار گذاشت، در اشتباهند، همانگونه که افرادی که پایه تربیت را تنها بر ترس و تهدید می‏گذارند و از جنبه‏های تشویقی غافلند نیز گمراه و بی خبرند.هر دو گروه در شناخت انسان در اشتباهند، چرا که توجه ندارند که انسان مجموعه‏ای است از بیم و امید، از حب ذات و علاقه به حیات و نفرت از فنا و نیستی، ترکیبی است از جلب منفعت و دفع ضرر، آیا انسانی که ابعاد روح او را این دو تشکیل می‏دهد ممکن است پایه تربیتش تنها روی یک قسمت باشد.مخصوصا تعادل میان این دو لازم است که اگر تشویق و امید از حد بگذرد باعث جرأت و غفلت است و اگر بیم و انذار بیش از اندازه باشد نتیجه‏اش یأس و نومیدی و خاموش شدن شعله‏های عشق و تحرک است. درست به همین دلیل در آیات قرآن، نذیر و بشیر یا انذار و بشارت در کنار هم قرار گرفته، حتی گاهی بشارت بر انذار مقدم است، مانند آیه مورد بحث، (بَشِیراً وَ نَذِیراً) و گاه به عکس، نذیر بر بشیر تقدم یافته، مانند آیه ۱۸۸ سوره اعراف: إِنْ أَنَاْ إِلاَّ نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ لِّقَوْمٍ یوْمِنُونَ: من بیم دهنده و بشارت دهنده و بشارت دهنده‏ام برای افرادی که ایمان می‏آورند. هر چند در اکثر آیات قرآن، بشارت مقدم داشته شده این نیز ممکن است به خاطر این باشد که در مجموع، رحمت خدا بر عذاب و غضب او پیشی گرفته است (یا من سبقت رحمته غضبه).

● پیام‏های آیه

۱ در برابر هر تضعیف روحیّه‏ای از طرف دشمن، نیاز به تقویت و تسلیت و تسکین روحی از طرف خدا است. «أَرْسَلْناکَ بِالْحَقِّ» (در آیه قبل بهانه‏های کفّار نقل شد، در این آیه پیامبر صلی اللَّه علیه و آله با کلمه «بِالْحَقِّ» تأیید و تقویت می‏شود).

۲ بشارت و تهدید، همچون دو کفّه ترازو باید در حال تعادل باشد وگرنه موجب غرور یا یأس می‏شود. «بَشِیراً وَ نَذِیراً»

آمنه اسفندیاری