جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

معماری شهری در فضاهای عمومی و خصوصی


معماری شهری در فضاهای عمومی و خصوصی

سرمایه های هنگفتی در تزئین ساختمان ها, خیابان ها و بزرگراه ها صرف می شود, آگهی های مصرفی تجاری در تمام شهر نمود پیدا كرده است و فاصله با شهروند گذشته ایران بیش از هر زمان ایجاد شده است

ساخت و ساز بدقواره و بی رویه در مناطق شمالی و حاشیه نشینی گسترده در جنوب غربی و ساختمان های فرسوده در جنوب، نهمین كلان شهر دنیا را به سمتی پیش برده كه عده ای از آن به عنوان دهكده ای بزرگ یاد می كنند كه ظاهر یك شهر متمدن را از دست داده است.

هرچند ویژگی های مناطقی از همین شهر شلوغ در روزگار گذشته، خیل جمعیت را به این سمت آورده و پایتخت یكی از بزرگترین تمدن های جهان یعنی ایران را در این شهر بنیان نهاده است ولی ساخت و ساز های مرتفع وگاه بد شكل كه هیچ نماد و نشانی از فرهنگ ملی و مذهبی ما ندارد، در مناطق مختلف بویژه یك و سه سربر افراشته اند و زیبایی را از شهر ربوده اند.

ساختمان ها و برج های مثلثی و مكعبی كه همه ناشی از هندسه و جبر و ریاضی است موجب شده، امروز فرهنگ معماری و بافت خانوادگی و اجتماعی ما به سویی حركت كند كه تنها پوسته فرهنگ برای ما بماند و مغز و اصل آن (كه همانا عرق ملی و مذهبی ماست) در زیر ستون برج هایی كه مظهر تمدن پوشالی غرب است باقی مانده و له شود.

عبور از میان شهرهای تاریخی ایران نشان می دهد در این شهرها توجه بسیاری به نمای شهری شده است. شهر نشینان گذشته سعی می كردند بناهای عمومی همچون زیارتگاه ها و مساجد را با شكوه تر از بخش های دیگر بنا كنند و كمتر به نمایش و برجسته كردن بناهای شخصی و خصوصی توجه می كردند هرچند برخی تا حدودی به نمایش عمارت ها و محل های زندگیشان توجه داشتند.

بخش زیادی از زیبایی سازی در بناهای عمومی به ایجاد جذابیت و ترغیب شهروندان به این اماكن بر می گردد تا آنها با گشاده دستی و میهمان نوازی ذاتی و ملی خود این ساختمان ها را برای دیدار با همدیگر و مراودات اجتماعی اختصاص دهند.

بنابر این ارتباط درون و بیرون در فضاهای خصوصی و عمومی در فرهنگ ایرانی جا افتاده و هیچ كدام مایه بی مهری جامعه شهری گذشته قرار نگرفته است. این فرهنگ به نمای شهری توجه ویژه ای داشته و ظاهر سازی تهی مغزانه را بازخواست كرده است.

اغلب شهرهای قدیمی ما جلوه گر رابطه پخته و جا افتاده میان فضاو جامعه است ولی این رابطه در جامعه كنونی ایران یا دیده نمی شود یا بسیار ضعیف است.

در شهرهای امروز ما این رابطه دچار تحول و دگرگونی زیادی شده است، بیشتر توجه به نماها و بناهای خصوصی صورت می گیرد و معماری زیباشناسی و زیباسازی برعكس گذشته برون گرا شده است: استفاده از تكنولوژی های پیشرفته برای ساخت ساختمان های بزرگ با نماها و مصالح گرانقیمت فقط با هدف خودنمایی.

سرمایه های هنگفتی در تزئین ساختمان ها، خیابان ها و بزرگراه ها صرف می شود، آگهی های مصرفی تجاری در تمام شهر نمود پیدا كرده است و فاصله با شهروند گذشته ایران بیش از هر زمان ایجاد شده است.

كارشناسان دلایل متعددی برای این امر یاد كرده اند. از جمله حركت سریع به سمت صنعت های جدید و تكنولوژی مدرن دنیا. جامعه وفضای شهری هر دو با سرعت هرچه تمام تر در حال تغییراست ولی این تغییرات در بیشتر موارد با یكدیگر همخوانی و هماهنگی ندارد.

آهنگ تند تغییرات مانع هماهنگی میان ساختمان های مختلف می شود در حالی كه در گذشته به خاطر روند كند و آهسته تغییرات فناوری و اجتماعی، نوعی هماهنگی در فضاهای شهر و ساخت بناهای خصوصی و عمومی وجود داشت. ولی در حال حاضر ساخت و ساز در ابعاد وسیع تر و با سرعت بیشتری صورت می گیرد و این سرعت، هماهنگی را سلب می كند به گونه ای كه برج های بزرگ كلانشهرهایی مانند تهران هركدام به شكلی متفاوت از یكدیگر و صرفاً برپایه صنعت و تكنولوژی های جدید در حال شكل گیری است.

در عصر حاضر، برخی معماران و سازندگان به دلیل این كه تصور می كنند ساختمان و برجی كه می خواهند بسازند مركز عالم است، سعی می كنند با استفاده از بهترین و گرانترین مصالح- بدون توجه به چارچوب های محكم شهرسازی برای پایان دادن به ناهماهنگی های موجود- تا فراز ابرها ساختمانی را بسازند . به نظر می رسد این امر بیشتر ناشی از ضعف قوانین در دفاع از حقوق همسایگان و شهروندان باشد و چون نظارت ها كمتر یا گذرا شده است این روند بیش از هر زمانی در شهرهای بزرگ كشور در حال ریشه گرفتن است.

چشم پوشی از این گونه تخلفات نه تنهامعماری ملی ما رامعیوب می كند، بلكه هر روز بر تعداد بافت های فرسوده می افزاید.

بهتر است مدیران شهری، با كمك كارشناسان این موضوع را بررسی كنند كه چرا خانواده ها مانند گذشته به خانه هایشان علاقه ندارند و هر روز به جای این كه بیشتر به آن خوبگیرند و خیابان ها و كوچه های اطراف را بهبود ببخشند، آماده اند كه به منطقه دیگری بروند. آنان بعد از حدود ۱۵ تا ۲۰ سال كه از ساخت خانه ها می گذرد آن را كلنگی تلقی می كنند. بعضی از شهروندان گمان می كنند خانه مكانی موقتی است و كوچه و خیابان جزو املاك شهرداری است و آنها در قبال اطرافشان هیچ گونه مسئولیتی ندارند.

ولی آنچه ضروری است همه آن را قلباً احساس و درك كنیم این است كه ایجاد هماهنگی میان فضای شهری و ساختار زندگی شهروندان در گرو همكاری شهروندان با شهرداری است و شهرداری هم باید از هر فرصتی برای استفاده از پتانسیل مردمی استفاده كند.

محمود رضا رحمانی