سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

جانشینی برای یكی از آخرین ها


جانشینی برای یكی از آخرین ها

در عكس یادگاری سران كشورهای جهان در سازمان ملل امسال جای یك تصویر آشنا خالی بود ژاك شیراك رئیس جمهور فرانسه بعد از دو هفته بستری شدن در بیمارستان اكنون به دستور پزشكان مشغول استراحت است و اداره امور كشور به دومنیك دوویلپن نخست وزیر سپرده شده است

درباره علت بستری شدن او در بیمارستان و آینده سیاسی فرانسه شایعات بسیاری در رسانه های اروپا منتشر شد كه در همه این سناریوها نام یك نفر به چشم می خورد «نیكولاس ساركوزی» وزیر جاه طلب كابینه شیراك كه از سال گذشته خود را برای جانشینی او آماده می كند. برخی شایعات كه اخیراً رسانه های انگلیسی مطرح كرده اند حاكی از آن است كه شیراك قدرت تكلم خود را از دست داده، اما سخنگوی دولت فرانسه این شایعات را به شدت تكذیب كرده است.نظرسنجی ها نشان می دهد بیش از نیمی از مردم فرانسه معتقدند درباره بیماری شیراك همه حقیقت به آنها گفته نشده است.شیراك در سال ۱۹۹۵ با پیروزی در انتخابات به ریاست جمهوری رسید. در ماه مه ۲۰۰۲ در یك رقابت جنجالی كه ارتعاش آن سراسر اروپا را لرزاند با پیروزی بر ژان ماری لوپن راست گرای افراطی بار دیگر در این مقام ابقا شد. محبوبیت شیراك در اواخر سال ۲۰۰۲ و اوایل سال ۲۰۰۳ به دلیل مخالفت صریح با جنگ عراق افزایش یافت.

اكنون موضوع جانشینی شیراك از رهبران بزرگ و قدیمی اروپا كه به طعنه «دایناسور» نامیده می شود بسیار جدی شده و اگرچه انتخابات فرانسه در سال ۲۰۰۷ برگزار می شود، اما این كشور از هم اكنون فضای انتخاباتی به خود گرفته است. در سال ۲۰۰۳ وقتی «آرنولد شوارتزنیگر» به فرمانداری كالیفرنیا انتخاب شد همه سیاستمداران فرانسوی خنده تمسخرآمیز به لب آوردند به غیر از یك نفر: نیكولاس ساركوزی.برای ساركوزی، رهبر حزب راست میانه گولیست و پسر یك خانواده مهاجر مجاری، به قدرت رسیدن یك ستاره اتریشی تبار هالیوود در آمریكا نشانه مدرنیته بود. ساركوزی در اظهارنظری بعد از پیروزی انتخاباتی شوارتزنیگر گفت: اینكه یك نفر كه در كشورش خارجی به حساب می آید و تلفظ نامش هم مشكل است، به فرمانداری بزرگترین ایالت آمریكا رسیده موضوع كمی نیست.در سه سال گذشته ساركوزی با پیشبرد اصلاحات، مبارزه با جرم و جنایت، صریح سخن گفتن و تزریق افكار مترقی به حزب راست میانه «اتحادیه ای برای جنبش مردمی» ، به محبوب ترین سیاستمدار فرانسه تبدیل شده است. سیاستمداری كه اغلب خلاف جهت آب شنا می كند. او نظرات هموطنانش را درباره مهاجرت، رفاه اجتماعی و كاهش مالیات به چالش گرفته و به آنها می گوید كه در بعضی از این موارد، فرانسه باید به خارج نگاه كند و از انگلستان تونی بلر و حتی آمریكای جورج بوش الهام بگیرد. ظهور او جان تازه ای به صحنه سیاست فرانسه بخشیده است، چرا كه این عرصه سال هاست كه رهبران یكسانی را تجربه كرده است. هدف او مشخص است سیاستمدار ۵۰ ساله ای كه انرژی زیاد و عزم مبارزه اش باعث شده كه Speedy (به معنای پرسرعت) لقب بگیرد، امیدوار است كه رأی دهندگان فرانسوی مانند كالیفرنیایی ها عمل كنند و او را به عنوان رئیس جمهور بعدی فرانسه انتخاب نمایند. در سال ۲۰۰۳ او سنت فرانسوی را شكست و آشكارا از برنامه اش برای رئیس جمهور شدن سخن گفت. این كار اختلافاتی را میان ساركوزی و استادش ژاك شیراك برانگیخت. او چندی پیش در گفت وگویی در پاسخ به این سؤال كه چگونه در كشوری كه احتیاط بر بلندپروازی ارجحیت دارد می خواهد در صحنه سیاسی ظهور كند؟ شانه هایش را بالا انداخت و گفت: «خوب من بلندپروازم، باید طور دیگری وانمود كنم» ؟منتقدان ساركوزی او را به تكبر متهم می كنند. بعضی می گویند او انسانیت و اخلاق سیاسی ندارد. عده ای دیگر به تبار او اشاره می كنند. ممكن است این اتهامات رنگی هم از واقعیت داشته باشد، اما مسئولان افكارسنجی و سیاستمداران طیف های مختلف اذعان دارند كه او رابطه خوبی با مردم فرانسه برقرار كرده و ارقام نظرسنجی ها هم این موضوع را تأیید می كند. اخیراً در نظرسنجی از فرانسوی ها پرسیده شد آیا دوست دارند كه ساركوزی نقش بیشتری در سیاست كشورشان ایفا كند؟ كه ۴۹درصد از فرانسوی ها به این سؤال پاسخ مثبت داده اند. این رقم محبوبیت بیشتر از دیگر سیاستمداران فرانسوی است. پاتریك بالكانی از نمایندگان حزب گولیست در پارلمان فرانسه و از دوستان نزدیك ساركوزی می گوید: بدون شك ما شاهد «پدیده ساركوزی» هستیم. او همه سیاستمداران دیگر فرانسه را پشت سر گذاشته است. ساركوزی بیشتر از دیگر سیاستمداران فرانسه به این نكته آگاه است كه دوران سیاست آرام در فرانسه گذشته و در روز انتخابات اكثر رأی دهندگان ناامید فرانسوی یا در خانه می مانند و یا به تندروهای افراطی رأی می دهند. او با كنارگذاشتن برنامه های محافظه كارانه و ارائه پیشنهادات بی سابقه برای تكان دادن الگوی مساوات گرایی فرانسه آن هم به زبانی ساده و قابل فهم كه در عرصه سیاست فرانسه نادر است، تصویری مدرن ایجاد كرده است. برخلاف شیراك و دیگر رهبران سیاسی كه در حال مرهم گذاشتن بر زخم هایشان بعد از رأی منفی فرانسه به قانون اساسی اروپا هستند، ساركوزی مشغول تحكیم جایگاه خود به عنوان آخرین پناهگاه در مقابل ظهور احزاب افراطی است. او اخیراً به پست وزارت كشور برگشته، جایگاهی كه موقعیت سیاسی چند سال پیش را برایش فراهم می كند. ساركوزی همچنین شغل خود را به عنوان رهبر حزب حفظ كرده و قصد دارد از این دو جایگاه برای تحكیم موقعیتش در انتخابات ریاست جمهور سال ۲۰۰۷ استفاده كند. اگر ساركوزی انتخاب شود پایان عصر ریاست جمهوری به شیوه پادشاهی رقم می خورد و الگویی جدید از ریاست جمهوری در فرانسه آغاز می شود.تمایلات دوگانه ساركوزی كه از یك سو خود را متمایز از دیگران می كند و از سوی دیگر به دنبال جلب حمایت دیگران است، ریشه در سوابق خانوادگی او دارد. پدر مجارستانی او در پایان جنگ جهانی اول از دست كمونیست ها گریخت و به پاریس رفت و در همانجا با یك دختر یونانی ازدواج كرد. این ازدواج عمر چندانی نداشت. مادر ساركوزی با تلاش بسیار سه پسرش را به شیوه پاریسی ها به تحصیل واداشت و هزینه آموزش آنها را تأمین كرد. ساركوزی درباره آن دوران می گوید: «من طرز تفكر آنهایی را دوست دارم كه می گویند باید همه چیز را خودمان بسازیم چون هیچ چیز به ما داده نشده است. من هم خیلی زود یاد گرفتم كه در یك استخر شنا باید به اتكای خودم از غرق شدن نجات یابم.»او خیلی زود دریافت كه برای رسیدن به جایگاه سیاسی باید پایگاه محلی محكمی فراهم كند و این كار را در حومه پاریس و با نزدیك شدن به ژاك شیراك انجام داد. اگرچه اكنون تأكید دارد كه: «شیراك هرگز چیزی به من نداده است.»

در سال ۱۹۸۳ ساركوزی ۲۸ ساله یك عضو سرشناس حزب را در حومه پاریس شكست داد و به عنوان جوان ترین شهردار بر كرسی شهرداری شهر «نیلی» نشست. هوش و دانایی ساركوزی و مهارت سخنوری اش توجه شیراك را جلب كرد و به همین دلیل ساركوزی را زیر چتر خود كشید.ساركوزی به گونه ای جای پسری را گرفت كه شیراك هیچ وقت نداشت. او در تبلیغات انتخاباتی سال ۱۹۸۸ مشاور سیاسی شیراك بود و وقتی گلیست های دیگر بعد از شكست شیراك در انتخابات در مقابل فرانسوا میتران، به دنبال به دست گرفتن رهبری حزب بودند، ساركوزی در كنار او باقی ماند.وقتی راست ها در انتخابات پارلمانی سال ۱۹۹۳ پیروز شدند، ساركوزی وزیر بودجه دولت ادوارد بالادور گلیست شد و می دانست همه این ها برای انتخاب ریاست جمهوری شیراك در سال ۱۹۹۵ فعالیت می كنند. اما وقتی بالادور با افزایش محبوبیتش تصمیم گرفت كه خود وارد انتخابات شود، روابط شیراك و ساركوزی رو به تیرگی گذاشت. ساركوزی به یكی از ستون های اصلی تبلیغات انتخاباتی بالادور تبدیل شد و حمله به اردوگاه تبلیغاتی شیراك را آغاز كرد. ساركوزی پسرخوانده به ساركوزی خیانتكار تبدیل شد و وقتی شیراك در انتخابات به پیروزی رسید، سیاستمدار جوان به شدت مغضوب رئیس جمهور شد.اما همان سیاستی كه به جدایی آنها منجر شد بار دیگر این دو را كنار هم قرار داد. در سال ۱۹۹۷ وقتی شیراك انتخابات پارلمانی زودرس برگزار كرد و با شكست روبه رو شد، با بازگشت ساركوزی به كادر رهبری گلیست ها موافقت كرد و به او اجازه داد كه در انتخابات سال ۱۹۹۹ اداره حزب را به عهده بگیرد. ساركوزی بعد از كسب فقط ۱۳درصد آرا با قبول شكست مدتی از سیاست كناره گرفت.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.