یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
تقویت روح با داستایوفسکی
دو سال پیش رمان «استالین خوب» با حضور نویسندهاش ویکتور ارافیف در ایران، باب آشنایی با داستانهای جدید روس را برای علاقهمندان گشود و با استقبال هم مواجه شد. رمانی در قالب اتوبیوگرافی از نویسندهیی که در دوران وحشت حکومت استالین متولد شده و بالیده بود و ماجرای رمان روایتی بود از سرنوشت خود و خانواده در چالش با پدری که دیپلمات مشهور حکومت بود، به همراه جزییاتی پیرامون وقایع تاریخی آن دوران. رمان حاضر نیز تقریبا در همین قالب نوشته شده، منتها بخشی از آن به زندگی راوی- نویسنده در زمان حال میپردازد که در سرمای زمستان با قطار در حال سفر از مسکو به لنینگراد (سن پترزبورگ فعلی) است و بخشی دیگر به زندگی و رنجهای داستایوفسکی. داستان از جایی شروع میشود که راوی کتابی کهنه در دست دارد که از کتابخانه خالهاش به امانت گرفته و سر و شکلی به آن داده و دلش نمیخواهد آن را برگرداند.
این کتاب خاطرات روزانه آنا گریگوریونا همسر دوم داستایوفسکی است. او در طول سفر به یادآوری و نقل زندگی داستایوفسکی میپردازد و ماجراهایی که در یک تابستان در زندگی این زوج روی میدهد. آشنایی این دو با هم برمیگردد به زمانی که داستایوفسکی برای نگارش رمان قمارباز نیاز به یک تندنویس داشته و آنا که از آوازه نویسنده مطلع بوده و چندین سال هم جوانتر از او، این کار را به عهده میگیرد. کمی بعد از ازدواج که با مخالفت خانواده داستایوفسکی هم همراه بود و آنها همواره نگاه خصمانهیی به این زن جوان داشتند، بنا به توصیه مادر آنا به این سفر چهار ساله به شهرهای مختلف اروپا میروند تا دور از آزار طلبکارها و خویشاوندان مرد باشند.
اقامت چند ماهه در بادن بادن، شهری زیبا در ایالت بادن ورتمبرگ در جنوب غربی آلمان، سختترین روزهای زندگی آنهاست. فشار فقر و تحقیر از طرف یهودیها، شدت یافتن بیماری صرع داستایوفسکی که گاه و بیگاه سراغش میآید و آنا به تنهایی باید با آن کنار بیاید و از همه بدتر، اشتیاق مرد به بازی رولت و رفت و آمد جنونآمیزش به پانسیونها. باختهای پیاپی پولهایی که آنا به عنوان هزینه سفر از مادر خود گرفته بود، تا جایی پیش میرود که آنها برای پرداخت اجازه اتاقشان هم به مشکل میخورند و مرد خود را عامل بدبختی آنا میداند. راوی با حرکت در زمانهای گذشته و مرور مکانهایی که داستایوفسکی رفته یا محل وقوع داستانهایش بوده، خاطراتی را از سرگذشت او و زندگی عاشقانه آنها نقل میکند و آن را با زندگی کنونی خود پیوند میدهد.
کتاب پر است از ارجاعات به آثار و شخصیتهای داستانهای او و نیز اشارههایی به سالهای زندان او در تبعید سیبری و مجازات با اعمال شاقه که جایگزین حکم اعدام او شده بود، حتی به دورانی که او برای گرفتن اجازه اقامت در سنپترزبورگ و ادامه فعالیت ادبیاش التماس تزار را میکند و همه اینها را تا زمان مرگ او ادامه میدهد. سوزان زونتاگ، نویسنده و منتقد مشهور امریکایی، مقدمه مفصلی در سال ۲۰۰۱ در معرفی این کتاب و نویسنده نوشته و گفته: «اگر رمانی میخواهید که بتواند روح شما را تقویت کند، این کتاب را بخوانید.» لئونید تسیپکین در واقع پزشکی بوده عاشق ادبیات و آثار داستایوفسکی که شغل اصلیاش نویسندگی نبوده و تا اواخر حیاتش مطلب ادبی از او چاپ نشده است. او در یک خانواده یهودی به دنیا آمد و روزگار جوانی او مصادف شد با مبارزات ضد یهود استالین.
گویا این آخرین رمان اوست که در بین سالهای ۸۰- ۱۹۷۷ نوشت و فقط هفت روز پیش از مرگش در خارج از مرزهای شوروی منتشر شد. یکی از دغدغههای اصلی تسیپکین مربوط میشود به بیاعتناییهای داستایوفسکی به قوم یهود و این مساله برای او بسیار آزارنده است. او عاشق نویسندهیی است که به او و همنوعانش بدبین بوده و حتی به آنها مردم نمیگوید، میگوید طایفه! او با خود میاندیشد چرا زندگی مردی که من و آدمهایی از نوع من را تحقیر میکرد، این همه برایم جذاب است و مرا به سوی خود میکشاند. او علت این حد تنفر داستایوفسکی را نمیداند که شاید ناشی از رفتار بد و تحقیرآمیز یهودیهای آلمانی با او و خانوادهاش و همه روسهای تازه از راه رسیده بوده است.
این در حالی است که او داستایوفسکی را نویسندهیی میداند که به رنج کشیدن آدمها در آثارش حساس بود و حق ادامه حیات را برای هر مخلوقی روی زمین موعظه میکرد. او در پایان سفر خود و بازدید از خانه موزه داستایوفسکی و قدم زدن در خیابانهایی که نشانی از نام او با خود دارند، مشغول خواندن یادداشتهای روزانه داستایوفسکی میشود و تا آخر شب به یهودستیزی او میاندیشد. اما ارادت او به نویسنده بزرگ روس از نوع دیگری است و رمانش هدیهیی است برای دوستداران داستایوفسکی. این کتاب را انتشارات کتابسرای تندیس به ترجمه مهرشید متولی منتشر کرده است.
احمد پورامینی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست