پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

محاسن و مكارم اخلاق از منظر بهداشت روانی


محاسن و مكارم اخلاق از منظر بهداشت روانی

با نگاهی گذرا به متون دینی, درخواهیم یافت كه چگونه آموزه های دینی ضمن تأكید بر اهمیت این موضوع, با توصیه ها و دستورالعمل های ساده و روشن و در عین حال, متین و زیبا, ما را به رعایت محاسن اخلاق و گسترش روابط اجتماعی مثبت رهنمون می سازند

● مقدّمه

انسان در دیدگاه دانشمندان علوم انسانی همچون روان شناسان اجتماعی و جامعه شناسان، موجودی سه بعدی است، و او را موجودی زیستی ـ روانی ـ اجتماعی (Biopsychosocial) معرفی كرده اند. در عین حال، بر بعد اجتماعی انسان تأكید بیش تری می شود. به همین دلیل، بسیاری از دانشمندان اساس رشد انسان را در روابط اجتماعی او جستوجو می كنند. شاید به همین جهت باشد كه واژه «فرد» (Individual) در مقایسه با لفظ «شخص» (Person)، به كسی اطلاق می شود كه با انسان هم نوع دیگری یا با اجتماع در ارتباط نزدیكی باشد.۱اساساً مبحث شخصیت (Personality) نیز برخاسته از همین تعامل بین فردی است; چه این كه درصد زیادی از انسانیت انسان به این است كه با انسان های دیگر در ارتباط كمال جویانه باشد. در تعامل اجتماعی است كه انسان یاد می گیرد، تجربه می كند، دانش می آموزد، سخن می گوید، تفكر می كند، پژوهش های علمی صورت می دهد و... . اصولا روابط انسانی برای ارضای نیازهای اساسی م ضروری اند. داشتن روابط مثبت و سالم با دیگران كلید رشد و كمال است. آنچه كه امروز هستیم و آنچه در آینده خواهیم بود، هر دو معلول روابط ما با دیگران است. روابط ما رفتار ما را به صورت یك انسان اجتماعی شكل می دهد، همچنین در منحصر به فرد بودن شخصیت، هویت و مفهوم خویشتن ما نقش عمده دارند. دیگران برای ما هم جنبه آینه دارند; یعنی ما را به خودمان نشان می دهند و هم الگوی تقلید ما هستند. همین روابط هسته مركزی اكثر مشكلات، اختلالات و ناراحتی های روانی ما را نیز شكل می دهد. می توان گفت: همه مشكلات انسانی عمدتاً اجتماعی و ناشی از ارتباط با دیگران است.

از سوی دیگر، مردم نیز برای پرورش روابط متقابل خود با دیگران اولویت ویژه ای قایلند و به همین دلیل است كه روان شناسان اجتماعی از مدت ها پیش به عواملی كه دوست داشتن یا جاذبه متقابل را افزایش می دهد توجه داشته و به تحقیقات زیادی درباره عوامل تعیین كننده دوست داشتن و ایجاد محبّت بین افراد پرداخته اند. بنابراین، چگونگی روابط متقابل افراد از اهمیت علمی و كاربردی خاصی برخوردار است.

با نگاهی گذرا به متون دینی، درخواهیم یافت كه چگونه آموزه های دینی ضمن تأكید بر اهمیت این موضوع، با توصیه ها و دستورالعمل های ساده و روشن و در عین حال، متین و زیبا، ما را به رعایت محاسن اخلاق و گسترش روابط اجتماعی مثبت رهنمون می سازند.

● محاسن و مكارم اخلاق

در یك تقسیم بندی كلی می توان دستورات اخلاقی را به دو گروه تقسیم كرد: محاسن اخلاق و مكارم اخلاق. آن دسته از دستورات اخلاقی كه مربوط به روابط اجتماعی و جلب منافع مادی و چگونگی معاشرت با دیگران است و موجب بهبود زندگی دنیوی می شود، در گروه محاسن اخلاق قرار می گیرد. اخلاقیاتی كه معیار انسانیت است و از بزرگواری و طبع بالا و تعالی روحی و معنوی انسان حكایت می كند، در زمره مكارم اخلاق قرار می گیرد. به عبارت دیگر، از تقابل بین حسن خلق با سوء خلق و محاسن اخلاق با مكارم اخلاق در روایات چنین برمی آید كه در مواردی كه اولیای الهی خواسته اند پیرامون اخلاق خوب به معنای جامع و كامل آن سخن بگویند و اهمیت و ارزش آن را در مجموع بیان نمایند، از كلمه «حسن خلق» استفاده كرده اند و آن را با «سوء خلق» می سنجیدند و بدینوسیله، ما را بر ملكات حمیده و سجایای اخلاقی پسندیده تشویق و ترغیب می كنند و از صفات ناپسند بازمی دارند و به موازات ذكر فواید مادی و معنوی حسن خلق، از زیان های دنیوی و اخروی سوء خلق نیز سخن به میان می آورند. برای مثال، پیامبراكرم(صلی الله علیه وآله)در این كلام گهربار خود می فرمایند: «من سعادهٔ الرجل حسن الخلق و من شقاوته سوء الخلق.»۲

اما در مواردی كه اولیای دین خواسته اند از تعالی معنوی و كمال روحانی سخن بگویند و افراد جامعه را به ارزش های عالی انسانی متوجه كنند، از مكارم اخلاق نام برده اند و آن را در كنار محاسن اخلاق آورده اند و گام نهایی هدف انبیا و اولیای الهی شمرده اند. اولیای دین به پیروان خود می فهماندند كه هدف عالی رهبران ادیان الهی، از جمله اسلام، تنها این نیست كه مردم را با اخلاق خوب اجتماعی آشنا سازند و تربیت كنند، بلكه علاوه بر آن می خواهند آنان را با سجایای عالی انسانی پرورش دهند و از مزایای كرامت و انسانیت برخوردارشان نمایند. به همین دلیل رسول اكرم(صلی الله علیه وآله) می فرمایند: «بعثت لاتمّم مكارم اخلاق»;۳ یعنی به منظور رسیدن به مكارم اخلاق، به پیامبری مبعوث شدم. چگونگی رسیدن به این مقام رفیع و بلند را می توان در كلام امیرالمؤمنین(علیه السلام) جستوجو كرد، آن جا كه می فرمایند: «ذلّلوا اخلاقكم بالمحاسن و قودوها الی المكارم»;۴یعنی اخلاق خود را در آغاز با صفات حمیده و محاسن اخلاق رام كنید و سپس آن را به سوی مكارم اخلاق و سجایای عالی و ملكات نفسانی انسانی سوق دهید.

بنابراین، گام اول در اخلاق رعایت محاسن اخلاقی است. برای دست یابی به گام دوم، یعنی مكارم اخلاق، باید گام اول را با موفقیت سپری كرد. محاسن اخلاق مایه بهزیستی و موجب تحكیم روابط اجتماعی است. محاسن اخلاق مردم را به ادب و احترام متقابل وامی دارد و در جامعه مهر و محبت ایجاد می كند. دست یابی به محاسن اخلاق كم و بیش برای همه افراد میسّر است و همه می توانند با تمرین و مراقبت های لازم، دیر یا زود خویشتن را به اخلاق خوب اجتماعی متخلّق سازند، با مردم به گرمی برخورد كنند، وظایف خویش را به شایستگی انجام دهند و از نتایج مفید و ثمربخش آن بهره مند گردند. مكارم اخلاق آن دسته از صفاتی است كه در مرتبه بالاتری قرار دارد و به انسان تعالی معنوی عطا می كند و تمایلات عالی انسان را از قوه به فعلیت درمی آورد. تنها كسانی می توانند به كرایم اخلاق متخلّق شوند كه از محاسن اخلاقی عبور، و بر هوای نفس خود غلبه كرده، به خواهش های غیرانسانی خویش پشت پا زده و خویشتن را از اسارت آزاد نموده باشند. پس، محاسن اخلاق برای تأمین حیات بشری و زندگی مادی است و مكارم اخلاق برای احیای جنبه انسانی و تكمیل جهات معنوی.

روشن است كه سعادت واقعی و همه جانبه انسان در گرو توجه به هر دو حیات مادی و معنوی و نیز استفاده از هر دو جهت برای نیل به كمال و برخورداری از مزایای زندگی بشری و انسانی می باشد. به همین دلیل است كه اولیای گرامی اسلام، پیروان خود را هم به محاسن اخلاق و هم به مكارم اخلاق دعوت می كنند.

تأثیر مكارم اخلاق در تأمین رستگاری و سعادت نهایی بشر، به مراتب بیش از محاسن اخلاقی است. محاسن اخلاقی در جلب فواید مادی و بهسازی زندگی نقش مؤثر دارد و رمز كامیابی و موفقیت انسان و راه نیل به سود بیش تر و زندگی بهتر، رعایت و اجرای محاسن اخلاقی است. پس می توان ادعا كرد كه رسیدن به محاسن اخلاق هدف واسطه ای است و نیل به مكارم اخلاق هدف نهایی. به عبارت دیگر، رعایت محاسن اخلاق گام نخست برای رسیدن به سعادت است. آنچه ما نیز می توانیم در دایره دنیای محسوسات خود با زندگی تجربی خویش آن را درك كنیم، نتایج و فواید رعایت محاسن اخلاق و چگونگی معاشرت و روابط اجتماعی است. راقم این سطور نیز در پی بررسی آثار و پیامدهای محسوس و قابل مشاهده محاسن اخلاق است.

● محاسن اخلاق و بهداشت روانی

روان شناسی رشته ای است در حوزه علوم انسانی كه به بررسی و شناخت ابعاد روانی و درونی انسان در جهت تكوین و تكمیل آن می پردازد و در راستای انجام این مسؤولیت مهم، نظریه های ارائه شده در این حوزه، هر روز كارآمدتر و كاربردی تر از گذشته می شود; فرایندی كه آدمی را به شناسایی ابعاد پیچیده تر خویش رهنمون می كند و در پی آن، راهبردهای سازنده تر برای حفظ تعادل انسانی ارائه می دهد. اما نكته حایز اهمیت این است كه هرچند این راهبردها در قرن اخیر و به ویژه در چند دهه گذشته كامل تر شده است، اما با این وجود، با نگرش ژرف تر به ادیان و مذاهب الهی، به ویژه اسلام، درمی یابیم كه قرن ها پیش و به شیوه ای رسا و قابل فهم، همه مطالب به دست آمده جدید، دست كم در حوزه روان شناسی بیان شده است. بر همین اساس است كه روان شناسان، بخصوص روان شناسان سلامت، نقش دین و مذاهب را در زمینه های مختلف مورد بررسی قرار داده اند،۵ به گونه ای كه امروزه روان شناسان ارتباط میان بهداشت و سلامت جسمانی و روانی انسان با اعتقادات و باورها و رفتارهای دینی و اخلاقی را غیرقابل انكار می دانند. در سال های اخیر، استفاده از مذهب و اعتقادات دینی مورد توجه سیاست گذاران و تدوین كنندگان استراتژی های بهداشت جامعه نگر در سازمان جهانی بهداشت (WHO) نیز قرار گرفته و این سازمان بخشی از انتشارات خود را از سال ۱۹۹۲ به آموزش بهداشت از طریق مذهب به عنوان راه كار زندگی سالم اختصاص داده است و كتاب ها و جزوات زیادی را تحت عناوین دینی نظیر: بهداشت از دیدگاه اسلامی، ارتقای سطح بهداشت از طریق سبك زندگی اسلامی ( Health promotinthrough Islamic life style) و نیز نقش مذهب و اخلاق در پیش گیری و كنترل بعضی بیماری ها منتشر نموده است.۶

بسیاری از روان شناسان نظیر یونگ، فرانكل، تیلیچ و آلپورت معتقدند كه یك نظام ارزشی دینی، نقش مهمی در سلامت روانی ایفا می كند. در نوشته های یونگ (Yong) چنین می خوانیم: «تمام مراجعان ۳۵ ساله من به خاطر فقدان ثبات و معنی دهی به زندگی، كه دین می تواند به انسان عطا كند، دچار بیماری شده بودند.»۷

فرانكل (Frankl) نیز می نویسد: «دین سهم زیاد و غیرقابل اندازه گیری در سلامت روانی دارد.»۸

تیلیچ (Tillich)، كه خود یك كشیش مسیحی است نیز می نویسد: «ایمان به خدا به تمام ابعاد انسان و به تمام شخصیت وی عمق، جهت و وحدت می بخشد. قدرت وحدت شخصیت انسان به ایمان فرد به خداوند بستگی دارد.»۹

آلپورت (Allport) نیز معتقد است: «نظام ارزشی دینی تنها نظام ارزشی ای است كه می تواند كاملا و مستمراً به شخصیت انسان وحدت بخشد.»۱۰

بر اساس دیدگاه مشهور كارشناسان علوم اسلامی، معارف دین به سه بخش عمده اصول عقاید، اخلاق و احكام تقسیم می شود. اخلاق شامل ویژگی ها و خصلت هایی است كه هر فرد در راه دستیابی به كمال باید خویشتن را به آن بیاراید و از اضداد آن دوری كند. با دستورالعمل های این بخش است كه افراد می توانند رفتارهای فردی و اجتماعی و چگونگی روابط اجتماعی خود را شكل دهند و به اهداف واسطه ای یا نهایی دین دست یابند. یكی از دستورالعمل های دین در بخش اخلاقی چگونگی ارتباط افراد با یكدیگر است. در اندیشه دینی و اخلاقی ما، حفظ، توسعه و تعمیق روابط دوستانه و ارتباط صمیمانه با دیگر افراد از آن چنان اهمیتی برخوردار است كه هركس در جرگه دین قرار گرفت به عنوان «برادر» از او یاد می شود و رعایت حسن خلق، نشانه دین داری فرد است. پیامبراكرم(صلی الله علیه وآله)می فرمایند: «حسن الخلق نصف الدین»;۱۱ داشتن اخلاق نیكو در روابط اجتماعی نیمی از دین محسوب می شود.

امیرالمؤمنین(علیه السلام) نیز حسن خلق را رابطه بین خداوند و بندگانش قرار داده است، آن جا كه می فرماید: «ان الله عزوجل جعل محاسن الاخلاق وصلهٔ بینه و بین عباده.»۱۲

امام صادق(علیه السلام) نیز حسن خلق را مایه توسعه رزق می دانند و می فرمایند: «حسن الخلق من الدین و هو یزید فی الرزق.»۱۳

درباره اهمیت محاسن اخلاق، نقش و پیامدهای آن در سلامت و آرامش روحی و بهداشت روانی انسان از منظر آموزه های دینی همین بس كه ملاقات و ارتباط انسان ها مایه سكون و آرامش قلوب مؤمنین است.۱۴ هرچند متخصصان بهداشت روانی برای بهداشت و سلامت روانی بر تعریف واحدی اتفاق نظر ندارند، ولی می توان گفت: یكی از ملاك های سلامت روان، كه مورد تأكید كارشناسان این فن است، تأكید آن ها بر كنش اجتماعی و رفتار اجتماعی مناسب افراد است. به عنوان نمونه، سالیوان (Sulivan. H.۱۹۵۴) بر این باور است كه در سلامت روان، ارزش عمده بر كنش اجتماعی مؤثر قرار دارد، و یا ونتیز (Ventis,L.W.۱۹۹۵) سلامت روان را وابسته به هفت ملاك می داند كه اولین ملاك موردنظرش، رفتار اجتماعی مناسب است، و یا انجمن كانادایی بهداشت روانی، سلامت روانی را در سه بخش تعریف كرده و در بخش دوم آن، كه عبارت است از: «بازخوردهای مربوط به دیگران»، موضوع «علاقه به دوستی های طولانی و صمیمی» را مطرح نموده است.

نویسنده:محمدرضا احمدی

پی نوشت ها

۱ـ علی اسلامی نسب، روان شناسی سازگاری، ص ۳۳.

۲ـ مستدرك الوسایل، ج ۲، ص ۸۳.

۳و۴ـ فیض كاشانی، محجهٔ البیضاء، ج ۴، ص ۱۲۱/ ص ۱۲۲.

۵و۶ـ ر.ك.به: مجموعه مقالات و پژوهش هایی كه در اولین همایش نقش دین در بهداشت روانی ۱۳۷۶ گردآوری شده است.

۷ـ فوردهایم، مقدمه ای بر روان شناسی یونگ، ترجمه مسعود میربها، ص ۱۴۵.

۸ـ فرانكل، انسان در جستوجوی معنا، ص ۹۴.

۹ـ جیمز ویلیام، دین و روان، ترجمه مهدی قائنی، ص ۳۲.

۱۰ـ سید محمدحسین جلالی تهرانی، بهداشت روان، (جزوه درسی)، ص ۳۹.

۱۱ـ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۳۹۳.

۱۲ـ مستدرك الوسایل، ج ۱۱، ص ۱۹۳.

۱۳ـ بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۲۵۷.

۱۴ـ فان الرحم اذا مسّ الرحم سكنت. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۳، باب ۱۳۲، حدیث ۹.

۱۵ـ سید محمدحسین جلالی تهرانی، پیشین، ص ۲۶.

۱۶ـ محمودمنصور، احساس كهتری، ص ۶۴.

۱۷ـ سعید شاملو، بهداشت روانی، ص ۱۴۴.

۱۸ـ مستدرك الوسایل، ج ۱۱، ص ۱۲.

۱۹ـ اصول كافی، ج ۳ مترجم، ص ۳۴۵، حدیث ۲۳۲۳.

۲۰ـ ابراهام مزلو، انگیزش و هیجان، ترجمه احمد رضوانی، ص ۸۲.

۲۱ـ علی اكبر شعاری نژاد، روان شناسی رشد، ص ۱۲۵.

۲۲ـ محمدتقی فلسفی، اخلاق، ص ۳۲۵.

۲۳ـ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۵۳.

۲۴ـ شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص ۲۵۳، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.

۲۵ـ طبرسی، مجمع البیان،ج۱۰، ص ۳۳۳.

۲۶ـ محمدباقر مجلسی، پیشین، ج ۷۱، ص ۳۹۲.

منبع:ماهنامه معرفت ،


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.