یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

تیراندازی فقط شلیک کردن نیست


تیراندازی فقط شلیک کردن نیست

سهم ایران از ۱۳۲ مدال جهانی و المپیک تیراندازی چیست

ناکامی تیراندازان در کویت تقریباً از ذهن عموم پاک شده است. هفته ها از این ماجرا می گذرد. انتقادها و اعتراض ها به عملکرد ملی پوشان در همان روزهای نخستین پس از شکست توجه برانگیز بود اما حالا با گذشت چند هفته از این ماجرا شاید تنها قشر خاصی هستند که نتوانسته اند آن اتفاقات را کاملاً هضم کنند. این گروه که به نوعی استخوان خردکرده های تیراندازی هستند و عمر خود را در این ورزش گذرانده اند از آنچه که بر سر تیراندازی ایران آمده است ابراز نگرانی می کنند و از تداوم این مشکلات در آینده ترس دارند. پیشکسوتان که سال ها با این ورزش زندگی کرده اند کمبودهای تیراندازی را با تمام وجود حس می کنند و با انگیزه ای خاص از اشکالات زیربنایی حرف می زنند.

تا همین چند ماه پیش در کمتر محفلی بحث تیراندازی تا این حد داغ بود. با قول و قرارهایی که مسئولان فدراسیون تیم های ملی داده بودند این رشته هم مثل سایر رشته ها به حیات خود ادامه می داد. زندگی معمول تیراندازی کشورمان به قدری برای عموم منطقی و عادی به نظر می رسید که اندک تلنگرهای منتقدان و پیشکسوتان در مشی این فدراسیون هیچ اثری نداشت و کمتر توجهی به هشدارها می شد اما حالا وضع فرق می کند. واقعیت ها بیش از هر زمان دیگری نمایان شده اند طوری که همگان به خوبی جایگاه واقعی تیراندازی ایران را در آسیا و فراتر از تورنمنت های قاره ای حس کرده اند و مهم تر از همه فاصله دور این رشته با المپیک است. این اتفاقات در حالی رخ می دهد که اکثر کشورها روی مدال های پرشمار تیراندازی در المپیک حساب ویژه ای باز کردند و سهم ما نه تنها در رسیدن به تعداد بی شمار رشته های مختلف تیراندازی صفر است که هیچ شانسی برای کسب سهمیه ورودی آن هم نخواهیم داشت.

تیراندازی ایران در حالی در جا می زند و رگه های پیشرفت را بروز نمی دهد که تا بازی های آسیایی ۲۰۱۰ گوانگ ژو چین فرصت زیادی باقی نمانده است و سران ورزش کشورمان نیز نمی توانند بپذیرند از ده ها مدالی که در این رشته توزیع می شود مدالی نصیب کاروان ایران نشود. شاید همین نگرانی ها سبب شده است تا بلافاصله پس از ناکامی بزرگ تیم ملی در رقابت های آسیایی کویت، انتخابی المپیک پکن، یک مسئول دیگر بر مسند ریاست این فدراسیون نشسته است تا اوضاع بهبود یابد. نمی توان نسبت به تحول صورت گرفته واکنش نشان داد و در همان روزهای آغازین فعالیت سرپرست جدید فدراسیون به اظهارنظر پرداخت. پیشکسوتان این رشته منتظر تصمیم های جدید و انتخاب های مسئول تازه هستند. به عقیده قدیمی ها و ریش سفیدان تیراندازی، آنها که قرار است در فدراسیون جدید همکاری کنند نقش مهمی را ایفا خواهند کرد و در انتخاب های این افراد باید وسواس زیادی صورت گیرد. البته اینها بخشی از ماجراست و کمبودهای تیراندازی ایران تنها به گزینش نفرات خلاصه نمی شود. اوضاع در تیم ملی هم آنگونه که کارشناسان می گویند خوب پیش نمی رود و روش های تمرینی به روز نیست. این ادعا به اعتراف برخی از ملی پوشان هم رسیده است در حالی که مربیان از شرایط خود راضی اند و از عملکردشان دفاع می کنند.

ط واکنش پیشکسوتان

بعد از نتایج ناامیدکننده ای که ملی پوشان تیراندازی در کویت از خود برجای گذاشتند گروه ورزش «ایران» گزارش مفصلی از علل ناکامی این تیم منتشر کرد که با استقبال خوب ورزشکاران، مربیان و پیشکسوتان این رشته مواجه شد و حتی عده ای خواستار تداوم این تحلیل ها و ریشه یابی بیشتری شدند. در این بین چند کارشناس و تیرانداز قدیمی که برای همه ورزشکاران این ورزش شناخته شده هستند دلایلی را مطرح کردند و نکاتی را یادآور شدند که برای هاشمی سرپرست تازه فدراسیون و همکارانش می تواند مفید واقع شود.

دکتر امیرحسن مظهری، پزشک متخصص قلب و عروق که از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۶۰ عضو تیم های ملی تراپ و اسکیت بوده و در حد فاصل زمانی سال های ۸۱ تا ۸۳ نیز به عنوان سرمربی و سرداور تیم های ملی اهداف پروازی (تراپ، تراپ دوبل و اسکیت) مشغول به فعالیت بوده است ضمن تأکید بر این موضوع که قصدش تنها روشن کردن اذهان عمومی و کمک برای رهایی از این وضعیت است و دنبال اهداف دیگری نیستیم به تشریح مشکلات این رشته و تیم ملی پرداخته و نقطه نظرات پیشنهادی اش را نیز بیان کرده است. مظهری با اشاره به این نکته که تیراندازی و بخصوص رشته اهداف پروازی نیازمند افراد ویژه ای است و باید با برنامه هایی علمی به کشف استعداد و پرورش آنها پرداخت، توضیح می دهد: «متأسفانه شرایط به گونه ای است که تنها افراد علاقه مند و متمول می توانند در این رشته فعالیت کنند و یکی از مشکلات اصلی، کشف نشدن استعدادهای ویژه است و اگر فرد جدیدی هم برای تمرینات دعوت شود عده ای کاری می کنند که عطای این کار را به لقایش ببخشد.»

سرمربی سابق تیم ملی همچنین با بیان این که برای دستیابی به تعدادی از ده ها مدال المپیک فدراسیون تیراندازی به خانه تکانی و تجدیدنظر اساسی احتیاج دارد، عوامل ناکامی و موفق نشدن این رشته را چنین عنوان می کند: «در ساختار تیم های ملی اشکالات زیربنایی زیادی وجود داشته که نداشتن تخصص و آگاهی های فنی از ریزه کاری های رشته های مختلف بخشی از آن است. استفاده نکردن از مشاوران و پیشکسوتان با تجربه و بدون غرض و طرف مشاوره قراردادن افراد کم سابقه و البته ذینفع که خود جزو تیراندازان هستند نیز از عوامل دیگر ناکامی تیم ملی بوده است. همچنین کوتاهی یا بهتر بگویم خودداری از کشف استعدادهای واقعی و جدید و بعضاً دلسرد کردن افراد مستعد، نیز عدم حمایت مالی و ندادن سهمیه تیم ملی به آنها باعث شده است تا نسل جوان تقریباً پشت دیوار تیم ملی پروازی بماند. درواقع تکیه کردن بیش از حد به عده ای مشخص به عنوان استخوان بندی اصلی تیم ملی، در حالی که آنها بارها امتحان خود را پس داده اند و نتایج خوبی هم کسب نکرده اند، رکود این رشته را به دنبال داشته است. دکتر مظهری ، در بخش دیگری از حرف هایش پیرامون علل عدم موفقیت تیم ملی تیراندازی ایران می گوید: اساساً در ۹۰ درصد گزینش های اولیه تیم ملی اشتباهاتی صورت گرفته است. برای رسیدن به مقام های آسیایی وجهانی یا المپیک باید روی افرادی در هر دو بخش تیرانداز و مربی سرمایه گذاری صورت گیرد که دارای استعداد ویژه ذاتی، آمادگی و سلامت جسمانی کامل و ضریب هوشی و سرعت عمل بالا بوده و پشتکار زیادی داشته باشد. متأسفانه در فدراسیون تیراندازی چنین کاری صورت نگرفته است. به عنوان مثال در تیم ملی اهداف ثابت روی فردی بیش از ۱۰ سال سرمایه گذاری شده که چشم او دچار آستیگماتیسم بوده است یا فرد دیگری بیماری گواتر و ناراحتی دریچه قلب داشته است که هریک از موارد فوق در تیرانداز با ایجاد لرزش دستان و خطای دید باعث کسر امتیاز شده و اجازه نمی دهد به اهداف خود نزدیک شود. در رشته اهداف پروازی هم با تک باشگاهی بودن و گرانی آن مواجه هستیم که خود باعث می شود افراد محدودی بدون انجام تست های جسمانی و ضریب هوشی وارد عرصه رقابت شوند و به دلیل این که رقیبی وجود ندارد عنان کار را در دست گرفته و مانع از ورود جوانها می شوند.

متأسفانه در این رشته کمتر توجهی به امر بدنسازی و آمادگی جسمانی شده و از القای حس اعتماد به نفس و علم تغذیه خبری نبوده و این در حالی است که موارد یادشده جزو واجبات دستیابی به عناوین قهرمانی در سطح جهانی هستند. این کارشناس ادامه می دهد: «پرسش من این است که در رشته اهداف ثابت کدام برنامه علمی و اصولی برای بالابردن برون ده قلبی و ظرفیت تنفسی تیراندازان انجام گرفته است این دو عامل فقط با انجام ورزش های منظم هوازی مثل کوه پیمایی و دویدن ارتقا می یابد و منجر به کاهش ضربان قلب (بدون استفاده از دارو) می شود تا با کاهش لرزش بدن و دستها راندمان تیراندازی بالا برود. در اهداف پروازی هم وضع همین طور بوده است.

پرسش دیگر این که پیش از شروع سرمایه گذاری کلان روی تیرانداز آیا تست های واقعی آمادگی جسمانی و معاینات پزشکی و برآورد ضریب هوشی انجام گرفته است متأسفانه این برنامه ها در تیم ملی جایی ندارد در حالی که تیراندازان برتر جهان به علم بدن سازی توجه ویژه ای دارند. خودم در یکی از مسابقه های بین المللی در آلمان نبض قهرمان روس را گرفتم که ضربان آن ۴۵ بود. بعد متوجه شدم روزانه چند کیلومتر می دود و بدنسازی خاص این رشته را دارد. ولی در تیم کشورمان پس از ۱۱ سال سرمایه گذاری روی ورزشکار متوجه شدند که مشکلات پزشکی دارد.

مظهری در بخش دیگر حرف هایش به تغذیه مناسب ورزشکاران اشاره می کند و روی این نکته تأکید دارد که تغذیه ورزشکاران اهداف ثابت و پروازی باید متفاوت از یکدیگر باشد این کارشناس در بررسی مشکلات تیراندازی ایران و عوامل ناکامی تیم ملی کمبود امکانات در نقاط مختلف کشور را هم مدنظر قرارمی دهد و تصریح می کند: این رشته نیازمند ایجاد میادین تیراندازی در شرایط مختلف جغرافیایی است زیرا این نکته در عملکرد ورزشکاران تأثیر به سزایی دارد. سرمربی سابق تیم ملی در این باره می گوید: پنج سال است می گویم زمین مهام (ساصد) که تنها باشگاه اهداف پروازی است اشکالات فنی دارد. این زمین در ارتفاع ۱۸۰۰ متری از سطح دریا واقع شده است. اما اکثر مسابقات در سطوحی برگزارمی شود که ارتفاع کمی از دریا دارند. شاید در بعضی موارد مسابقه ها در نقاطی مثل اسپانیا که ۱۱۰۰ متر از سطح آبهای آزاد ارتفاع دارد انجام گیرد که البته قبل از آن تیراندازان در همان ارتفاع تمرین می کنند. سرعت حرکت بشقاب و گلوله در ارتفاع های مختلف فرق دارد و نمی شود در ارتفاع تمرین کرد و مسابقه ها را در کنار دریا برگزار کرد. ما بارها گفتیم یک میدان در کیش یا شمال کشور احداث کنند. اما کسی به پیشنهادمان توجهی نکرد. دوستان می گویند بودجه نداریم. چطور برای سفرهای بی حاصل خارجی این قدر بودجه صرف می شود. اما برای ایجاد امکانات نه آیا بهتر نیست همان پول ها را برای ساختن میادین تیراندازی مصرف کند تا دست کم اعتبار تیراندازی ایران زیرسؤال نرود.

● هشدارها

محمدعلی اینانلو دیگر کارشناسی است که در این باره حرفهای زیادی برای گفتن دارد. اینانلو در عین حال از این که دبیر فدراسیون تیراندازی کمبودها را به گردن ورزشکاران انداخته انتقاد می کند و این تاکتیک را کهنه و مربوط به چهل سال پیش می داند که دیگر اثری ندارد. (بعد از مسابقه های انتخابی کویت دبیر فدراسیون از نداشتن شخصیت قهرمانی و بی تعصبی تعدادی از ورزشکاران سخن گفته بود.) این کارشناس با اشاره به صحبت های دبیر پیشین فدراسیون که مقابل چشمان ۲۰ نفر، تیرانداز تیم ملی را با لحنی غیرمعمول (ولگرد) خطاب کرده بود این نوع گفتار و رفتار با ورزشکاران را مناسب نمی داند. اینانلو درباره ناکامی تیراندازی می گوید: «هشت ماه پیش از بازیهای کویت بنده و چند تن دیگر از پیشکسوتان و صاحبنظران این رشته ورزشی این وضع اسفناک را پیش بینی کرده بودیم و طی نامه ای مفصل هشدار دادیم و پیش بینی کردیم. دو تن از کارمندان سازمان تربیت بدنی نیز از سوی کیومرث هاشمی مأمور شدند و با دقت پس از بررسی همه جوانب گزارش خود را ارائه دادند. اما مسئولان محترم فدراسیون گوش های خود را روی تمام هشدارها و رهنمودها بستند و همه اختیارات را به دست جوانی که حکم سرمربیگری تیم ملی را کسب کرد، قرار دادند. متأسفانه سرمربی تیم پروازی نیز با دادن قول های پی در پی در رسانه ها برای کسب سهمیه المپیک مسئولان فدراسیون را از واقعیت ها دور کرد. به عقیده من سران فدراسیون اگر به جای جاه طلبی کوتاه مدت درست تر می اندیشیدند و یک مربی بین المللی را به خدمت می گرفتند تا یک مربی استرالیایی مجهول الهویه به ایران نیاید و مربیان داخلی هم در کنار مربی بزرگ خارجی آموزش می دیدند الآن چنین وضعیتی نداشتیم.» کارشناس باسابقه ورزش درادامه حرف هایش گران بودن رشته تیراندازی را مورد خطاب قرار می دهد و یادآور می شود هر یک از قهرمانان ملی این رشته دست کم ۵۰ میلیون تومان از هزینه های شخصی خرج کرده اند تا به رکوردهای بالایی برسند اما در این سال ها نه تنها رکوردها تقلیل یافتند که تعداد رکوردداران نیز کاهش چشمگیری داشته اند. اینانلو از استعدادهایی مثل امیر ابری، بابک یگانه، نریمان نیکخو، البرز اینانلو، نهلا ابومنصور و... به عنوان تیراندازانی که اگر تحت هدایت و مدیریت صحیح قرار می گرفتند حتماً شانس کسب سهمیه المپیک را داشتند یاد می کند اما چنین کاری صورت نگرفت.

اینانلو بر این باور است نبود مدیریت صحیح در فدراسیون زمینه ساز پسرفت تیراندازی ایران شده و سازمان تربیت بدنی باید مو را از ماست بیرون بکشد تا عوامل آن جوابگوی هدر رفتن میلیون ها تومان بودجه بیت المال باشند.

● میدان های سیار

فرامرز سمیعی که از سال ۵۶ تا ۶۰ عضو تیم ملی اسکیت بود و در بدو تأسیس باشگاه جدید تیراندازی (ساصد) به عضویت هیأت ژوری، مدیریت میدان تیر و سرداوری رقابت ها درآمد در تحلیل خود از دلایل ناکامی و پیشرفت کم این رشته به نکته ای اشاره می کند که جالب توجه است.

وی می گوید: «تیراندازی فقط شلیک کردن نیست و به ابزارهای خاصی نیاز است. تا به حال قشر خاصی بر این فدراسیون مدیریت کرده اند که متأسفانه دانش آنها از تیراندازها کمتر بوده و به همین خاطر مجبور بودند از تیراندازها اطلاعات کسب کنند. به عقیده من باید مدیرانی بر سر کار بیایند که عوامل جانبی روی آنها تأثیر نگذارند.» این پیشکسوت تیراندازی از این که بسیاری از مسئولان و ورزشکاران نبود امکانات را مهمترین عامل عدم موفقیت تیراندازان عنوان کرده اند انتقاد می کند و می گوید: «چگونه است برای سفرهای متوالی و برگزاری اردوهای پشت سر هم خارجی هزینه می کنیم اما حاضر نیستیم همان پول را برای ساخت میدان های تیراندازی در نقاط مختلف کشور خرج کنیم »

سمیعی به پیشنهادی که چندی پیش در کمیته المپیک مطرح کرده بود اشاره می کند و می افزاید: «این طور نیست که حتماً با ساخت میدان های تیراندازی بخواهیم مشکلات را کم کنیم. الآن در اکثر کشورها دستگاه های سیار و قابل حملی هستند که برای اهداف پروازی به کار گرفته می شوند. با خرید این دستگاه ها بسیاری از مشکلات ما کم می شود. من این موضوع را در جلسه ای به اطلاع دکتر قراخانلو رساندم ولی ترتیب اثری داده نشد. خرید این دستگاه شاید ساده ترین کار ممکن بود که انجام نگرفت با این وضعیت آیا می توانیم انتظار پیشرفت آنچنانی داشته باشیم »

● پیشنهادها

بی تردید انتقادکردن تنها چاره برای مشکل گشایی نخواهد بود و همواره مسئولان از منتقدان و دلسوختگان راهکارهای تازه ای را جویا می شوند. دکتر مظهری در این باره چند پیشنهاد مطرح می کند تا شاید به نوعی مورد توجه تیم جدید مدیریتی فدراسیون واقع شود.

۱) اقدامات اساسی و زیربنایی شامل لغو اعزام های پرخرج، تکراری و بی حاصل به خارج از کشور و صرف هزینه این اعزام ها برای تأسیس میدان های تیراندازی جدید در نقاط مستعد کشور با آب و هوایی متفاوت به منظور کشف استعدادهای جدید و تمرین در شرایط مختلف آب و هوایی.

۲) تجدیدنظر اساسی در انتخاب مربیان رشته های مختلف تیراندازی و بها دادن به کمیته فنی واقعی متشکل از پیشکسوتان و افراد فنی غیرذینفع در اهداف ثابت و پروازی و نیز تدوین شیوه نامه های جدید و منطقی.

۳) آوردن مربیان خارجی طراز اول برای هر رشته که در سابقه مربیگری آنها حداقل یک بار دستیابی به مقام های قهرمانی قاره ای و جهانی وجود داشته باشد تا مربیان داخلی در کنار آنها اشکالات خود را برطرف کنند.

علی رضایی



همچنین مشاهده کنید