دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
شعر و تخیل
خیال، جزو لاینفک انسانیت است و هیچ انسانی نیست که در روز به تفاریق زمانهای کوتاه یا بلند با خیال و تخیل سروکار نداشته باشد.
شاعر از قدرت تخیلی بیش از افراد غیر شاعر، برخوردار است. کائنات و ارتباط آنها با یکدیگر در مخیله او اشکال و ارتباطات متفاوت، مختلف و گاه متضادی پیدا میکنند. علت اینکه عوام در اغلب مواقع شاعران را به «خیالپردازی» متهم میکنند و آنگاه که به انگیزههای مادی یا حقیر روزمره از سر تحقیر و توهین (که اغلب برخاسته از حسادت است) «سیر در عوالم هپروت» را به آنها نسبت میدهند، فیالحقیقه همان جهان تو در تو، زیبا، پردامنه، رنگین و تداعیانگیز تخیل شاعرانه است که افراد عادی قادر به درک آن نیستند.
حافظ بزرگ یکی از بهترین پرورندگان، بالندگان و ساماندهندگان عرصه خیال در عالم شعر است:
نخفتهام ز خیالی که میپزد دل من
خمار صد شبه دارم شرابخانه کجاست
تعبیر «پختن» برای خیال، عمق ارتباط عاطفی و عقلانی شاعر را با عنصر خیال نشان میدهد. عظمت عشق را با خیال بیان میکند و در بسیاری از موارد خیال جانشین اندیشه، احساس، عاطفه و... میشود:
ما را ز خیال تو چه پروای شرابست
خم گو سر خود گیر که خمخانه خرابست
شاعر دارای قدرتی است که میتواند با جهان خارج و با کائنات موجود در آن ارتباط برقرار کند. میان او، طبیعت و اشیا حول و حوشش، میان او، درخت، سنگ، آب و آتش، میان او، علف، پرنده، آسمان، گل، قفس، ماهی، فضا، خیابان و... و همه و همهچیز نوعی مکاشفه درونی و مشافهه بیرونی وجود دارد. مشاهده شاعر از عوالم خارجی «شهود» است و وجود کائنات در پیرامون او «حضور». او مفاهیم ذهنی خود را ـ که هرکدام چون دانههای تسبیح گسستهای در گوشهای افتادهاند ـ گرد میآورد و با نخی پنهان بافتهشده از تخیل خود به نیرومندی و اطمینان متصلشان میکند.
مخاطبان شاعران در جهان و در طول تاریخ، همه مردماند اما میبینیم که طبقاتی از مردم با احساس بیشتر، فرهنگ قویتر، عاطفه درخشانتر، ذهن پویاتر و هوش بیشتر از شعر او بیشتر لذت میبرند. شعردوستان نوعا دارای صفات شاعرانه هستند که آن صفات از قوه به فعل درنیامده و آنان شاعران را بیش از غیرشاعران دوست دارند. دوستان شاعران نوعا مردان یا زنانی هستند که در چارچوبها یا بهتر بگویم گسترههای فکری، فرهنگی و عاطفی شاعران زندگی میکنند، وجد، شور، هیجان، تاثر و غمی که از شعر ناشی میشود عمدتا افراد ممتاز را بیشتر محاط کرده یا تحت تاثیر قرار میدهد. این است که میبینیم مولانا فریاد دردمندانه سر میدهد که:
اینکه میگویم به قدر فهم توست
مردم اندر حسرت فهم درست
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست