شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

حاشیه ای بر متن


حاشیه ای بر متن

بررسی رویکردهای چند گانه, در غزل امروز

رویکردهای چند گانه در غزل امروز را _ به لحاظ دریافت نو از ذات شعر_ به چند دسته بخشبندی می کنم:

۱) محتوای نو

۲) ویژگی های زبانی

۳) ابهام زدایی

۴) فرازمانی بودن

بحث درباری ی این رویکردهای چند گانه ( با توجه به گستردگی موضوعی آن ها) فرصت فراگیر و حوصله ی فراخ می خواهد. می خواهم به گونه ی روشن بیان کنم که این نبشته، سرآغاز" حاشیه ای" است برای ورود به "متن" این بحث گسترده که در فرصت بعدی ( به گونه ی سامانمند) پی گیری خواهد شد. به هر روی ... در همین فرصت، توجه کنید به گپ نخست:

۱) محتوای نو:

محتوا و مفهوم نو، از مولفه های نخست شعر امروز در غزل پنداشته می شود. غزل با آن که به لحاظ شکل(فرم) یکی از گونه های شعر سنتی شمرده می شود؛ اما چیزی که ماهیت یا جوهر اصلی آن را امروزی می سارد، بیان محتوای نو، با چشم انداز تازه از زنده گی است:

"نشسته اند هزاران کتاب درقفسه

زبون و ساکت و پر اضطراب در قفسه

کتاب فلسفه با ژست عاقلانه ی پوچ

نشسته محکم و حاضر جواب در قفسه

کتاب شعر دهن بسته است و توی دلش

نخوانده مانده غزلهای ناب در قفسه

غروب سکته و سیگار روشن شاعر...

و رقص شعله و دود کباب در قفسه"

مولفه های" ساختاری محتوای نو با چشم انداز تازه از " زندگی به گونه ی زیر است:

- دریافت های تازه از پدیده ها و حوادثی که شعر از آن ها بارور می شود.

- نگرش نو و غیر متعارف دیدن پدیده ها .

- توجه به مسأله ی " حسآمیزی" با رویکرهای مدرن آن.

- تعمیم گسترش و انتقال ویژگی های شاعرانه ( مانند توجه به عناصر عاطفه، خیال، صمیمیت و صداقت)

۲) ویژگی های زبانی:

زبان به حیث مهمترین عنصر اثر گذار و قابل رؤیت در غزل امروز مطرح است؛ زیرا نخستین وجه تمایز و شناسنامه ی غزل امروز، بر می گردد به روش کاربرد زبان و بحث مسأله ی " این زمانی" و " همزمانی" آن در شعر.

توجه به رویکردهای زبان مدرن در حوزه ی کاربردی و آمیزش وجودی ذهن با این مسأله و ادامه ی تجربه های امروز در فرایند زبان، نقطه ی پیوندمان در شکلدهی و شناخت از مفهوم غزل امروز است.

با توجه بر مواردی که بیان شد، ویژگی های زبانی در غزل امروز، در برگیرنده ی چند اصل است:

- جاری بودن زبان گفتار بر سرشت و طبیعت زبان شعر

- شفاف بودن، سلیس بودن ویکدست بودن زبان

- عدم کاربرد تعقیدات لفظی ومعنوی در زبان

- بافت واژه گان از لحاظ کاربرد معنایی و دانستن روش آوایی کلمات

- گزینش و کاربرد واژه گان مطرح در زبان امروز

- بر هم زدن هنجارهای کلیشه ای در زبان متعارف

- به کار نگرفتن روش استفاده از واژه های متروک

- توجه به مسأله ی زمینه های تحول و گسترش زبان

- تکلف زدایی از زبان

با استناد بر این ویژگی ها، چند نمونه از این مورد را در یک غزل بررسی می کنم:

" این دل اگر کم است بگو سر بیاورم

یا امر کن که یک دل دیگر بیاورم

خیلی خلاصه عرض کنم: دوست دارمت...

( دیگر نشد عبارت بهتر بیاورم)

از کتف آشیانه ای خود برای تو

باید که چند جفت کبوتر بیاورم

از هم فرو مپاش، برای بنای تو

باید بلور و چینی و مرمر بیاورم

وقتش رسیده این غزل نیمه سوز را

از کوره های خود خوری ام در بیاورم" ( سید مهدی موسوی )

خوانش این غزل در نخست، مفهوم " جاری بودن زبان گفتار بر سرشت و طبیعت زبان شعر" را می رساند.

مصرع " این دل اگر کم است بگو سر بیاورم" با وجود سرشت گفتاری در زبان شعر، شفاف و یکدست و سلیس است. در بیت دوم این غزل، هیچ گونه " تعقید لفظی و معنوی" ( به قول ادیبان باستان) وجود ندارد و همین امر، باعث زدودن نقاب " تکلف زدایی" درزبان شده است.

۳) ابهام زدایی:

ابهام زدایی، یکی از ویژگی های مهم در غزل امروز است. بازی با تصاویر مبهم و " ریسمان بازی های مزمن با کلمات"، دیگر از عناصر و آرایه های لفظی رده ی نخست در غزل نیست. این مسأله به روشنی مطرح شده که غزل امروز با توجه به رویکردهای جدید، دیگر بر گرده گاهش، شلاق صنعت سازی های از سر تفنن و یاوه گویی را تحمل نمی کند. غزل امروز، بازتاب رویدادهای" این زمانی" در آیینه ی دل است.

با آن که در شعر پارینیان ( به ویژه در غزل دیروز) ابهام به حیث مهمترین صنعت در آرایه های لفظی و معنوی محسوب می شد و شاعران بی شماری ( مانند سرایشگران سبک هندی) به گونه ی عمدی به کاربرد این صنعت متوسل می شدند؛ اما با توجه به قرائت های نوین از غزل، امروز این صنعت ( ابهام) به یک رویکرد ابهام زدایانه در شعر بدل شده است.

در این جا با آوردن بیت هایی از یک غزل به طور نمونه، بحث در این باره را پی می گیرم:

" می روم شاید کمی حال شما بهتر شود

می گذارم با خیالت روزگارم سر شود

می روم دیگر نمی خواهم برای هیچ کس

حالت غمگین چشمانم ملال آور شود

ماندنم بیهوده است، امکان ندارد هیچ وقت

این من دیرین من یک آدم دیگر شود" ( شیرین خسروی)

در بیت نخست این غزل، واژه ها بدون ابهام و تکلف، شفاف و یکدست به کار رفته است. با آن که در مصرع " می روم شاید کمی حال شما بهتر شود" طبیعت "نثر" بر زبان حاکم است؛ اما می توان در این مصرع ( و مصرع بعدی) نوعی پرداخت یکدست و " ابهام زدایانه" را در زبان شعر دریافت.

در بیت های دوم و سوم این غزل، این ابهام زدایی، بیشتر گسترش یافته است و مفهوم را – از لحاض عاطفی – برای خواننده قابل درک و رؤیت ساخته است.

۴) فرازمانی بودن:

از دیگر ویژه گی ها در شعر امروز- به ویژه غزل- مقوله ی " فرازمانی بودن" است. فرازمانی بودن به معنای داشتن اندیشه ی فراخ و جهانبینی های به دور از محدوده های مکانی و زمانی شاعر، در زمینه ی شعر است. بسیاری از شاعران بزرگ مانند: مولانا جلال الدین محمد بلخی، حافظ، بیدل و ... به دلیل داشتن همین ارزش فرازمانی بودن، مفاهیم ذهنی شان در شعر، به رویکردهای جهانی بدل شده است.

با توجه به این پنداشت، غزل امروز، نیاز فزاینده به مسأله ی " فرازمانی بودن" دارد.

توجه به مقوله ی فرازمانی بودن در غزل، مبتنی بر درک درست از موارد زیر است:

- وسعت دید فکری

- هنجار شکنی های هنجارمند

- پرهیز از ایدیولوژی زدگی

- حسی اندیشی به جای احساساتی فکر کردن.

با آن که کالبد شکافی در پاره ای از این موارد، زمان بیشتر می خواهد؛ اما در این مجال، برای بازشدن بحث، تنها به نگاشتن این یادداشت ها بسنده شد.

جاوید فرهاد