شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

توسل از دیدگاه علامه طباطبایی


توسل از دیدگاه علامه طباطبایی

توسّل به بت ها غیر از توسّل به پیامبران و ائمّه علیهم السلام و مقرّبان درگاه خداست چراکه در این نوع از توسّل که همگان قبول دارند, احدی استقلال برای این عزیزان قایل نبوده و آنان را عبادت نکرده, بلکه توجه اصلی متوسلان فقط به خداست

توسّل به بت ها غیر از توسّل به پیامبران و ائمّه (علیهم السلام) و مقرّبان درگاه خداست چراکه در این نوع از توسّل که همگان قبول دارند، احدی استقلال برای این عزیزان قایل نبوده و آنان را عبادت نکرده، بلکه توجه اصلی متوسلان فقط به خداست.

«اولَئِکَ الَّذِینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ إِلَی رَبِّهِمُ الْوَسِیلَةَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ وَیَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَیَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ کَانَ مَحْذُوراً»[۱]؛ آن کسانی که ایشان می خوانند [خود] به سوی پروردگارشان تقرّب می جویند [تا بدانند] کدام یک از آنها [به او] نزدیک ترند و به رحمت وی امیدوارند، و از عذابش می ترسند; چراکه عذاب پروردگارت همواره در خور پرهیز است.

آنچه مشرکان به عنوان معبود خود می خوانند (از ملائکه، جن و انس)، خود برای تقرّب به درگاه پروردگارشان به دنبال وسیله هستند تا به او نزدیک تر باشند. همه امید رحمت از خداوند دارند و در تمامی حوایج زندگی به او مراجعه می کنند و نافرمانی اش نمی کنند؛ چراکه باید خود را از عذاب خدا دور سازند.

علامه طباطبائی«ره» در تفسیر المیزان در ذیل آیه شریفه بیانی دارند که خلاصه آن چنین است:

«مسئله توسّل و دست به دامن شدن به بعضی از مقرّبین درگاه خدا، به طوری که از آیه «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ»[۲] برمی‏آید عمل صحیحی است و غیر از آن عملی است که مشرکین بت‏پرست می‏کنند، چرا که آنان متوسل به درگاه خدا می‏شوند، ولی تقرب و عبادت را نسبت به ملائکه و جن و اولیای انس انجام می‏دهند، و عبادت خدای را ترک می‏کنند، نه او را عبادت می‏کنند و نه به او امیدوارند و نه از او بیمناک، بلکه همه امید و ترسشان نسبت به وسیله است، و لذا تنها وسیله را عبادت می‏کنند، و امیدوار رحمت وسیله و بیمناک از عذاب آن هستند آنگاه برای تقرب به آن وسیله، که به زعم ایشان یا ملائکه است و یا جن و یا انس متوسل به بتها و مجسمه‏ها شده خود آن خدایان را رها می‏کردند، و بتها را می‏پرستیدند، و با دادن قربانی ها به آنها تقرب می‏جستند.

خلاصه اینکه ادعای اصلیشان این بود که ما به وسیله بعضی از مخلوقات خدا، به درگاه او تقرب می‏جوئیم ولی در مقام عمل آن وسیله را بطور مستقل پرستش نموده، از خود آنها بیمناک و به خود آنها امیدوار بودند، بدون اینکه خدا را در آن منافع مورد امید، و آن ضررهای مورد بیم مؤثر بدانند، پس در نتیجه بتها و یا خدایان را شریک خدا در ربوبیت و پرستش می‏دانستند.»[۳]

برخی دیگر سبب نزول این آیه را درباره مشرکانی می دانند که ملائکه را مورد عبادت قرار می دادند تا به خدایشان تقرّب جویند.

شأن نزول آیه:

در تفسیر درالمنثور و جامع البیان شأن نزول های مختلفی با سندهای گوناگون درباره این آیه ذکر شده است:

الف) برخی شأن نزول این آیه را درباره مردمی می دانند که جن را عبادت می کردند و خداوند در این آیه اعتقاد نادرست آنان را مورد انتقاد قرار می دهد. حسن با سند خود از قتاده نقل می کند که گروهی از جاهلان جنّیان را عبادت می کردند و بعد از بعثت نبی (صلی الله علیه وآله) جنّیان مسلمان شدند و نزدیکی و تقرّب به سوی خدا را می جستند .

ب) برخی دیگر سبب نزول این آیه را درباره مشرکانی می دانند که ملائکه را مورد عبادت قرار می دادند تا به خدایشان تقرّب جویند.

ج) عده ای دیگر می گویند این آیه درباره مردمی است که حضرت مسیح یا عزیر(علیهماالسلام) را پرستش می کردند و به سوی آنها وسیله می جستند.

ابن جریر طبری بعد از ذکر این اقوال، به تحلیل گفته ها می پردازد و بهترین سخن را، سخن ابن مسعود(مورد دوّم) می داند و دلیلش این است که چون مشرکان این عمل را در زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله) انجام می دادند و با توجه به اینکه حضرت مسیح و عزیر در آن زمان نبودند، پس اینها نمی توانند به عنوان وسیله مطرح باشند و کسی شایستگی وسیله بودن را دارد که موجودی زنده باشد و اطاعت کند و با اعمال صالح به او تقرّب پیدا کند و کسی که قادر به انجام اعمال نباشد نمی تواند وسیله باشد. پس فقط ملائکه می توانند وسیله باشند.[۴]

● فرق بین توّسل به ائمّه با توسّل به بت ها و دیگر معبودان

از صریح قرآن و اقوال مفسّران شیعی و سنی برمی آید . که این آیه متعرض اعتقاد و عمل مشرکان شده چون آنها بر این باور بودند که انسان شایستگی عبادت و ارتباط با خدا را ندارد، پس برای نزدیکی به خدا باید بندگان مقرّب او، از جمله ملائکه و جن، را وسیله قرار داد و اینان در عمل «وسیله» را مستقلا پرستش می کردند و حتی از او طلب نفع و دفع ضرر می کردند، بدون اینکه خدا را در این امور مؤثر بدانند. از این رو، قایل به شرک در ربوبیت می شدند و حال آنکه اینها نیز برای نزدیکی خود به خدا باید وسیله جویند و طاعتش را به جای آورده و موجب خشنودی اش گردند. بدین طریق، قرآن نظر آنان را باطل و مردود می داند. پس توسّل به بت ها غیر از توسّل به پیامبران و ائمّه (علیهم السلام) و مقرّبان درگاه خداست چراکه در این نوع از توسّل که همگان قبول دارند، احدی استقلال برای این عزیزان قایل نبوده و آنان را عبادت نکرده، بلکه توجه اصلی متوسلان فقط به خداست.

نقد سخن ابن تیمیه:

ابن‌تیمیه اصل توسل را می‌پذیرد و از سوی دیگر توسل به غیر خدا را شرک می‌داند؛ زیرا قرآن، خواندن غیر خدا را منع نموده است: «فلا تدعو مع الله احداً». بنابراین، توسل به ذات اولیای الهی و مقام و حرمت آنها حرام است. در پاسخ او می گوییم:

اولاً: طبق نظر شما خواندن غیر خدا شرک است. در این صورت، چگونه اعمال صالح و دعای پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) را نیز وسیله قرار می‌دهید؟ اگر خواندن غیر خدا شرک باشد، توسل به اعمال صالح و دعای پیامبر نیز شرک به شمار می‌آید. بنابراین هر خواندن غیر خدا شرک نیست بلکه کسی غیر خدا را به عنوان معبود بخواند شرک خواهد بود.

ثانیاً: معنای شرک بودن توسل به ذات اولیای الهی چیست؟ زیرا شرک این است که آدمی غیر خدا را در مقابل خدا مستقل بالذات بداند یا در صفات و افعال قائل به استقلال او شود یا غیر خدا را قابل پرستش بداند. اکنون چرا باید بگوییم متوسل شرک ورزیده است؟ مگر خالق جهان را دو تا پنداشته است که به اعتقاد توحیدی در خالقیت او لطمه‌ای بخورد؟ یا مدبر کارگردان را دو تا دانسته است تا توحید در ربوبیت او انکار شود؟ یا غیر خدا را پرستش نموده است تا توحید عبادت و پرستش او دستخوش اختلال گردد؟ وسیله قرار دادن ذات پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) یا به جاه آن حضرت توسل‌ جستن، در هیچ کدام از انواع شرک داخل نیست.

پی نوشت ها :

[۱] . اسراء،۵۷.

[۲] . مائده،۳۵.

[۳] . ترجمه المیزان، ج۱۳ص۱۸۰.

[۴] . همان،ج۱۳ص۱۸۱.

منبع : پایگاه اینترنتی شیعیان